پرسش همیشگی آیا جنگ در راه است؟تفسیر سیاسی هفته؛نوشته،منشه امیر

احساس‌ می شود که همه جوانب این ستیز و نزاع شمشیر را از رو بسته اند.

رژیم ایران ادعا و اظهار و اعلام می‌کند که ما از مواضع خود کوتاه نخواهیم آمد. باید همه تحریم‌ها را برچینید حتی تحریم هایی که با برجام ارتباطی نداشته است.

باید سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کنید و باید هرگونه محدودیت علیه حکومت ایران در فعالیت های آن در سراسر جهان را باطل سازید و از سوی دیگر پرزیدنت بایدن که به زودی در انتخابات میاندوره ای درگیر خواهد شد چگونه می تواند که به رژیم ایران این امتیازها را با دست و دلبازی بدهد؟

جرأت نخواهد کرد و نمایندگان کنگره نخواهند گذاشت و افراد جمهوری خواه به او این اجازه را نخواهند داد.

مردم آمریکا ممکن است از میزان توجه خود به بایدن بکاهند و بنابراین بایدن هم نمی‌تواند گذشت هایی بکند که رژیم ایران اجازه و امکان یابد که به برنامه‌های اتمی خود در ابعاد گسترده همچنان ادامه دهد و هر روز یک گام دیگر به ساخت بمب هسته‌ای نزدیک‌تر شود و از جانب دیگر اسرائیل همچنان به تلاش خود ادامه می‌دهد نه فقط ادامه می‌دهد بلکه آن را شتاب بخشیده است.

نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل، نخست وزیری که آینده دولت او بسیار متزلزل و لرزان است و معلوم نیست که تا چه هنگام در قدرت بماند به طور ناگهانی و بی آن که اعلام شده باشد رهسپار ابوظبی شد تا مذاکرات بسیار مهمی را با رهبر سیاسی و بین المللی امارات متحده عربی انجام دهد و همگان می دانند که این امر تازه ای نیست که نفتالی بنت از مدت‌ها پیش اعلام کرده که کشورهای منطقه با اسرائیل در برابر حکومت ایران یک جبهه واحد تشکیل دهند در واقع یک ناتو برپا کنند و نه  ناتو اروپایی بلکه این بار ناتو برای حمایت از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و همچنین اسرائیل.

و امکان خوبی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. حتی ممکن است که در آینده عراق نیز به آن بپیوندد.

زیرا هدف از طرح پیشنهادی اسرائیل آن است که همه کشورهای عربی که با خطر تهدید های هشدارهای حکومت ایران روبرو هستند دست اتحاد دهند و یک سازمان مشترک ایجاد کنند که بتواند بهتر و کاملتر در برابر رژیم ایران و خواسته های آن بایستد.

جاه‌طلبی‌های رژیم ایران که حد و حصری ندارد… مردم ایران را گرسنه نگاه می‌دارند و پول ملت ایران را صرف اسلحه و تسلیحات و کمک به سازمانهای نیابتی و غیره می کنند… این راه خود ملت ایران هم دیگر تحمل نمی کند…

اما چنین برمی آید که حکومت به خواست مردم هیچ اعتنایی ندارد. این سیاست ادامه رفتارهای خشونت بار و سختگیرانه و این سخنان رئیسی که میگوید که ما کوچکترین گذشتی نخواهیم کرد همه به حساب مردم ایران است آنها می‌خواهند مردم گرسنه بمانند اما خودشان از خواسته‌های خود گذشت نکنند و کوتاه نیایند و با کشورهای غربی کنار نیایند و آنها چنین می‌نماید که از خطر جنگ بیمی ندارند…

دست کم این آن چیزی است که استنباط می‌شود…

گرچه اگر جدی گردد اطمینان داریم که حکومت سخت به وحشت خواهد افتاد و ممکن است کناره گیری کند و گذشت کند و پایین بیاید و بکوشد که از  شدت بحران بکاهد.

