مایک پمپئو سخنان خود را گفت و سیاست دقیق آمریکا را اعلام کرد و اکنون باید دید که تا چه حد دولت واشنگتن در اجرای آن موفق خواهد شد.
برنامه ساده ای نیست.
اجرای آن دشواری های بسیار دارد.
ولی آمریکا ابرقدرت است و ترامپ ثابت کرده که تعارف سرش نمی شود و اگر اقدامی را برای حفظ امنیت وطن خود و حمایت از یارانش در منطقه و جهان ضروری بداند، از آن رویگردان نخواهد شد.
یک گِله بزرگ از پومپئو داریم که او از حقوق انسانی در ایران سخنی نگفت.
البته گفت که شهروندان آمریکایی و اتباع کشورهای دیگر، که ظالمانه به اسارت گرفته شده اند، باید آزاد شوند.
شاید بتوان گفت که وزیر خارجه جدید، همان کسی که روحانی به طعنه می گوید که او رئیس نهاد جاسوسی بوده، بی آن که روحانی به این حقیقت اعتراف کند که همه صاحبان قدرت در رژیم ایران جاسوس هستند، از حقوق مردم ایران حمایت کرد، ولی این، یک پشتیبانی نیم بند بود.
پمپئو در واقع این سیاست را تفهیم کرد که اگر رژیم ایران آن ده دوازده شرطی را که آمریکا قائل گردیده عملی سازد، دولت واشنگتن کاری به ماهیت داخلی رژیم ایران نخواهد داشت.
یک اشتباه لپی هم پمپئو کرد و آن این گمان بی پایه او بود که اگر جناح روحانی در ایران قدرت را به دست داشت، اوضاع بهتر بود.
شاید وزیر خارجه جدید آمریکا نمی داند که رئیس جمهوری در ایران کاره ای نیست.
یک تدارکاتچی است و نه بیشتر. مامور اجرای دستورات علی خامنه ای و سپاه پاسداران و قوه قضائیه است و از خود اختیاراتی ندارد.
ولی تا همین جا نیز نطق پمپئو و نقشه راهی که تصویر کرد جای امیدهای بسیاری باقی می گذارد.
ثابت شد که آمریکای ترامپ می تواند یار ملت ایران باشد و همین اقداماتش نیز در راه متوقف ساختن زیاده خواهی های رژیم ایران، در راستای منافع ملی خود ایرانیان نیز می باشد.
در واقع، پمپئو اختیار را در دست ملت ایران باقی می گذارد که اگر این حکومت را نمی خواهد، بلند شود، خیزش کند و در عمل نشان دهد که خواهان براندازی رژیم است و در لحظه ای که چنین کند، از پشتیبانی قاطع آمریکا برخوردار خواهد بود.
از دیدگاه منافع مردمی، این شاید مهمترین پیام وزیر خارجه ایالات متحده به مردم ایران بود.
پومپئو چیزی از حقوق انسانی در ایران نگفت چون برای او حقوق مردم ایران هیچ اهمیتی ندارد، از قضا گله ای نداریم چون هنگامی که حقوق مردم ایران برای آن ها اهمیتی ندارد بهتر است در مورد آن لاف الکی هم نزنند، اما تحلیل شما درست نیست، مردم ایران اگر حکومت جمهوری اسلامی را هم نخواهند در برابر پومپئو خواهند ایستاد چون هدف او زورگویی است، مشکل آمریکا با ایران برنامه هسته ای نیست چون با همین برجام هم می تواند بی گمان باشد ایران سلاح هسته ای نخواهد ساخت، هدف او این است که این نکته را جا بیاندازد که ایرانیان باید غلام حلقه به گوش آمریکا باشند و دستورهای آمریکا را مو به مو اجرا کنند وگرنه مخالفت با راکتور آب سنگین در ایران چه معنایی دارد؟ درست است که راکتوراراک آب سنگین است اما سیکل آن به گونه ای طراحی شده که برای تولید پلوتونیم و ساخت سلاح هسته ای مناسب نیست و تنها به درد کارهای صلح آمیز می خورد، در واقع شاید مهمترین خدمتی باشد که جمهوری اسلامی به مردم ایران کرده است، اما پومپئو با آن هم مخالفت کرد، همین نکته به خوبی نشان می دهد منظور او جا انداختن یک استبداد جهانی است، می گوید هرچه آمریکا دیکته می کند ایران باید اجرا کند، امیدوارم تمام آزادیخواهان جهان در برابر پومپئو و پومپئو ها بیاستند، دنیا آینده باید دنیا انتخاب آزاده مردم باشد نه دنیایی که چند دیکتاتور مانند پومپئو برای جهانیان تکلیف تعیین کنند
در هرکجای دنیا باشیم و دلار ملاک ارزش پولمان باشد ، انگار که آمریکا ارزش کار ما را تعیین میکند . کل دنیا غلام حلقه به گوش آمریکاست . بهتر است که به آمریکا فراتر از این نگاه کنیم . آمریکا متعلق به همه کشورهاست . آمریکا ساخته دست بهترین های دنیاست . شما اگر احساس غلامی میکنید ، بدانید که برای هموطنان خودتان نه برای این و آن شخص این کار را انجام میدهید . و همانطور که میدانید سرویسهای بسیار مفیدی را در حال حاضر دارید دریافت میکنید . ساخته ها ، حاصل تحقیقات ، اختراعات و … که در دست ماست اکثرا حاصل فکر و رنج و زحمت ساکنین آمریکاست .
کوته فکر نباشیم و به دنیا طور دیگری بنگریم . اتفاقا ، امریکا تنها نقطه ای از زمین است که متعلق به همه دنیاست . میتوان به آمریکا بعنوان نوکر خودمان فکر کنیم ، میتوانیم آنرا ارباب خود بدانیم . این مانند رابطه مانند رابطه زناشویی است که هیچ یک از طرفین خود را مفعول نمیدانند درحالیکه هر دو از نظر دیگری مفعول واقع شده . آقای پمپئو جاییکه نشسته اید متعلق به همه ما جهانیان است و حاصل تفکر و برتری ژن جنابعالی و هم قطارانتان نیست .