آیا آدم‌کشی و وحشت افکنی، دوباره در افغانستان سر بر می آورد؟!؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

در بیستمین سالگرد عملیات تروریستی دهشتناک موسوم به ۱۱ سپتامبر دنیا حیران و نگران از خود می‌پرسد که آیا دوباره شاهد موج جدیدی از ترور و آدمکشی و خونریزی خواهیم بود؟

جهان امروز از خود می‌پرسد که در برابر این موج جدید یا احتمال بروز آن چه باید بکند؟

و چگونه می‌توان مشکل افغانستان را حل کرد؟

مردمی بی گناه و درمانده عاجز در برابر حکومتی خونخوار و  واپسگرا که حاضر است برای ماندن در قدرت به هر جنایتی دست بزند.

درست همانند حکومت اسلامی در ایران.

نگاهی به  آنچه که طالبان در افغانستان انجام می‌دهد نشان می‌دهد که حکومت روح‌الله خمینی نیز در به قدرت رسیدن و استحکام پایه های سرکوب مردم ایران دست کمی  ندارد.

نگاهی به کارنامه روح الله خمینی و شیوه به قدرت رسیدن آن به خوبی نشان می‌دهد که طالبان همان رفتار را تکرار می‌کند و از این نظر هیچ تفاوتی بین طالبان امروز و گروه موسوم به حکومت اسلامی ایران در آن دوران وجود ندارد.

و شگفتا که وزارت خارجه رژیم ایران برای آنکه خودستایی کند و تقیه داشته باشد می آید و اعلامیه می دهد و اعلام می کند که طالبان بد هستند و طالبان مردم را سرکوب می‌کنند و طالبان حق تظاهرات را از مردم می‌گیرند و طالبان زنان را می‌خواهند بار دیگر به گوشه آشپزخانه برانند و آنها را از حقوق خود محروم سازند.

تمسخر انگیز و خنده آور است وقتی ما این بیانیه وزارت خارجه حکومت اسلامی را می‌شنویم و می‌خوانیم.

مگر رژیم ایران در همه این سال ها با ملت ایران چه کرده است؟

آیا فراموش کردند که از روز نخست پوشش حجاب را اجباری کردند.

یا روسری یا توسری…

یادتان هست…

و امروز زنان ایران چه حقی دارند؟

امروز اجازه تظاهرات در حکومت اسلامی ایران به چه کسی داده میشود؟

آبان ماه را فراموش کرده ایم؟

آن کشتارها را از یاد برده ایم؟

و اگر طالبان به مردم و به ویژه زنان اجحاف می‌کنند حکومت اسلامی ایران با آنها چه کرده است؟

سپیده قلیان را به یاد دارید؟

افشاگری‌های قلیان را فراموش کرده اید؟

بخوانید و عرق شرم بر پیشانی شما بنشیند…

که چگونه زنان زندانی را مورد تجاوز جنسی قرار می دهید و آنها را تحقیر می کنید و زندانبانان برای لذت خویش زنان را به صیغه موقت در می‌آورند.

شما با طالبان و داعش چه فرقی دارید؟

دنیا اکنون ابراز نگرانی می‌کند که ممکن است افغانستان بار دیگر سرزمین پیدایش القاعده و داعش و ترور و آدمکشی در سراسر جهان باشد.

این نگرانی بیهوده نیست.

این نگرانی کاملاً به جا است.

طالبان در نشان دادن چهره دیگر کاملاً شکست خوردند و از همان روز نخست که وعده دادند که می‌خواهند دولت فراگیر برپا کنند و می خواهند آزادی‌ها را حفظ کنند.

زنان را به حقوق خود برسانند.

اما همه اینها در چارچوب شریعت اسلامی است!!!

و آنچه را که آنها شریعت اسلامی می‌نامند دیدیم و اکنون نیز شاهد آن هستیم. این ها همانند حکومت اسلامی ایران ادعا می‌کنند که اسلام هوالحل  یعنی اسلام همه مشکلات را می تواند حل کند.

