با دروغ پردازی و وعده های توخالی بر ایران و ملت ایران مسلط شدند و از همان روز نخست این ترور و آدمکشی و جنایت را آغاز کردند و ۴۳ سال از آن روز میگذرد و آنها هنوز و همچنان به این پلیدی و ننگ و جنایت و خونریزی ادامه می دهند.
با ترور به دنیا آمدند و با خونریزی و آدمکشی می کوشند به حیات خود ادامه دهند.
نخستین اقدامات آنها آن بود که بلندپایگان و نخبگان ایران را به محاکمه های کوتاه کشاندند و دقایقی بعد دستور اعدام آنها را صادر کردند و آنها را به قتل رساندند.
آنها می خواستند همانند داعش و طالبان مردم ایران را بترسانند که مبادا به اعتراض علیه این رژیم بپردازند و مبادا بگویند که این حکومت وعده دروغین داده است و مبادا بگویند که روح الله خمینی مردم فریب بود و دروغ گفت و وعدههای بیهوده داد.
مبادا…
نخستین اقدام شان آن بود که نخبگان حکومت پیشین را به دادگاه های نمایشی آوردند و پس از دقایقی محاکمه دستور قتل آنها را صادر کردند و آنها را کشتند.
پس از آن کشتار مخالفان در ابعاد گسترده آغاز شد…
روح الله خمینی وعده داده بود که برای اجرای عدالت اسلامی قدرت را به دست میگیرد و عدالت از نظر او کشتن همه مخالفان بود.
نه فقط مخالفان بلکه آنهایی که صدایشان باصدای حکومت فرق دارد و اسلام را به دیده دیگری می نگرند و وطن پرست هستند و مصالح و منافع ملت ایران را در اولویت قرار می دهند این برای خمینی و برای حکومت او غیر قابل تحمل بود.
با ترور آغاز کردند… و یکی از نخستین اقدامات آنها اشغال سفارت آمریکا برخلاف همه موازین و کنوانسیون های بین المللی بود.
ادعا کردند که آنجا لانه جاسوسی است و لانه جاسوسی را باید ویران کرد. کدام لانه جاسوسی؟!
همه سفارت خانه ها در ایران و در هر کشور دیگری وظیفه دارند که به گردآوری اطلاعات بپردازند.
سفارت آمریکا در تهران هیچ کاری که خارج از قوانین بینالمللی باشد انجام نداد.
اگر سخن از عملیات تخریبی بود سفارت اتحاد شوروی در این زمینه بیشترین نقش را داشت.
این سفارت علنا گروههای مخالف رژیم شاه و همچنین آشوبگران را تقویت می کرد و به آنها یاری می رساند و این درحالی است که سفارت آمریکا به دستور جیمی کارتر با حکومت ایران قصد همکاری و همراهی و همگامی داشت.
اما برای خمینی بسیار مهم بود که بگوید ما از آمریکا و تمدن غرب و از قدرت واشنگتن بالاتر و برتر هستیم و به آسانی می توانیم سفارتخانه آنها را اشغال کنیم و دیپلماتهای آمریکایی را به گروگان بگیریم.
ما پوزه آمریکا را به خاک می مالیم…
و با این اقدام نیز کوشیدند آنهایی را که خواهان استقلال و عزت و احترام مردم ایران بودند سرکوب کنند.
آنها می خواستند با ایجاد یک بحران مصنوعی و با این ادعا که غرب دشمن است به سرکوب مردمانی در داخل ایران بپردازند که وطن پرست بودند و منافع ملی خود را جستجو می کردند.
از دیدگاه خمینی اشغال سفارت آمریکا به معنی آن بود که ایران در جهان منزوی شود و این را خمینی می خواست تا ایرانیان به دیگران چشم امید و انتظار نداشته باشند و تا دیگران از مردم ایران حمایت نکنند و مردم ایران تنها بمانند تا خمینی بتواند آنها را سرکوب کند.
و اقدام بعدی روح الله خمینی تحریک شیعیان عراق بود که آنها را به ترور علیه رژیم صدام حسین دعوت کرد و صدام حسین به ایران حمله کرد و جنگ ۸ ساله را به راه انداخت.
این نخستین فاجعه بزرگ برای ملت ایران بود.
۴۳ سال از به قدرت رسیدن آنها می گذرد و رژیم همچنان به عملیات تروریستی ادامه میدهد.