اتحاد نظامی بین اسرائیل و امیر نشین های عرب می تواند مخمصه بزرگی برای رژیم ایران ایجاد کند.

نخستین گام که به آسانی قابل اجرا می باشد آن است که همه کشورهای عضو یک سیستم راداری مشترک برپا کنند که آنها را از خطر پرتاب موشک و یا اعزام پهپادهای نظامی و خودکشی حکومت ایران علیه آن کشورها آگاه سازد و  به موقع آگاه سازد که بتوانند از آسیب رسانی به آنها جلوگیری کند.

تصور می رود که ایالات متحده دست اسرائیل و امیر نشین ها را بفشارد و آنها را تشویق به این کار کند و می بینیم که ایالات متحده که در سالهای اخیر در واقع  از هنگام قتل خاشقچی آمده است و رژیم عربستان سعودی را تحریم کرده و آن را متهم به قتل دانسته اکنون با دولت عربستان کنار می‌آید و احساس می‌شود که عربستان نیز حاضر است گام بزرگتری به سوی اسرائیل بر دارد و یکی از نشانه‌های آن اجازه پرواز هواپیماهای مسافربری اسرائیلی از هر نقطه به هر نقطه از طریق حریم هوایی عربستان باشد و این بسیار مهم است و می‌تواند گام نخست باشد و گام دیگر که احتمال آن بسیار زیاد است این است که اگر اسرائیل ناچار شود به یک حمله نظامی علیه حکومت ایران دست بزند عربستان با طیب خاطر حریم هوایی خود را در اختیار اسرائیل و هواپیماهای جنگی اسرائیل و اف ۳۵ های رادارگریز قرار خواهد داد و این باید باعث نگرانی شدید رژیم ایران باشد.

تصور می رود که تصمیم گیرندگان حکومت اسلامی ایران هیچ یک از این احتمالات را جدی نگرفته اند.

همان‌گونه که روح الله خمینی خطر حمله صدام حسین به ایران را ناچیز گرفت و حتی نادیده گرفت و اهمیتی نداد و این در حالی است که همه علائم نشان می داد که اگر روح الله خمینی همچنان به تحریک شیعیان در عراق ادامه دهد صدام حسین وارد میدان خواهد شد و جواب دندان شکنی خواهد گرفت.

این را روح الله خمینی درک نمی کرد و به همین جهت بود که جنگ هشت ساله اتفاق افتاد و خمینی جنگی را که در پایان سال دوم می شد به آن پایان داد شش سال دیگر موجب ادامه آن شد و خونریزی های بسیار صورت گرفت و ده‌ها هزار تن دیگر از مردم ایران کشته شدند و ویرانی های بسیاری در شهرهای ایران به وقوع پیوست این را روح الله خمینی درک نکرده بود و اکنون هنگامی که رئیسی پشت تریبون قرار می‌گیرد و می‌گوید که ما هیچگونه گذشتی نخواهیم کرد فکر می‌کند که اگر گذشت نکند خطر جنگ است و اگر خطر جنگ باشد و اگر جنگی رخ دهد آینده رژیم ایران بسیار نامعلوم خواهد بود این را درک نمی کنند…

حکومت ایران اکنون به جای آنکه به خواسته‌های شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پاسخ مثبت و دوستانه بدهد اعلام جنگ دوباره کرده و این بار نیز بازرسی سازمان انرژی اتمی را در سایت‌های هسته‌ای رژیم کم و کمتر کرده است و در واقع احساس می شود که رژیم ایران به کلی نه فقط برجام را زیر پا گذارده بلکه از قرارداد ام پی تی نیز خارج شده است.

همان قرارداد و کنوانسیون بین‌المللی که به موجب آن کشورها تعهد کرده بودند که تلاشی برای تولید بمب هسته‌ای به عمل نیاورند.

