تسلط سریع طالبان بر بخش های بزرگی از خاک افغانستان، کوتاه مدتی پس از آغاز خروج سربازان آمریکایی و دیگر کشورها از آن سرزمین، موجب شگفتی نشد و امری بود که بسیاری از آگاهان امور، وقوع آن را حتمی می دانند.
مقامات حکومت اسلامی ایران از ماه ها پیش، در پی اعلام تصمیم ایالات متحده برای بیرون بردن نیروهای نظامی ائتلاف، رویکرد خود نسبت به طالبان را به جای دشمنی پیشین، به یک دوستی و همکاری مبدل ساختند و رسانه های رژیم از طالبان با لقب “حکومت اسلامی افغانستان” و یا واژه های دیگری از این قبیل نام می برند.
همچنین اطلاعات زیادی درباره همکاری های تسلیحاتی و نظامی پنهان بین رژیم ایران و چریک های طالبان از جانب منابع خبری آمریکایی انتشار یافته که از عمق این همکاری پرده بر می دارد.
امروز (آدینه) همه خبرهایی که از افغانستان می رسد، حکایت از پیشروی سریع طالبان را دارد و به موجب آن، موج آوارگان و پناهجویان از بسیاری شهرها و استان های افغانستان به سوی کابل سرازیر شده و دولت ایالات متحده نگران است که حتی سفارت آن کشور در پایتخت افغانستان در معرض خطر قرار دارد.
به دنبال سقوط هرات به دست طالبان، که بزرگترین شهر شیعه نشین افغانستان و نزدیکترین آنها به مرز ایران است، امروز گزارش رسید که قندهار نیر به تصرف طالبان در آمده است.
به دنبال سقوط قندهار، شمار زیادی از سربازان ارتش افغانستان به مرز ایران پناه برده اند و خواهان ورود به این کشور هستند. همچنین سربازان افغانی که در هرات اسلحه خود را به زمین گذاشتند و از آن مکان گریختند، اکنون در مرز ایران، خواهان ورود به خراسان هستند.
نیروهای طالبان در ظرف یک روز توانستند مراکز پنج استان افغانستان را به تصرف خود درآورند. گفته می شود که آن ها تا کنون بر بیش از شصت درصد از مساحت آن کشور مسلط شده اند و سربازان دولتی روحیه خود را از دست داده اند و به آسانی حاضرند به نیروهای طالبان تسلیم شوند و جان خود را نجات دهند. ولی فیلم های انتشار یافته نشان می دهد که در برخی موارد، چریک های طالبان، این افراد را به گلوله می بندند و با تیربار آن ها را درو می کنند و یک بار دیگر خوی انسان ستیز خود را زیر شعارهای تعصب گرایانه دینی آشکار می سازند.
در حالی که حکومت ایران روند تسلط طالبان را با علاقمندی و خرسندی دنبال می کند، نهادهای غیر حکومتی در ایران، از ادامه این روند به شدت ابراز نگرانی کرده اند.
انجمن های نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران ایرانی، در دو روز اخیر، با انتشار بیانیه هایی نوشته اند که بیم دارند رژیم جهل و ستیز در افغانستان، آن کشور را دوباره به عقب برگرداند و زنان از صحنه کنار گذاشته شوند و تعصب دینی حاکمیت مطلق خود را دوباره برقرار سازد.
برای حکومت ایران، پیامد جنگ در افغانستان می تواند بسیار خوشحال کننده باشد. زیرا هر دو رژیم، دارای مشخصه های مشترکی هستند و گرچه یک گروه اهل تشیع، و گروه دیگر اهل تسنن است و در طول تاریخ اسلام، همیشه خصومت خونین با یکدیگر داشته اند، ولی هدف های مشترک، می تواند زمینه جدیدی برای همکاری به وجود آورد.
رژیم ایران، از هنگامی که قدرت را به دست گرفته، به دنبال حیاط خلوت در کشورهای همسایه، زیر شعار “صدور انقلاب” بوده است.
این کوشش در بحرین و کویت و دیگر امیرنشین ها با شکست روبرو شد و در عراق نیز میزان رخنه یابی رژیم ایران مرتبا رو به کاهش می رود و تقریبا هیچ امیدی وجود ندارد که گروه های متعصب شیعه وابسته به رژیم ایران، بتوانند قدرت را در عراق به دست گیرند.
در چنین وضعی، حکومت ایران می تواند امیدوار باشد که اگر در آستانه سقوط قرار گیرد، می تواند از افغانستان به عنوان حیاط خلوت خود استفاده کند.
بزرگترین وجه اشتراک رژیم ایران و حکومت طالبان در افغانستان، ضد آمریکایی بودن هر دو گروه است که تمدن غرب و ارزش های دموکراسی را بزرگترین خطر برای اسلام نسخه خود تلقی می کنند و آن را مانع تسلط خویش بر کشورهای همسایه می دانند.
بیرون راندن سربازان آمریکایی و کشورهای غربی از افغانستان، همراه با خروج بخشی از سربازان آمریکایی از امیرنشین ها و عراق، خلائی ایجاد می کند که رژیم ایران می خواهد به بیشترین بهره برداری از آن بپردازد.
برای حکومت ایران، در حال حاضر این پرسش مطرح نیست که اگر از طالبان حمایت کند، موجب گسترش اسلام گرای افراطی از نسخه سنی آن خواهد شد. بلکه برخورداری از یک حیاط خلوت، که حکومت نتوانسته است در کشورهای عرب همسایه به دست آورد، می تواند عامل مهم دیگری برای همکاری های رژیم ایران با طالبان باشد.