در عراق- یمن – سوریه و لبنان و نقاط دیگر را به نابودی تهدید می کند. ادعا کرده بودند که در ترویج دین مبین اسلام و تشیع بسیار موفق بوده اند. با خرسندی و سرفرازی نوشتند که دهها هزار نفر از مردم آفریقا و نقاط دیگر در نتیجه فعالیتهای تبلیغاتی آنها مسلمان شده و اهل تشیع گردیدند. اما آنها این واقعیت را نادیده میگیرند که میلیونها نفر از مردم ایران را از دین جدا کرده اند.
آنها را از احترام به موازین اسلامی دور ساختند.
اگر آنها ادعای مسلمانی دارند و اگر ادعا میکنند که شیعه هستند با این رفتار ۴۳ ساله خود به اسلام و تشیع خیانت کرده اند.
زیرا گروه گستردهای از مردم ایران و کشورهای جهان را از تشیع به دور ساختند و به مردم نشان دادند و در عمل نشان دادند که با دین نمی توان حکومت را اداره کرد.
دین یک احساس قلبی و یک احساس و ایمان درونی برای یک انسان باورمند است و مملکت داری با قوانین ۱۴۰۰ سال پیش امکان پذیر نیست این را آنها عملاً نشان دادند.
ادعا میکنند که از داعش نفرات دارند و آن را محکوم میکنند اما همه عملیاتی که در ۴۳ سال اخیر نشان دادهاند داعش وار بوده است.
چه کرده است داعش که آنها نکرده اند؟!
و اکنون که طالبان به سر کار آمده همان رفتارها بکار می برد. با همان ترفندهای جمهوری اسلامی بر سرزمین افغانستان مسلط گردید و یکی پس از دیگری همه آزادیهای فردی مردم افغانستان را از آنان سلب میکند و به مردم دروغ میگوید و به جهانیان دروغ میگوید و ادعا می کنند که می خواهند عدالت اسلامی را بر افغانستان جاری سازند.
این دقیقاً همان ادعایی است که روح الله خمینی کرد.
و امروز آنها با سرکوب مردم به این امید هستند که بتوانند به حکومت خویش ادامه دهند.
امروز دیگر دستکش ها را از دست بیرون کردند و شمشیر را از رو بستند و علی خامنهای میگوید که هرکس در راستای حکومت نباشد و کسانی که بخواهند رژیم را به خطر بیاندازند بی رحمانه کشته خواهند شد.
علی خامنهای در یک سخنرانی گفته بود که من جسم علیلی دارم و عمر ذلیلی دارم و میخواهم جان خود را در راه اسلام فدا کنم.
کدام اسلام؟!
از کدام عدالت اسلامی سخن می گوید هنگامی که به ماموران مزدور خود دستور میدهد که آتش به اختیار باشید و اگر مردم ایران اعتراض میکنند و اگر معلمان میگویند که نان برای خوردن نداریم و اگر کارگران میگویند که در حداقل معیشت زندگی نیز نیستند و اگر همگان اعتراض میکنند که زندگی دشوار است و فقر و بیماری گستردهتر میشود چگونه خامنه ای می تواند دستور دهد که بکشید و سرکوب کنید و این ندا را خاموش سازید مبادا حکومت من به خطر بیفتد.
و امروز ما به عیان می بینیم…
البته این تجربه ای بود که در گذشته نیز در کشورهای عرب به دست آمده بود اما بار دیگر در حکومت ایران به آزمون گذاشته شد که اسلام می تواند همه مشکلات زندگی و مملکت داری را حل کند و قوانین اسلامی میتواند برای دنیای امروز بهترین باشد و دیدند که اشتباه می کنند و این یک خیانت آنها به اسلام است و خیانت دیگر آن است که وقتی آنها دیدند که تظاهر به دین مشکلی را حل نمیکند. به دزدی و چپاول و غارت پرداختند و تا آنجا که می توانستند از بیت المال چپاول میکنند و همزمان فرزندان خود را به خارج از کشور به ویژه ایالات متحده و کانادا می فرستند که تحصیلات عالی داشته باشند و خوب زندگی کنند و به ریش مردم ایران بخندند.
و روح الله خمینی گفته بود که خوشبختانه در تلاش او برای رسیدن به حکومت خون زیاد ریخته نشده است.
شاه ایران نمیخواست ایرانی را بکشد و تلاش میکرد بدون خونریزی و تیراندازی بتواند آرامش در کشور برقرار کند.
