به پایان گفتارهای خود درباره هولوکاست نزدیک می شویم.
در ۹ گفتار کوتاه کوشیدیم بزرگترین فاجعه جامعه انسانی، از روز پیدایش تا کنون را به صورتی بسیار فشرده برایتان بیان کنیم.
شش میلیون نفر یهودی به دست آلمان هیتلری نابود شدند که هر یک داستان زندگی خویش را داشته اند. مسلما چند گفتار کوتاه نمی تواند کل داستان را بیان کند.
درباره هولوکاست و ابعاد آن، تا کنون هزاران کتاب نگاشته شده است. انکارگران هولوکاست نیز تا بحال ده ها کتاب در این زمینه انتشار داده و با تحریف واقعیات و جعل اسناد و آمار تلاش کرده اند هولوکاست را افسانه بنامند و یا ابعاد این جنایت را محدود و بی اهمیت جلوه دهند، تا از هیتلر و رفتار بیمارگونه او دفاع کرده باشند.
شماری از این انکارگران هولوکاست، افرادی هستند که یا یهودیان را “انسان” حساب نمی کنند و با این استدلال ادعا می کنند که هیتلر جنایتی مرتکب نشده است، و یا خود آن ها و حکومتی که در راس آن قرار دارد، می کوشد کشتار گسترده دیگری علیه یهودیان و مردمان اسرائیل به راه اندازد.
دکتر اردشیر بابک نیا که یک مجموعه چهارجلدی با هزاران صفحه درباره هولوکاست به زبان فارسی نگاشته، در مصاحبه ای با آقای منشه امیر گفت که شمار کل کلمات نوشته شده در این کتاب، شش میلیون است.
یعنی فاجعه آن قدر بزرگ است که او حتی در چنین مجموعه بزرگی، به هر یهودی قربانی شده در جنگ جهانی دوم تنها یک کلمه اختصاص داده است.
نازی ها در اجرای نقشه جهنمی کشتار و نابودی یهودیان چنان التهاب داشتند که تا آخرین روزهای عمر حکومت شیطانی هیتلر،، به کشتار یهودیان ادامه دادند.
نازی ها با آن که در همه جبهه های جنگ در حال عقب نشینی بودند و برایشان مسلم شده بود که شکست خورده اند و چاره ای جز تسلیم شدن ندارند، باز هم بخش مهمی از امکانات لوجیستیک و جنگی خود را در اختیار ماشین آدم کشی خود قرار دادند.
در تمام دوران جنگ و ماه های پایانی آن، حرکت قطارهای مملو از یهودیان اسیر به سوی اردوگاه های مرگ، و به ویژه آشوویتس همچنان ادامه داشت.
دودی که از کوره های سوزاندن جسدها بر می خاست، حتی یک لحظه نیز متوقف نگردید.
به عکس، در برخی اردوگاه های مرگ، فرماندهان نازی که می دانستند دوران حکومت آن ها به پایان می رسد، به سریازان و ماموران خود دستور دادند که بر شتاب کشتن و سوزاندن اسیران بیافزایند و یهودیان بیشتری را از کشورهای باقیمانده، هرچه زودتر به اردوگاه های مرگ منتقل سازند.
تو گویی کشتن هر چه بیشتر یهودیان، از تلاش برای جلوگیری از شکست و سقوط آلمان هیتلری مهم تر است.
کوتاه مدتی پیش از آنکه سربازان ارتش های متفقین به اردوگاه های مرگ برسند، و بازماندگان جنایات نازی ها را نجات دهند، ماموران و فرماندهان این بازداشتگاه ها به از بین بردن شواهد و مدارک و ویران کردن حمامهای گاز خفه کننده و دفن کردن اجساد مردگان یا تیرباران شده ها پرداختند.
هنگامی که سربازان متفقین به اردوگاههای رسیدند، اکثر فرماندهان نازی و ماموران و همدستان جنایات آن ها گریخته بودند.