اکنون حکومت ایران با اقداماتی که گام به گام پیش رفته و انجام داده عملاً بازرسان آژانس بین‌المللی اتمی را کور کرده و همه امکانات را از آنها گرفته است.

بازرسان دیگر نمی دانند در سایت‌های هسته‌ای رژیم ایران چه میگذرد.

آنها نمی‌دانند که چقدر حکومت ایران اورانیوم غنی‌شده ذخیره کرده و برای چند بمب کافی می‌باشد و حکومت ایران ادعا می‌کند که این ابراز ناخرسندی و این انتقاد های آژانس بین المللی همه جنبه تبلیغاتی دارد و تحت نفوذ اسرائیل بوده است و دروغ است و ادعا می‌کنند که گروسی نمی‌خواهد با رژیم ایران کنار بیاید و حرف های حکومت را باور نمی‌کند.

اما چگونه گروسی می تواند حرف های این رژیم را باور کند.

همه آنها دروغ است…

همه جواب هایی که رژیم ایران داده برای گم کردن راه است و برای گمراه کردن آژانس است.

هیچ یک از این پاسخ ها حداقل در مورد سه سایتی که مشکوک است و رژیم ایران آنها را اعلام نکرده بود وجود دارد.

در چنین شرایطی حکومت ایران چگونه انتظار دارد که بتواند حرف های خود را به کرسی بنشاند و بتواند با حکومت های دنیا چنان کنار آید که آنها از تحریم‌ها دست بردارند و اقتصاد حکومت ایران دوباره رونق بگیرد.

اینها حساب هایی است که آنها در نظر نگرفته اند.

شاید برای آنها اهمیتی ندارد و به لجاجت و سرکشی خود همچنان ادامه می دهند.

در واقع هنوز هم فشارهایی که بر حکومت ایران از جانب سازمان های بین المللی و کشورهای اروپایی و ایالات متحده وارد می‌آید هنوز چندان برای رژیم کمرشکن نیست.

درست است که شورای حکام توافقی را به تصویب رساند که در آن از شیوه حکومت ایران ابراز ناخرسندی و نگرانی شده است اما این قطعنامه نیز آنگونه که باید و شاید شدیداللحن نبوده است.

حالا به فرض که در اقدام بعدی آژانس تصمیم بگیرد که این قطعنامه خود و این انتقادها را از حکومت ایران و این قانون شکنی های رژیم را به شورای امنیت ارجاع دهد به این امید که مکانیزم ماشه بار دیگر به کار افتد  همان مکانیزمی که در گذشته پایه تحریم‌های اقتصادی شدید علیه حکومت ایران بود که رژیم را ناچار کرد که وارد گفتگوهای برجامی شود.

فرض حکومت ایران این است و این فرض درست است که اگر به شورای امنیت ارجاع شود چین و روسیه با دولت های غربی  به هیچ وجه علیه حکومت ایران همکاری نخواهند کرد.

خود رژیم چین اکنون با ایالات متحده در ستیز است.

ایالات متحده تحریمها و دست‌کم محدودیت های اقتصادی علیه چین برقرار ساخته و نسبت به تایوان به دولت پکن هشدار می دهد  و هرچه زمان می‌گذرد و این رقابت و این جنگ اقتصادی بین ایالات متحده و چین شدیدتر می‌شود این را همگان میدانند و دولت پکن خیلی خوب می‌داند.

و همچنین روسیه در حال جنگ و جدال با اوکراین است و کشورهای غربی نه فقط به اوکراین اسلحه و مهمات میرساند.

اسلحه های بسیار پیشرفته و سنگین که بتواند در برابر هجوم روسیه بیش و بیشتر استقامت کند بلکه دولت مسکو را هدف تحریم‌های شدید اقتصادی نیز قرار دادند.

تحریم‌هایی که بیشتر و بیشتر خواهد شد.

هر چه زمان بگذرد و تا هنگامی که جنگ اوکراین ادامه داشته باشد.

