وزیر آموزش و پرورش اسرائیل، سخنان خود در مورد لزوم جراحی دگرباشان را پس گرفت

هاراو (روحانی) رَفی پِرِتس وزیر آمورش و پرورش که سخنان خود را در مورد لزوم جراحی دگرباشان پس گرفت

وزیر آموزش و پرورش اسرائیل، که یک فرد روحانی است، پس ار انتشار اعتراض های بسیار علیه سخنان او درباره دگرباشان، گفته های خویش را پس گرفت و اعلام داشت که او نیز دگرباشان را عضو متساوی الحقوق جامعه می داند و بر این باور نیست که باید آن ها را ناچار ساخت با انجام عمل جراحی، هویت جنسی خود را به حالت اصلی درآورند.

هاراو (روحانی) رفی پرتس سه روز پیش گفته بود که دگرباشی، نوعی بیماری است که باید با عمل جراحی آن را برطرف کرد. ولی اکنون می گوید که این سخنان او اشتباه بوده و باید به دگرباشان احترام گذاشت و همانند یک عضو عادی جامعه با آنان رفتار کرد.

دگرباش به مردان یا زنانی اطلاق می شود که بدن آنان دارای گرایش های جنس مخالف است و خود را متعلق به آن جنس می دانند و یا دارای گرایش جنسی نسبت به همجنسان خویش هستند.

عناصر مذهبی تصور می کنند که این امر غیرطبیعی است و دگرباش را باید با اجرای یک عمل جراحی، به جنسیت اصلیش باز گرداند. ولی پزشکان و کارشناسان می گویند که این گونه عمل جراحی، در بسیاری از موارد خطرناک است و هیچ نتیجه ای نمی دهد و ممکن است موجب بحران روحی و یا زیان جسمی جدی به آن دگرباش شود.

بسیاری از مذهبیون مدرن نیز با این گونه درمان دگرباشان به شدت مخالفت می ورزند. ولی تعصب گرایان مذهبی همچنان بر آن پای می فشارند.

سخنان هاراو رفی پرتس، چهار روز پیش در یک مصاحبه تلویزیونی بیان شد و بلافاصله مورد نکوهش نخست وزیر و بسیاری دیگر از شخصیت های سیاسی و اجتماعی کشور قرار گرفت و اکثر جراحان کشور نیز واکنش نشان دادند و چنین راهی را خطرناک دانستند.

گروه های زیادی از مردم اسرائیل و به ویژه همجنسگرایان و دگرباشان، این گفته ها را محکوم دانسته و خواهان برکناری وزیر آموزش و پرورش شده بودند

یک دیدگاه

  1. متاسفانه واکنشهای خشن مذهبی علیه دگرباشان موجب گردیده تا انتقادهای درست و منطقی در این زمینه نیز سرکوب شده و مسکوت بماند.
    لذا من از این تریبون برای بیان برخی انتقادها استفاده میکنم:
    ۱. تبلیغات گسترده و غیرمسولانه رسانه های غربی در توجیه و رواج همجنس گرایی موجب گردیده که این موضوع برای بسیاری از جوانان (کم سن) مانند مد و فشن تلقی گردد.
    برای مثال در دانشگاه ها و محافل هنری اروپا، جوانان احساس میکنند که اگر خود را همجنس گرا معرفی نمایند دیده خواهند شد و بر این اساس به همجنس گرایی روی میاورند.
    آیا این درست است تا گرایشات جنسی که موجب بقای نسل بشر است را تا حد مد و فشن بی ارزش ساخت؟
    آیا جوانانی که تحت تاثیر این تبلیغات فریبنده و به اشتباه (نه به دلیل مشکلات هورمونی و جنسی) چنین گرایشاتی را انتخاب میکنند بعدها دچار مشکلات روحی و اختلالات روانی نخواهند شد؟
    ۲. در بسیاری از فرهنگها، مردان با روحیه زنانه را به ازدواج با زنهایی با روحیه مردانه تشویق میکردند تا این افراد خاص بتوانند زندگی مشترک خود را در قالب گرایشات جنسی طبیعی تشکیل دهند و صاحب فرزند شوند.
    چرا چنین رویکرد موثری برای افراد دارای اختلالات جنسی اصلا توصیه نمیشود و فقط همجنس گرایی به عنوان تنها راه حل به آنها معرفی میگردد؟
    ۳. بسیاری از دگرباشان (مرد) بدلیل مورد تجاوز قرار گرفتن در دوران کودکی به همجنس گرایی تمایل پیدا میکنند که از لحاظ روانشناسی نوعی عقده و بیماری روانی به حساب میاید.
    آیا توجیه همجنس گرایی برای این افراد راه معالجه روحی آنها را مسدود نمیکند و موجب عدم شناخت مشکلات روانی آنها نمیشود؟

Comments are closed.