بحران اقتصادی در ایران و ونزوئلا مولفه های مشابهی دارد. هر دو کشورها همزمان برای مهار بحران اقتصادی رویکردهایی را در پیش گرفتند که در کارایی آنها تردید وجود دارد.
با این همه نظام سیاسی ایران در قیاس با ونزوئلا گیر و گرفتاری بیشتری دارد و همین شاید حل نهایی بحران را دشوار کرده است.
اقتصاد ایران هنوز وضعیت اقتصادی ونزوئلا را پیدا نکرده که تورم آنطور که بانک جهانی می گوید در سال جاری مرزهای یک میلیون درصد را تجربه کند یا تفاوت نرخ رسمی ارز با نرخ بازار آزاد ۱۸ برابر باشد.
ولی بحران در ایران هم از همان مولفه های جنس ونزوئلا را دارد که هر دو کشور این روزها برای مقابله با این بحران تصمیم مشابهی را اعلام و اعمال کرده و یا خواهند کرد
دولت روحانی دوباره با آزادسازی بازار ارز برگشته بدون آنکه معلوم باشد در شرایط تحریمها اصولا چه مقدارر ارز و از کجا قابل تامین است.
در شرایط کمبود ارز آزاد سازی نرخ ارز که اصولاً و در حالت عادی اقدام درستی است چقدردر مهار بحران کنونی موثر واقع می شود.
صحبت های اخیر روحانی در تلویزیون ایران پاسخی به این سوالات نداد.
ونزوئلا البته تحریم اقتصادی آمریکا به شدت ایران نیست و جنس مشکلات کاراکاس و واشنگتن تا حدودی متفاوت با ایران است ولی آنجا هم سومدیریتها- بی توجهی به متنوع کردن درآمدها و کاهش وابستگی به درآمد نفت در کنار یک سیاست اجتماعی قسما نادرست که عمدتاً بر توزیع پول نفت و امکانات در میان اقشارنا برخوردار متکی بوده تا ایجاد زیرساخت ها و فرصت های شغلی و مقابله با فساد و رانت خواری و نیز عدم ایجاد یک سیستم مالیاتی کارآمد و عادلانه همچون ایران شاخص بوده است.
اینها بعلاوه تلاشهای سیاسی و اقتصادی بخشی از اپوزیسیون در همراهی مستقیم و غیرمستقیم با واشنگتن و بوگوتا- کلمبیا که جنبه غیر اصلی داشتند همه وضعیت اقتصاد ونزوئلا را به اینجا رساند.
البته تا سال ۲۰۱۳ که قیمت نفت بالا بود معضلات سیاست های عمدتا مسکن و فاقد چشم انداز دولت چاوز و خلافش برای اقتصاد ونزوئلا چندان آشکار نبود.
اما با کاهش کاهش قیمت نفت در سال ۲۰۱۳ روند انباشت معضلات و بروز مشکلات شدت گرفت عدم سرمایه گذاری های لازم در صنایع نفت تولید آن را از دو میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۰ به یک میلیون و ۴۴۰ هزار بشکه در وضعیت کنونی رسانده است.
در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد که با چاوز دوستی عمیقی داشت دراوج درآمدهای نفتی احمدی نژاد سعی کرد ونزولا را به عنوان پایگاهی برای دستاندازی علیه منافع آمریکا در آورد.
البته با صرف یک بودجه یک میلیارد دلاری چیزی شبیه حزب الله لبنان که از طریق آن علیه اسرائیل اقدام کنند.
حال با بحرانی شدن وضع اقتصاد کشور فسادی که در دستگاه حکومتی دو کشور وجود دارد نه امیدی برای دوام و بقای دو رژیم ایران و ونزوئلا وجود دارد و نه امیدی به بهبود وضعیت اقتصادی کشور وجود دارد.