نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل، در ساعات امشب به وقت ایران، دیدار مهم خود با پرزیدنت بایدن را انجام خواهد داد و فردا (آدینه) به اورشلیم باز خواهد گشت و شاید در راه بازگشت، توقفی در قاهره داشته باشد تا با پرزیدنت عبدالفتاح السیسی درباره گسترش مناسبات بازرگانی و فرهنگی و زمینههای دیگر در روابط اسرائیل و مصر گفتگو کند.
ولی از ارزیابی هایی که از زبان کارشناسان و آشنایان امور در اسرائیل بیان شده، انتظار نمی رود که بنت بتواند با دست پر به اسرائیل بازگردد.
نکتهای که برخی تحلیلگران اسرائیلی به آن اشاره میکنند، این واقعیت است که نفتالی بنت، نه تنها یک سیاستمدار نسبتا تاره کار است و تجربه سرشار بنیامین نتانیاهو را ندارد، بلکه در زمینه نخست وزیری نیز، تنها چند ماه از آغاز کار او میگذرد و این در حالی است که پرزیدنت بایدن، با آن که برای نخستین بار به ریاست جمهوری رسیده، ولی دست کم چهل سال حضور فعال در صحنه سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده را داشته و برای بنت آسان نخواهد بود که با او چالش کند.
عامل دومی که برخی تحلیلگران اسرائیلی آن را مطرح میسازند، شرایط بین المللی و گرفتاری دولت بایدن در گرداب افغانستان است که روز به روز بر وخامت آن افزوده میشود و آمریکا را با مشکلات فزایندهتری روبرو میسازد.
در روزهای اخیر، هر سه رهبر ارشد اسرائیل، یعنی نخست وزیر، وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش، مرتبا تکرار کردهاند که اگر روند برنامههای هستهای رژیم ایران متوقف نشود و امنیت اسرائیل به طور جدی به خطر افتد، گزینه نظامی روی میز است.
نفتالی بنت و بنی گانتز گفتهاند که رژیم ایران تا ساخت اولین بمب هستهای خود، تنها چند هفته فاصله دارد. آن ها بعدا گفتند که این فاصله، چند ماه و نه چند هفته است. ژنرال آویو کوخاوی نیز فاش ساخت که ارتش اسرائیل فعالیت خود را برای به روز کردن نقشههای جنگی و آماده سازی تهاجمی، شتاب بخشیده است. او حتی گفت که دولت برای انجام این ماموریت، یک و نیم میلیارد شکل (بیش از چهارصد میلیون دلار) بودجه اضافی برای ارتش تصویب کرده است.
تحلیلگر رادیو پیام اسرائیل بر این باور است که اینها همه برای ایجاد فشار به دولت آمریکا، در آستانه دیدار بایدن – بنت بیان شده، ولی نباید فراموش کرد که این سیاست، در سال های اخیر مرتبا از زبان مقامات ارشد اسرائیل و به ویژه بنیامین نتانیاهو و همه وزیران دفاع در طول سالها بیان شده است.
کارسناسان اسرائیلی حتم میدانند که ایالات متحده حاضر نخواهد شد به نبرد پیشنهادی اسرائیل برای ویران کردن تاسیسات اتمی رزیم ایران بپیوندد.
نه مردم آمریکا و نه شخص بایدن، خواهان درگیری در یک جنگ دیگر در خاورمیانه نیستند. با وجود همه فجایعی که اکنون در افغانستان می گذرد، و هشدارهایی که از زبان پرزیدنت بایدن علیه طالبان شنیده شده، بعید می نماید که آمریکا به رویارویی نظامی با طالبان بپردازد.
در چنین وضعی، گزینه ای که باقی میماند، حمله مستقل اسرائیل به هدف متوقف کردن برنامههای اتمی رزیم ایران میباشد. ولی چنین حمله ای، برای اسرائیل اگر قرار شود به تنهایی انجام دهد، بسیار دشوار است و پرسش هایی که باید رهبران دو کشور درباره آنها تصمیم بگیرند، به صورت عمده از این قرار است:
پرسش نخست: آیا ایالات متحده موافقت خواهد کرد که اسرائیل به صورت مستقل به چنین حملهای دست بزند؟
پاسخ این پرسش، در حال حاضر منفی است، زیرا آنتونی بلینکن در گفتگوی دیروز با بنت، به او تاکید کرد که ایالات متحده همچنان خود را به ادامه تلاش دیپلماتیک متعهد میداند و در انتظار بازگشت رژیم ایران به برجام است و هرگونه حمله نظامی، این برنامه را مختل میکند و دولت واشنگتن با آن مخالف است.
پرسش دوم: آیا اگر پرزیدنت بایدن به نفتالی بنت بگوید “شما مختار هستید برای تامین امنیت خود، به هر اقدامی دست بزنید”، آمریکا چه نوع حمایتهایی از اسرائیل به عمل خواهد آورد؟
اسرائیل پیش از هرگونه حمله نظامی به ایران، نیاز دارد که از ایالات متحده مقادیر بیشتری جنگ افزارهای پیشرفته دریافت کند. هنگام آغاز جنگ نیز، اسرائیل انتظار دارد یک کاروان هوایی، مرتبا اسلحه و مهمات و بمب های سنگرشکن روانه اسرائیل کند و پشتیابی لجیستیکی جدی به عمل آورد.
در صورت وقوع چنین جنگی، اسرائیل به حمایت مستحکم ایالات متحده از اسرائیل در صحنه بین المللی نیاز دارد. تردیدی نیست که روسیه و چین و حتی کشورهای اروپای غربی که حاضر نیستند از رژیم ایران دل بکنند، یک کارزار دیپلماتیک گسترده را علیه اسرائیل در صحنه بین المللی آغاز خواهند کرد. در چنین صورتی، اسرائیل تا چه حد میتواند به پشتیابی سیاسی ایالات متحده اطمینان داشته باشد؟
این ها تنها بخشی از پرسشهایی است که بعید مینماید بنت بتواند با پاسخ مشروح و قطعی نسبت به آن ها به اورشلیم باز گردد.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در دیدار روز گذشته با نفتالی بنت، مانند همیشه تاکید کرد که حفظ برتری نظامی و دفاعی اسرائیل، همیشه یکی از اولویتهای سیاست خارجی ایالات متحده بوده و خواهد بود. این تعهد، در وضع جدیدی که اسرائیل و منطقه با آن روبرو میباشد، باید جنبه های عملی گستردهتری بیابد.