چهارشنبههای طلایی در ظاهر سیاستی تشویقی بهنظر میرسد اما درواقع ادامه تعرض و توهینهای حکومتی به زنان ایران است.
درحالیکه زنان معترض به حجاب اجباری در شرایطی سخت درزندان بهسر میبرند و برای «اعترافات اجباری» علیه کمپینهای اعتراضی تحت فشارهستند، مروجان کمپین «چهارشنبههای طلایی» تملقگویان و شادیکنان در خیابانها به راه افتادهاند و با الصاق سنجاقهای طلایی به روسری زنان، حجاب اجباری رابرسر آنان «قفل» می کنند.
درفیلم هایی که از این کمپین در برخی از رسانهها پخش شده، عدهای از زنان ارشادگر، به جای حمله و دستگیری زنان «بدحجاب»، این بارسعی دارند که بدون خشونت و با پنبه سر ببرند. بدیهی است که در ارایه این نقش و نمایش هم موفق نیستند.
محل اجرای نمایش: یکی از خیابانهای شهر
زمان اجرا: چهارشنبهها
زنان محجبه ارشادی در گروههای سه نفره بهسوی زنان «بدحجاب» میروند و ضمن تعریف و تملق از سر و رو و موی زنان، با پیشنهاد یک هدیه چشمگیر در چشم برهم زدنی روسری آنان را تا روی پیشانی جلو کشیده، دنباله روسری را از زیر چانه به سمت شقیقه بالا میآورند و با یک ضربه سنجاقی طلایی را در جایی بین گوش وشقیقه آنها فرو میکنند.
خشونت و تعرضی که در حرکات تند دستان این زنان است ازقضا با تملقگویی آنان عیانتر میشود. چیزی از جنس فریب… عکس العمل زنان در مواجهه با ارشادیها طیفی از حالتهای تحیر، ترس و تمسخر را به تماشاچی منتقل میکند. اما، برخلاف انتظار صحنهگردانان از حس تبعیت خبری نیست که نیست!
هرتابستان در تهران و شهرهای بزرگ ایران نیروی انتظامی با انواع و اقسام نامها و شعارها برای کنترل تن زنان و نوع پوشش آنها خیابانها را دراختیار خود میگیرد. از دی ماه سال ۱۳۹۶و با ظهور پدیده دختران خیابان انقلاب حملات فصلی نیروهای گشت ارشاد تبدیل به حملاتی برای همه فصول شد و زندان و احکام سنگین را نیز به مجازات فعالان این جریان مدنی افزود.
با گذشت چهل سال از فرمان حجاب اجباری، زنان به اصطلاح بدحجاب هنوز از نگاه حاکمیت به مثابه دشمنان « انقلاب اسلامی» دیده می شوند که یا باید از صحنه جامعه محو شوند یا «ارشاد» شوند و یا تحت مهار و تربیت مقامات امنیتی در لباس« پرستوهای» حکومتی ایفای نقش کنند.
در مقابل این رویکرد سرکوبگرانه و در رویارویی با هجومهای حکومتی اما مبارزات مدنی زنان علیه حجاب اجباری هیچگاه متوقف نشده است.
تظاهرات ضدحجاب اجباری در روز جهانی زن در سال ۱۳۵۷، تداوم مبارزات روزمره زنان در مواجهه با گشتهای ارشاد، تشکیل کمپینهای ضد حجاب اجباری و ظهور پدیده دختران خیابان انقلاب نمونههایی ازمبارزات مدنی زنان طی این سالهاست. درکنار این تلاشهای عملی میتوان به میزان چشمگیری از پژوهش و تحقیق، مقاله و مصاحبههای متعدد اشاره کرد. زنان با ابتکار و خلاقیتهای مدنی و مسالمت آمیز زمین مبارزه با حجاب اجباری را تا به امروز حاصلخیز نگهداشتهاند.
در مقابل، اعمال خشونتهای نظام یافته خیابانی، ضرب و شتم، جریمههای نقدی، شلاق، زندان با احکام سنگین و در نهایت فشار برای اعتراف اجباری ابزار حکومت در لم یزرع کردن این زمین بوده است، غافل از آنکه تداوم حضور زنان معترض به حجاب اجباری در خیابانهای شهر بیانی از ناکارآمدی این ابزار است.
همراهی برخی جریانها و افراد دین باور و نواندیش دینی با جنبش ضد حجاب اجباری از طریق شرکت در کنفرانسها و مصاحبههای متعدد، نوشتن مقاله و تهیه بیانیههای اعتراضی بهویژه در ده سال اخیر حاکی از تکثر، تنوع و گستردگی نیروهای این جریان اعتراضی است.
از میان نواندیشان دینی کسانی چون صدیقه وسمقی و حسن یوسف اشکوری بارها تصریح کردهاند که در قرآن و روایات سندی برای پوشش اجباری وجود ندارد و حجاب امری فرهنگی است که در طول تاریخ تغییر وتحول یافته است. اما آنچه سیاست سرکوب زنان را پیش میبرد، نه حفظ دین که حفظ نظام مردسالاری است که حجاب زن را پرچم اقتدار خود ساخته است.
در حالیکه زنان ایرانی درسایه مبارزات مدنی برای پوشش اختیاری به بلوِغ و پختگی بیشتری میرسند، در حالیکه چهرههای شناخته شده جنبش زنان در زندان نیز پرچم این مبارزه را افراشته نگهداشتهاند، در حالیکه نهادهای معتبر حقوق بشری بین المللی به حمایت از این مبارزان برخاستهاند، درحالیکه روز از پی روز زنان ایرانی درعرصههای مختلف علمی، فرهنگی،هنری و ورزشی افتخارات جهانی کسب میکنند، باید از طراحان کمپین چهارشنبههای طلایی پرسید که این نگاه فروکاهنده به زن ایرانی را از پستوی کدام جریان متحجر و زن ستیز پیدا کرده و تحویل نیروی انتظامی دادهاند؟
چهارشنبههای طلایی در ظاهر سیاستی تشویقی بهنظر میرسد اما درواقع ادامه تعرض و توهینهای حکومتی به زنان ایران است. چهارشنبههای طلایی نگاه تقلیلگرایانه حکومت نسبت به زنان ونسبت به مبارزات مدنی آنان را برملا میکند. ماموران کمپین چهارشنبههای طلایی با تملقگویی و به سبک و سیاق برگزار کنندگان جشن تکلیف دبستانهای دخترانه سنجاقهای طلایی و پرزرق و برق خود را بر سر و موی زنان بالغ و با تجربه شهری فرو میکنند تا به آنها امر کنند که حجاب اجباری تکلیفی واجب است!
زهی برابری! که درقانون این آمران، مجازات و تشویق دختران ۹ ساله تا زنان ۹۰ ساله یکسان اعمال میشود.
برگرفته از دویچه وله فارسی
آنھایی که پول خرید نان را ندارند، حتماً سنجاق طلایی را میگیرند و به ریش خواھران بسیجی ھم میخندند۰ هیچکس نمیتواند ملتی را که هم روز گرسنه و تنگدست ھست قضاوت کند۰
(با شدت گرفتن اعتراض ها علیه حجاب، معصومۀ ابتکار: «حجاب را بر دختران دانش آموز تحمیل نکنید»).
این ریای جدید تشویق است یا تحمیل؟ ابتکار معصومۀ ابتکار!!!؟
این تشویق های دو پهلو در فرهنگ ایران کار نمیکند.