گزارش تحلیلی: رژیم ایران از نظر اقتصادی و بین المللی، به سرعت به بن بست نزدیک می شود

گزارش اختصاصی “رادیو پیام اسرائیل” – با برقراریتصادی و بین المللی، به سرعت به بن بست نزدیک می شود تحریم های بازرگانی و مالی از جانب ایالات متحده علیه حکومت اسلامی ایران، سرنوشت اقتصاد کشور به کجا خواهد کشید؟

حسن روحانی گفته است که اگر اروپا به برجام وفادار بماند، ایران نیز از آن بیرون نخواهد آمد.

ولی مفهوم این سخنان چیست؟ ایا اروپا خواهد توانست بدون اجازه و موافقت ایالات متحده، به روابط کامل تجاری با رژیم ایران ادامه دهد؟ مسلما خیر.

اروپا چاره ای ندارد جز آن که در امور اقتصادی، بازرگای، پولی و مالی، دنباله رو ایالات متحده باشد و از لحظه ای که وزارت خزانه داری آمریکا می گوید که برقراری دوباره تحریم ها را جلو می اندازد و به جای سه ماه و شش ماه، فقط چند هفته تا بازگشت تحریم ها وقت می دهد، اقتصاد ایران کمترین فرصت را نخواهد داشت که خود را با وضع جدید وفق دهد و زیان های احتمالی را به حداقل برساند.

منابع خبری در تهران به رادیو پیام اسرائیل گفتند که معاملات بازرگانی و حتی فروش مایحتاج به مردم، عملا متوقف شده و کسبه از فروش کالایی که هنوز در انبار دارند خودداری می ورزند، زیرا بیم دارند که فردا نتوانند آن را به همان قیمت خریداری کنند. سایر رشته های بازرگانی ایران نیز در حال انتظار به سر می برد و به حال رکود در آمده است.

حسن روحانی گفته است که مردم نسبت به ذخیره ارز خارجی کشور نگران نباشند، ولی به احتمال زیاد دروغ می گوید و وعده نادرست می دهد.

نزدیکان روحانی ادعا می کنند که حکومت هم اکنون یک صد میلیارد دلار ذخیره ارز خارجی دارد. ولی کسی این رقم را باور نمی کند.

در تهران شایع است که آمریکا قصد دارد به زودی ایران را هدف حمله نظامی قرار دهد. با آن که این نگرانی کاملا بی مورد است و احتمال جنگ بین آمریکا و ایران از صفر هم پائین تر است، ولی انتشار همین شایعات، بزرگترین ضربه را به وضع اقتصادی کشور وارد می کند.

یک کارشناس امور اقتصادی در تهران گفت: با به وجود آمدن وضع اخیر و خروج آمریکا از برجام و برقراری دوباره تحریم ها، نه تنها سرمایه گذاری های خارجی در ایران متوقف می شود، بلکه سرمایه داران داخل ایران نیز تلاش خواهند کرد پول خود را از کشور بیرون برند. چنین وضعی برای رشد اقتصادی کشور یک سم کشنده است و رشد را به کلی متوقف می سازد.

به این درد سر و نگرانی عمده، دلهره از گسترش درگیری نظامی بین حکومت ایران و ارتش اسرائیل نیز قوز بالای قوز شده است.

گرچه اسرائیل تاکید کرده که هیچ قصد تعرضی به خاک ایران و یا درگیری نظامی با حکومت ندارد، ولی آینده قابل پیش بینی نیست. بسیار ممکن است که سپاه پاسداران از خاک سوریه، و یا حتی از داخل ایران به یک عمل تعرضی دست بزند که واکنش کوبنده اسرائیل را ضروری سازد و آنگاه ممکن است یک جنگ ناخواسته بین دو کشور آغاز شود.

هر اندازه که این احتمال هم در حد صفر باشد، ولی باز هم از حساسیت بازار و فعالیت های اقتصادی نخواهد کاست.

آن چه وضع حکومت ایران را وخیم تر می کند، نبود آینده نگری و برنامه ریزی خردمندانه از جانب سران حکومت است.