با آن که دروازه های اردوگاه ها، پس از فرار ماموران نازی باز مانده بود، ولی اسیران بازمانده رمقی برایشان باقی نمانده بود که بتوانند آن جهنم را ترک گویند و آزادی خود را باز یابند.
مناظری که سربازان متفقین در این اردوگاه ها با آن روبرو شدند، بسیار دلخراش بود.
از یک سو انبوه اجساد مقتولین و فوت شدگانی در محوطه اردوگاه پراکنده بود که نازی ها فرصت نکرده بودند آنان را در زیر توده های خاک پنهان کنند – و از سوی دیگر هزاران زن و مرد نحیف، با چشمان از حدقه بیرون آمده و نگاه بیروح پشت سیم های خاردار صف کشیده بودند.
این بازماندگان، بیشتر به اسکلتهای متحرک شباهت داشتند و وضع آنان بسیار رقت بار بود. آن قدر لاغر بودند که استخوانهایشان از زیر پوست بیرون زده بود و گویی لحظه ای دیگر، آن ها از شدت ناتوانی به زمین خواهند افتاد و جان به جان آفرین خواهند سپرد.
از میان هشت میلیون نفر یهودیانی که در آن دوران در اروپای تحت تسلط نازی ها می زیستند، تنها دو میلون نفر توانستند جان سالم به در برند.
بسیاری از یهودیانی نیز که از اردوگاه های مرگ به محل زندگی پیشین خود بازگشتند، مورد تعرض اوباش محلی قرار گرفتند که تصور میکردند آنان قصد بازپس گرفتن خانه و اموال خویش را دارند.
حدود هفتاد هزار نفر از یهودیان نجات یافته از اردوگاههای مرگ توانستند با تحمل مشقات بسیار و علیرغم محدودیتها و ممنوعیتهائی که از جانب حکومت قیم انگلیس وضع شده بود، از اروپا خود را به اسرائیل برسانند، به سرزمین اجدادی خویش بازگردند و زندگی نوینی را پایه گذاری کنند.
با گذشت بیش از هفتاد سال از پایان جنگ جهانی دوم، هزاران نفر از این یهودیان نجات یافته، که به اسرائیل آمده اند، هنوز زنده هستند و برخی از آنان به مقام های مهمی در جامعه اسرائیل دست یافته اند.
پس از آنکه ارتش آلمان شکست خود در جنگ را پذیرفت و آدولف هیتلر در پناهگاه زیرزمینی خویش دست به خودکشی زد، کشورهای عضو نیروهای متفقین به هشدار خود علیه فرماندهای و سیاستمداران جنایتکار آلمان نازی عمل کردند و برای نخستین بار در تاریخ بشری، به هدف محاکمه و مجازات آن گروه از سران نازی که به اسارت درآمده بودند یک دادگاه بین المللی ترتیب دادند.
قضات این دادگاه از ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد شوروی و فرانسه بودند که برای رسیدگی به جنایات سران نازی به داوری نشستند.
این دادگاه بین المللی در شهر “نورنبرگ” آلمان برگزار گردید. نورنبرگ همان شهری بود که یک گروه از قضات آلمانی که گویی معیارهای انسانی و موازین بشری را به دست فراموشی سپرده اند، در سال ۱۹۳۳ گرد آمدند تا قوانین نژاد پرستانه آلمان هیتلری را تدوین کنند، تا هیتلر و همدستانش، برای انجام جنایات ضد بشری خود، بتوانند به این “قوانین” استناد کنند.
در این دادگاه که حدود چهار سال برقرار بود، بیش از ۳۱ هزار نفر از جنایتکاران جنگی وابسته به آلمان هیتلری مورد محاکمه قرار گرفتند.
محاکمه ۲۲ تن از فرماندهان ارشد ارتش نازی و سران این رژیم شیطانی با هم انجام شد که اکثرا به مرگ محکوم گردیدند و تیرباران شدند.
