سعید مسگری، پژوهشگر مسائل اقتصادی می گوید: با تداوم رکود اقتصادی، افزایش تورم و سقوط ارزش پول ملی قدرت خرید طبقه متوسط را کاهش داده و آنها را به فقر میکشاند.
مسگری تاکید کرد: آنچه از تعیین رقمی به عنوان خط فقر مهمتر است توجه با این واقعیت است که فقر نسبی برای افراد و خانوارها در حال افزایش است و این روند در دهه ۹۰ تشدید شده است.
او افزود: کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم از عواملی هستند که در کاهش قدرت خرید طبقه متوسط و فقیرتر شدن سریع آنها نقشی بسیار مهم دارند.
یادآور می شود که رژیم ایران برای سومین سال متوالی رشد اقتصادی منفی را تجربه میکند. تورم نیز در چهار دهه گذشته، جز در سالهای انگشت شماری دو رقمی بوده و اکنون به حدی است که بانک مرکزی هدف گذاری خود را کاهش تورم به ۲۲ درصد اعلام میکند.
مسگری در ادامه میگوید در سالهای گذشته درآمد خانوادهها به نسبت تورم افزایش نیافته و به همین دلیل قدرت خرید طبقه متوسط به مرور کاهش یافته و آنها را به سمت فقر سوق میدهد.
او افزود: «طبقه متوسط یکی از عوامل موثر در توسعه و رشد اقتصادی کشور است و زمانی که این طبقه نحیف میشود، باعث میشود که اقتصاد به سختی بتواند در ریل توسعه قرار گیرد و حتی تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز داشته باشد.»
عباس آرگون، نایب رئیس کمیسیون پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران نیز در این باره میگوید مصوبه نمایندگان مجلس برای اهدای کمک کالایی به ۶۰ میلیون ایرانی نشان دهنده نیازمندی این قشرها و گسترش فقر است.
این فعال بخش خصوصی در ادامه افزود: «در شرایط فعلی و با نرخ تورم موجود سفرههای مردم کوچکتر میشود. اگر فردی تا دو سال گذشته حقوق چهار میلیون تومانی دریافت میکرد، یعنی درآمد هزار دلاری داشت. در صورتی که اکنون با احتساب ۲۰ درصد افزایش حقوق اگر به پنج میلیون تومان رسیده باشد، این رقم نزدیک به ۲۵۰ دلار است یعنی در دو سال اخیر قدرت خرید مردم یک چهارم شده است.»
آرگون نیز میگوید: با ادامه سقوط ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید، طبقه متوسط ایران به سمت طبقه فقیر حرکت و طبقه فقیر در فقر مطلق قرار میگیرد. یکی از علتهای اوج گرفتن بهای دلار و سقوط ارزش ریال کمبود منابع ارزی عنوان میشود.
او افزود: حکومت ایران از آغاز تاسیس خود بر طبل دشمنی با آمریکا و کشورهای غربی کوبیده و با تعمیم این سیاست به همپیمانان ایالات متحده در منطقه، روز به روز منزویتر شده است.