به گزارش واشینگتن پست، بر اساس اسناد طبقهبندیشدهای که سرویس جاسوسی اسرائیل “«موساد” ۴ سال پیش، از آرشیوی سری در ایران ربود، اخیرا کتابی به نگارش درآمده که بهطور مستند پرده از این حقیقت برمیدارد که رژیم ایران در سال ۲۰۰۳ در آستانه آزمایش بمب اتم بوده و طی دو دهه گذشته تلاشهای تسلیحاتی هستهای خود را متوقف نکرده، و هماینک نیز در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است.
در این گزارش آمده است این کتاب که «ایران بهدنبال سلاحهای خطرناک هستهای» نام دارد را دیوید آلبرایت، بنیانگذار «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» در واشنگتن، و سارا برکارد نگاشته و تصاویر بسیاری از اسناد مذکور را در کتاب خود آوردهاند.
این کتاب قرار است هفته آینده منتشر شود، اما پیشتر نسخهای از آن برای بازبینی در اختیار رسانهها از جمله «واشنگتن پست» قرار گرفته است.
در این کتاب نوشته شده است که رژیم ایران، تحت برنامهای فوق سری برای تولید سلاح اتمی، در اواخر سال ۲۰۰۳ در آستانه “آزمایش سرد” اجزای اصلی سلاح هستهای بوده، و اگر موفق میشد از این مرحله عبور کند، فاصله چندانی با تولید بمب اتم نداشت.
واشنگتن پست، نوشته است: «آنچه در آن زمان باعث تعلیق تلاشهای جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای شد، لو رفتن رآکتور پایگاه مخفی نطنز برای غنیسازی اورانیوم بود. حمله ایالات متحده به عراق و ساقط کردن رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳ نیز ممکن است دلیل دیگری برای توقف برنامه تولید سلاحهای هستهای رژیم ایران بوده باشد.»
در این کتاب آمده است: «گرچه جمهوری اسلامی کار بر روی سلاح اتمی را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد، اما تا آن زمان دانشمندان هستهای ایران تقریباً تمامی چالشهای فنی ساخت بمب را از سر گذرانده بودند و تنها به یک منبع قابل اعتماد سوخت شکافتی، در قالب اورانیوم غنیشده یا پلوتونیوم، نیاز داشتند.»
به گفته نویسندگان این کتاب، در حالی که آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده مدتهاست میدانند که ایران تجهیزات و طرحهای مربوط به برنامه هستهای خود را از دانشمندان پاکستانی در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دریافت کرده است، اما به نظر میرسد که طراحی بمب اتم در ایران امری کاملاً بومی بوده باشد.
آلبرایت و برکارد در این کتاب نوشته اند: «این طرح گرتهبرداری نبوده، بلکه محصول تلاشهای یک تیم کارآمد تولید سلاحهای هستهای است که رمزهای پیشرفته رایانهای آنها را پشتیبانی میکند.» به گفته آنها، اسناد ربودهشده پرده از وجود یک تیم کارکشته از فیزیکدانان و مهندسان ایرانی برمیدارد که تمام مدت مشغول «بهبود طراحی، از جمله مینیاتوریزه کردن کلاهک هستهای» بودهاند.
در بخشی از این کتاب نوشته است که محسن فخریزاده، فیزیکدان برجسته هستهای و سرتیپ سپاه پاسداران ایران، «رهبر بیچون و چرا»ی برنامه تسلیحات اتمی رژیم ایران بوده است.
فخریزاده سال گذشته در حوالی تهران در طرح تروری که مقامات ایرانی آن را به آژانس جاسوسی اسرائیل موساد نسبت دادند کشته شد. نویسندگان کتاب کشته شدن وی را «ضربهای بزرگ» به رژیم نامیده و افزودند: «در کوتاهمدت و میانمدت، رژیم ایران ممکن است فقدان وی را سر بزنگاه آزمایش کردن یا تکمیل کردن سلاح هستهای احساس کند.»
نویسندگان استدلال میکنند که با توجه به وجود تخصص هستهای بومی جامع در ایران، این کشور اساساً دارای توانایی هستهای «حاضر و آماده» است که به آن اجازه میدهد در صورت تصمیم، سریعا به تولید سلاح اتمی بپردازد.
آلبرایت، یکی از نویسندگان کتاب، بهطور خلاصه، طی ایمیلی به «واشنگتن پست» تاکید کرد: «آنچه ایران در جریان طرح آماد و باقی طرحهای هستهای خود در باب توسعه فناوری سلاح اتمی آموخته، جمهوری اسلامی را به پیشرفتهای چشمگیری در زمینه تولید سلاحهای هستهای رسانده است. ایران هر لحظه أراده کند میتواند سلاح هستهای بسازد.»
جمهوری اسلامی همواره قصد خود برای دستیابی به سلاحهای هستهای را انکار و برنامه اتمیاش را در راستای «اهداف مسالمتآمیز» معرفی کرده است. اینک، اسناد برملاشده نشانگر این مساله است که رژیم ایران در این باره از همان ابتدا به آژانس بینالمللی انرژی اتمی دروغ گفته، و بنابراین در امتحان «راستیآزمایی» هستهای مردود شده است. به گفته ناظران، این میطلبد که دولت جو بایدن و دیگر دولتهای غربی در اصرار خود بر احیای تمام و کمال برجام و اعتماد بی حد و حصر به جمهوری اسلامی بهطور بنیادین تجدید نظر کنند.