بنابراین اگر موضوع در شورای امنیت مطرح شود نه چین و نه روسیه با کشورهای غربی علیه رژیم ایران همکاری نخواهند کرد این دلگرمی بزرگی است که رژیم ایران دارد و شاید به همین علت هم هست و از روی همین حساب هست که حاضر نیست گذشت کند و کوتاه بیاید و سر و ته قضیه را هم بیاورد…

و اما اسرائیل…

اسرائیل چه باید بکند؟

اسرائیل چه می تواند بکند؟

کشورهای عرب خلیج فارس تا چه حد مایل و حاضر به همکاری هستند؟

اسرائیل بارها اعلام کرده که اگر حکومت ایران به بمب هسته‌ای برسد امنیت و حتی موجودیت اسرائیل ممکن است به خطر بیفتد.

رژیم ایران علنا اعلام می کند که می خواهد اسرائیل را نابود کند امروز حرف است اما فردا اگر بمب هسته‌ای داشته باشد و چون موشک هم دارد و پهپاد هم دارد امنیت و موجودیت اسرائیل به خطر می افتد.

کدام حاکم و کدام فرمانده و فرمانروا و کدام رئیس دولت در اسراییل و یا هر کشور دیگری می تواند چنین وضعی را تحمل کند و دم بر نیاورد.

اسرائیل از دیرباز برای حفظ موجودیت خود به اقدامات لازم دست زده و همچنان ادامه می‌دهد.

بنابراین بسیار بدیهی است که اسرائیل از یک سو می‌کوشد که ایالات متحده و کشورهای غربی اروپا را از سازش و مصالحه با حکومت ایران باز دارد و از خطر اتمی شدن رژیم بکاهد و از سوی دیگر با ابراز ناخرسندی و شاید سرخوردگی و یاس از سیاست های غربی می کوشد که کشورهای حوزه خلیج فارس را با خود متحد سازد و این امکان بسیار بزرگی است زیرا آنها هم احساس می‌کنند که به سختی از حکومت ایران در معرض خطر قرار دارند.

حکومتی که علنا گفته است که رسالت ما گسترش  دین مبین اسلام و مذهب شیعه در سراسر کشورهای منطقه است.

ما می خواهیم که از نظر دینی همه کشورهای عرب منطقه تحت تسلط و فرمان ما باشند.

شاید این خواب و خیال باشد اما همیشه رفتارهای حکومت ایران از خواب و خیال ناشی شده است…

همان اقدامات خمینی علیه صدام حسین که باعث جنگ هشت ساله شد.

حالا می‌بینیم که اسرائیل از یک سو می کوشد ارتش خود را تقویت کند و رزمایش یک ماهه برگزار شد که در آن بسنجند و آزمایش کنند که چگونه میشود در برابر حملات مستقیم و غیر مستقیم رژیم ایران ایستادگی کرد. فرض آن است که در یک زمان معین از چهار سو اسرائیل هدف موشک ها قرار گیرد…

از داخل خاک ایران…

از جانب حزب الله لبنان و از طرف حماس در غزه و از حوثی‌ها در یمن…

چگونه میتوان و باید در برابر این حملات احتمالی ایستادگی کرد و آن را خنثی کرد؟

این پرسشی است که اسرائیل و ارتش این کشور از دیرباز آن را به طراحی و تجربه و آزمایش گذاشته است.

اسرائیل دست به روی دست نمی گذارد و اسرائیل خود را برای رویارویی با هرگونه احتمالی آماده می سازد.

و در اینجا می پرسیم که ایالات متحده و دولت پرزیدنت بایدن چه سیاستی را در برابر این وضع در پیش خواهد گرفت؟

مسلما آن است که آقای بایدن با رژیم ایران وارد جنگ نخواهد شد و وقتی که حکومت ایران مطمئن است که نمی تواند ایالات متحده وارد جنگ شود بنابراین بر گستاخی خود می افزاید و همچنان می کوشد که توان رزمی و اتمی و موشکی خود را افزایش دهد و این برای اسرائیل قابل تحمل نیست.

