
یک روزنامه نگار ایرانی، در واکنش به مشکلات کمرشکنی که به علت بی کفایتی حکومت، گریبانگیر ملت شده است، نوشت که چه هنگامی رژیم برای رفع این مشکلات فزاینده اقدام خواهد کرد؟
محمد علی وکیلی مدیرمسؤول روزنامه ابتکار در مقاله اساسی امروز این روزنامه نوشت: «مردم میپرسند کی نوبت آواربرداری داخلی فرا خواهد رسید؟».
وکیلی در مقاله انتقادی خود نوشت : «اوجگیری تنش ما با آمریکا در دوران ترامپ علتهای متعددی میتواند داشته باشد. گذشته از هر علتی، اما این بحران نقاط ضعف و قوت راهبردهای ما را نشان داد. به تعبیری مزیتها و تهدیدهای استراتژیک ما را آشکار کرد».
وکیلی در ادامه نوشت : «اکنون که از گردنههای مهم با تابآوری و تحمل مردم عبور کردیم نوبت آواربرداری است. اکنون که به داخل مینگریم مردمانی زخمخورده و آسیبدیده میبینیم. به ایران که مینگریم آن را کشوری با سر و صورتی خونی و زخمی و تیروترکشخورده میبینیم. باید حواسها و هواها را چرخاند و به این آوارها نگاه کرد».
وی نوشت: «مردم از خود میپرسند اکنون که در این جنگ اقتصادی کشور توانست نرخ ارز را مهار کند چرا افسار قیمتها کشیده نمیشود؟ مگر مهمتر از زیستپذیر کردنِ کشور، حکومت وظیفهای دارد؟ مگر “دولت رفاه” در ذات تعریف حکومت نیست؟ در واقع ما باید به خودمان نهیب بزنیم که مردم برای «تحمل کردن»، چیزی را تحمل نکردند! در شرایط کنونی، زیست مردم در معرض تهدید جدی است».
وی نوشته است : در درون کشور هیچ کار جدی در آواربرداری از آثار جنگ اقتصادی انجام نشده است؛ و ما توجیهی برای آن نداریم! جز اقدام هرچند مثبت، اما کمتاثیرگذار در برخورد با چند فاسد اقدام دیگری در مبارزه با اصل فساد انجام ندادهایم. مشخص نیست چرا در ایجاد شفافیت به وسیله اصلاحات در ساختار اقتصادی و مدیریتی کشور تعلل میورزیم؟ مشخص نیست چرا برای ایجاد عنصر پاسخگویی در سیاست تردید داریم؟ برای مردم پذیرفته نیست که چرا حذف یارانه ثروتمندان، شفافیت بنگاهها، اخذ مالیات از خانههای خالی و بهطورکلی جلوگیری از فرار مالیاتی به نتیجه نمیرسند.
درادامه این مقاله روزنامه ابتکار امده است: اکنون اگر فکر جدی نشود خودِ «زندگی» در مخاطره است. مردم از ما میپرسند چرا اصلاح ساختارهای بیمار و برنامههایی که برای تقویت قشر آسیبپذیر اعلام کردید به نتیجه نمیرسد. میپرسند اگر دولت بیرمق و کمحمیت است، در مجلس چه خبر است که شما نمیتوانید با نظارتِ درست، آنان را پاسخگو کنید؟
اگر مبترسی حرف بزنی، حرف نزن. ایا متخصص در کشور وجود دارد که بتواند کاری انجام بدهد؟ ایا بودجه ای بعد از صرف شدن برای کارهای دزدی و تروریستی باقی میماند؟
در رژیم اخوندی ، کو دل گریان؟ ارجعیت برای خارج از ایران بوده است و خواهد بود.