ولی در مقابل، هزاران نفر از جنایتکاران نازی نیز موفق به فرار شدند و با اوراق هویت جعلی در کشورهای دیگر (به ویژه در آمریکای جنوبی) ساکن گردیدند. از اواخر دهه چهل میلادی تا سالهای اخیر صدها نفر از این حنایتکاران فراری شناسائی شدند و مورد محاکمه و مجازات قرار گرفتند.
مهمترین جنایتکار نازی که علیرغم فرار بالاخره به دام افتاد و به سزای اعمال خویش رسید، آدولف آیشمن سرپرست برنامه کشتار یهودیان اروپا بود.
آیشمن یکی از مهمترین حلقه های حکومتی نازی ها ، با مسوولیت اجرائی انتقال یهودیان به بازداشتگاههای مرگ بود.
ماموران اطلاعاتی اسرائیل به دستور داوید بن گوریون رهبر اسرائیل نوین، آیشمن را در آرژانتین شناسائی کردند و او را مخفیانه به اسرائیل آوردند.
آیشمن در اورشلیم و در برابر قضات اسرائیلی، که برخی از آنان از بازماندگان جنایات نازی های بودند، روی نیمکت متهمین قرار گرفت.
محاکمه آیشمن در حضور خبرنگاران و تماشاچیان انجام شد.
آیشمن در دادگاه به اکثر اتهاماتی که به او وارد آمده بود اعتراف کرد؛ ولی در عین حال ادعا کرده گفت که او یک مامور اجرای دستورات مافوق خود بوده و معذور است.
این استدلال مورد قبول دادگاه قرار نگرفت، زیرا طبق موازین بین المللی، حتی ماموران حق ندارند دستورهائی را اجرا کنند که جنبه جنایت و قساوت داشته باشد.
پیشتر، قضات دادگاه بین المللی نورنبرگ نیز که سران نازیها را مورد محاکمه قرار دادند این گونه استدلال را رد کرده بودند. علاوه بر این، شاهدانی در دادگاه اورشلیم حاضر شدند که شهادت دادند چگونه خود آیشمن نیز شخصا مرتکب جنایات متعدد گردیده بود.
علیرغم وجود میلیونها نفر آلمانی که با هیتلر در انجام نقشه های پلید او همکاری کردند، و یا از او به پشتیبانی پرداختند، انسان های پاکی نیز وجود داشتند که با به خطر انداختن جان خود کوشیدند یهودیان را نجات دهند.
همچنین، با آنکه ده ها هزار و شاید صدها هزار نفر افراد حیوان صفتانی در اروپا با جنایتکاران نازی همکاری کردند و در کنار آنها به کشتار یهودیان پرداختند، هزاران نفر بشردوستانی نیز پیدا شدند که خطرات را به جان خریدند و یهودیان تحت تعقیب را پناه دادند و نگذاشتند آنان در دام ماموران هیتلری گرفتار آیند.
داستان همه این جانفشانی ها هنوز شناخته نشده است، ولی بنیاد “ید و شم” در اورشلیم که آثار و مدارک جنایات نازی ها در آنجا نگاهداری می شود، تا کنون چندین هزار نفر از این انسان های نیکوکار را شناسائی کرده و به آنان لقب “بشر دوست” اعطا نموده است.
شاد باشید و درود بر دوست گرامی و عزیز امیرخان / جنایات پدید امده و سنگین بوده ولی ما انسانها هیچ گاه نرفتیم و برسی نکردیم که چگونه پیشگیری کنیم تا در اینده در جهان کمتر شاهد چنین جنایاتی باشیم اگر دقیق شویم متوجه میشویم که راه حل وجود دارد / من در ایران خاطرات یک یهودی لهستانی را که دفترش نزد نوه خوش بود را خواندم اشک از چشمانم جاری شد و بسیار ناراحت شدم که چرا انسانی که میتواند انسان باشد چنین حولناک دست به جنایت بر علیه انسانهای دیگر میزند در این زمینه باید تلاش کرد تا جهانی بهتر داشته باشیم //