و این پرسش مطرح است که آیا ایالات متحده اسرائیل را تنها خواهد گذاشت و آیا اجازه خواهد داد که رژیم ایران اسرائیل را نابود کند؟ تصور نمی رود که چنین تصمیمی از جانب بایدن گرفته شود ولی از سوی دیگر گفتیم که دولت ایالات متحده و در واقع دولت های ایالات متحده مایل و حاضر به دخالت دوباره در یک جنگ منطقه  ای نیستند حداقل انتظار از جانب اسرائیل آن است که ایالات متحده سلاح های پیشرفته تری را در اختیار اسرائیل بگذارد که آسان تر و مطمئن تر بتوانند در برابر حملات رژیم ایران ایستادگی کرد.

و شرکت هواپیماهای سوخت‌رسان آمریکایی در رزمایش یک ماهه ارابه آتشین که بر روی آب های مدیترانه و بخش مهم آن در خاک قبرس  صورت گرفت نشان آن است که دولت آمریکا حاضر به این گونه همکاری می باشد.

دولت آقای بایدن نمی‌خواهد اسرائیل را تنها بگذارد.

او نمی تواند اسرائیل را تنها بگذارد چون شکست اسرائیل به معنای شکست دنیای غرب خواهد بود و به عنوان پیروزی اسلام تعصب گرا در این منطقه خواهد بود.

این را خود دولت امریکا نیز نمی تواند تحمل کند.

باز ابراز امیدواری می کنیم و دعا می کنیم به درگاه پروردگار که جنگی رخ ندهد و حکومت ایران کوتاه بیاید و رئیسی و خامنه ای و فرماندهان سپاه پاسداران واقعیات را درک کنند و بدانند که دارند با آتش بازی می‌کنند و باید کوتاه بیایند و باید از طرح های اتمی خود دست بردارند و آن را متوقف سازند.

اورانیوم ذخیره شده و غنی‌شده   را از ایران خارج کنند  تا دنیا مطمئن شود که آنها بار دیگر به برنامه های اتمی روی نخواهند آورد در حال حاضر آنچه گفتیم همانند یک خواب و خیال است اما اگر حکومت ایران واقعا می خواهد از جنگ و خونریزی بپرهیزد و اگر جان مردم ایران کوچکترین اهمیتی برایشان دارد باید به این واقعیات توجه کنند و در مسیری گام ننهند که پایان  آن جنگ باشد.

دعا کنیم و از درگاه پروردگار بخواهیم که جنگ نشود اما نابخردانی که حکومت ایران را اداره میکنند قدرت درک  آن را ندارند. میل ندارند و می خواهند که منطقه همیشه آشوب باشد.

عامل دیگری که باید در نظر گرفت و آنها باید در نظر بگیرند آن است که از حمایت ملت ایران محروم هستند.

مردم ایران به واقعیات پی برده اند و آنها دیگر حاضر نیستند با رژیم همکاری کنند.

برای چه؟

مردم ایران موافقت نخواهد کرد و از این پس نمی گذارند که پول آنها به جای آنکه صرف نان شود در امور جنگی به کار رود و به حزب الله داده شود و به همین گونه به گروه‌های نیابتی دیگر.

ملت ایران یک ملت صلح جو است که جنگ نمی خواهد و توسعه طلبی نمی‌خواهد و از سیاست استعماری رژیم ایران به دور است و می‌خواهد با کشورهای همسایه و از جمله اسرائیل روابط دوستانه داشته باشد.

این را حکومت ایران هنوز درک نمی‌کند و شاید هم درک می کند ولی آن را نادیده می‌گیرد…

و باز دعا می‌کنیم که این بحران پایان یابد و جنگی نشود و خونی ریخته نشود…

اورشلیم؛ شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱–۱۱ ژوئن ۲۰۲۲