یک شهروند ایرانی در پیامی به رادیو صدای اسرائیل گفت که در ادبیات فارسی توصیه شده که اگر کسی بخواهد مناری را بدزدد، نخست باید چاهی را برای پنهان کردن آن حفر کرده باشد.

ولی این آینده نگری، هرگز در ذهن و رفتار سران حکومت ایران وجود نداشته است و مجموعه رفتارهای کنونی رژیم ایران نیز نشان می دهد که سران آن تا چه نسنجیده عمل می کنند و از تجربه و دانش تصمیم گیری کاملا محروم هستند.

خمینی در همان سال های نخست انقلاب، دستور اشغال سفارت آمریکا را صادر کرد و در حالی که وضع خودش در داخل و منطقه بسیار لرزان بود، با ابر قدرت آمریکا در افتاد – بی آن که به عواقب آن بیاندیشد. نتیجه این نابخردی، تشویق صدام حسین به حمله نظامی به ایران و فاجعه جنگ هشت ساله بود.

نمونه دیگر نبود مدیریت در میان سران حکومت ایران، که وضع فاجعه باری دارد، غفلت از تهیه ذخیره مالی برای روز مبادا بوده است.

آگاهان امور ایران می گویند که در یک حساب سرانگشتی می توان ارزیابی کرد که ایران از آغاز انقلاب تا پایان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، حدود یک هزار میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است.

اگر سران حکومت دارای خرد و تجربه برای اتخاذ تصمیمات درست بودند، بدون درنظر گرفتن تندروی ها و تعصاب و سیاست های ویرانگر رژیم، می بایست پیش از دست زدن به سیاست های ماجراجویانه منطقه ای و تسلیحاتی، تدابیر لازم را می اندیشیدند.

اگر خامنه ای و دیگران دانش و تجربه لازم را برای تصمیم گیری داشتند، پیش از آن که وارد برنامه های ماجراجویانه ای چون تولید بمب هسته ای و گسترش برنامه های موشکی شوند، می بایست ارزیابی کرده بودند که دنیا با آنان به مخالفت برخواهد خاست و از این رو باید ذخایر کلان مالی داشته باشند.

ماجراجویی های منطقه ای حکومت نیز از این نابخردی حکایت دارد. زیرا هزینه جاری رژیم ایران در فتنه گری ها در کشورهای منطقه، در حدی است که دارد کمر رژیم را می شکند و ذخیره مالی کشور را به صفر رسانده است.

با استناد به این ارزیابی ها، با قاطعیت می توان گفت که رژیم به سرعت به یک بن بست اقتصادی و بین المللی نزدیک می شود و اگر در سیاست های خود تغییر ۱۸۰ درجه ای ندهد، آینده سیاهی در انتظارش خواهد بود.

4 دیدگاه‌

  1. آخر چرا دروغ می گویید؟ خمینی کی دستور اشغال سفارت آمریکا را صادر کرد؟ همه کسانی که در آن ماجرا نقش داشتند می گویند به او خبر نداده بودند، برنامه آن ها هم تنها یک اعتراض چند ساعته یا چند روزه بود، چرا تاریخ را تحریف می کنید؟اگر حوادثی رخ داد که آن ماجرا بیش از یک سال طور کشید که ربطی به اعتراض ساده آن گروه دانشجویان ندارد

    • به گفته ابراهیم اصغرزاده از سران و طراحان اصلی اشغال سفارت آمریکا، قصد ما در ابتدا یک اعتراض چند ساعته یا حداکثر چند روزه و انتشار چند اعلامیه بود، و در همین حد از نتیجه کار خود راضی بودیم ولی فردای روز اشغال سفارت، احمد خمینی در یک تماس تلفنی به ما پیغام داد که امام گفته به دانشجویان بگویید که جای خوبی را گرفته اند، همانجا بمانند و از جای خود تکان نخورند. ما هم بفرموده امام همانجا ماندیم و از جای خود تکان نخوردیم بمدت ۴۴۴ روز!

  2. این رژیم ثابت کرده که اصلاح پذیر نیست.تغییر ۱۸۰درجه ای اخوند هم غیر ممکن است.چون معنی اش این است که دیگر نباشد!نمیدونم ته اون جام زهر خمینی چیزی مونده!

Comments are closed.