خمینی سپاسگزاری کرده بود که اینچنین تلفات تا به قدرت رسیدن او کم بوده است.
اما حساب کنید که در این ۴۳ سال چقدر مردم ایران را کشتند و خودشان کشتند و چه تعداد بزرگی را به کشتن دادند و همچنین به یاد داریم که در نخستین روزهای به قدرت رسیدن نمایشی برگزار کردند و افرادی را به دادگاه آوردند که ظاهراً می گریستند و اعتراف میکردند که شکنجه گر زندان اوین بودند.
حساب کنید آنچه را که در گذشته رواج داشت در مورد شکنجه و آنچه را که امروز در واقع از ۴۳ سال پیش در ایران میگذرد.
چه زنانی را در زندان مورد تجاوز جنسی قرار دادند.
آیا نام زهرا کاظمی به یادتان هست؟
یک خبرنگار -عکاس ایرانی مقیم کانادا بود.
یادتان هست چگونه وحشیانه او را در زندان و در زیر شکنجه کشتید و امروز از طریق شکنجه و کشتار می کوشند که صدای مخالفان و مردم ایران را خاموش کنند اما نمیتوانند.
حتی از بلندگوهای بازاری در شهر مقدس مشهد فریاد لعنت بر خمینی و مرگ بر خامنه ای شنیده میشود و در بسیاری از تظاهرات در سراسر ایران این شعار شنیده میشود البته بسیاری از مردم میترسند و بسیاری از اعتصاب کنندگان می کوشند که اعتراض آنها در چارچوب صنفی باقی بماند اما اکثریت بزرگی از مردم ایران خواهان نابودی این رژیم هستند و با صدای بلند می پرسند که این رژیم برای آنها چه ارمغانی آورده است؟
کدام یک از وعده های خود را عملی ساخته؟
حساب کنید که در این ۴۳ سال چقدر خون ریختند و چقدر از مردم ایران را کشتند و چقدر جوانان را به گلوله بستند و حتی کودکان را نابود کردند علی خامنهای کودکش است و انسان کش است و سراسر رژیم و همه آنهایی که به خمینی و خامنه ای دست اتحاد دادند.
تروریسم سراپای این رژیم را فرا گرفته است.
حساب کنید که یک جنایتکار که مسئول قتل هزاران نفر از جوانان و تلاشگران سیاسی ایران بوده به ریاست جمهوری می رسد.
و در وب سایت رسمی رهبر حکومت امام علی خامنهای انیمیشنی میگذارند که شیوه ترور ترامپ را نشان میدهد البته فقط با انیمیشن آنها میتوانند این تهدید خود را عملی سازند اما همان انیمیشن نیز نشان میدهد که این حکومت و شخص رهبر رژیم تا چه حد تروریست و تروریست پرور هستند و مردم ایران با صدای بلند می پرسند چقدر موشک میسازید؟ نان و معیشت ما را تامین کنید.
افتخار میکنند و میگویند که موشک پرتاب کردیم اما حتی کودکان ایرانی نیز سنگ پرتاب میکنند به حکومت تا نشان دهند که موشک نمی خواهند و زندگی راحت می خواهند و آسایش و عدالت و انصاف می خواهند.
ایران مال ایرانیان است نه مال تروریست های فلسطینی.
دست بردارید…
و آنها چهل و چهارمین سال به قدرت رسیدن را در حالی آغاز میکنند که هیچ مژده و بشارتی برای مردم ایران ندارند بلکه به عکس روز به روز وضع ایران دشوارتر می شود روز به روز انزوای حکومت افزون تر و عمیق تر میگردد اما آنها حاضر نیستند از برنامههای اتمی خود دست بردارند به تهدید و تعرض علیه کشورهای همسایه و دیگر ممالک جهان ادامه میدهند.
این راه بی تردید بنبست خواهد رسید و در آن هنگام مردم ایران به پا خواهند خواست و ترس ها فرو خواهد ریخت و انسان ایرانی وطن خود را طلب خواهد کرد و در آن هنگام آنها ذلیل و زبون خواهند بود و باید چمدان خود را ببندند و فرار کنند.
مشکل آن است که هیچ کشوری حاضر به پذیرفتن آنها نیست.
بدانند…
درس عبرت بگیرند و از این رفتار جنایتکارانه دست بردارند…
۴۳ سال جنایت کردند و دیگر بس است…
اورشلیم؛ شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ – ۱۲ فوریه ۲۰۲۲