شاید اگر جنبه معنوی  باورهای مذهبی را در نظر بگیریم می تواند هر دینی و به ویژه دین مبین اسلام واسطه ای  بین انسان و پروردگار او باشد.

اما اسلام به عنوان یک قدرت حکومتی و به عنوان یک رژیمی که بتواند مشکلات امروزی را حل کند در همه سرزمینهای اسلامی شکست خورده است. اخوان المسلمین  مصر را دیدیم.

حکومت پاکستان را شاهد بوده‌ایم.

طالبان در افغانستان را در آن دوران نخستین به یاد داریم. به خوبی به یاد داریم که خواستند فرهنگ را نابود کنند و کتابها را آتش زدند و زنان را به گوشه خانه راندند و همه حقوق مدنی انسانها را زیر پا گذاشتند و ادعا کردند که همه این رفتارهای آنها در چارچوب شریعت اسلامی بوده است.

و امروز سازمان ملل متحد آمار می‌دهد که اگر دنیا به حمایت و پشتیبانی و کمک و یاری مردم افغانستان برنیاید ۹۷ درصد از مردم آن کشور در زیر خط فقر زندگی خواهند کرد.

طالبان چگونه خواهد توانست  این مشکل را حل کنند؟

آنها خوب بلدند شعار بدهند…

آنها خوب می‌دانند چگونه بکشند…

آنها خوب مهارت دارند که چگونه سرکوب کنند.

اما چگونه در دنیای مدرن و امروزی بتوانند یک مملکت را اداره کنند  از این دانش به کلی و به کلی دور هستند.

همانگونه که سران حکومت اسلامی ایران از این فن به دور مانده اند.

دنیا نگران است اما ملت افغانستان نیز باید نگران باشد.

ملت افغانستان و به ویژه زنان آن کشور می پرسند و از دنیا می پرسند که شما در برابر این اجحاف و ظلم و ستم چه می‌خواهید بکنید؟ و چگونه از مردم مظلوم افغانستان دفاع خواهید کرد و از آنها حمایت خواهد کرد؟

این را مردم افغانستان و آنانی که در پنجشیر علم خیزش را برافراشتند و زنانی که در کابل و هرات و دیگر نقاط افغانستان تظاهرات می‌کنند می پرسند و مطرح می‌سازند.

و شما ملت‌های دنیا و دولت‌های جهانی چه پاسخی به آنها دارید؟

چند بار گفته ایم و این بار نیز تکرار می کنیم که طالبان در حال حاضر هنوز ضعیف هستند و هنوز می‌توان آنها را برافکند  و هنوز دست‌کم می‌توان آنها را مهار کرد و اگر امروز نجنبید فردا خیلی دیر خواهد شد.

طالبان برای قدرت گیری و برای آنکه بتوانند به سرکوب مردم افغانستان ادامه دهند و برای آنکه بتوانند بر کرسی قدرت همچنان تکیه زده باشند به کمک جهانی نیاز دارند به ویژه به پول و غذا و دارو و به امکانات دیگر…

و اگر هم چهره خوشی نشان دهند تنها به این هدف است که آن کمک های مورد نیاز خود را دریافت کنند.

در واقع حتی پیش از آنکه چنین کمکی را دریافت کنند سرکوب علیه زنان را آغاز کرده اند.

روزنامه نگاران را  به زندان می افکنند  و می کوشند که روزنامه‌ها را ببندند و همه جا رعب و وحشت ایجاد می‌کنند تا بتوانند پایه‌های قدرت خود را مستحکم سازند.

بیانیه وزارت خارجه اسلامی ایران به نحوی تنظیم شده که گویا آنها از کره مریخ آمده اند و نمی دانند که در داخل ایران چه می‌گذرد و در واقع در داخل ایران خود آنها چه می کنند؟

چگونه ممکن است که آنها از منافع و مصالح مردمی سخن بگویند اما برای کشور افغانستان و نه برای ایران…

آنها می‌آیند و ظاهراً از خیزش مردمی در پنجشیر دفاع می کنند اما آنها برای حمایت عملی از این خیزش کنندگان چه اقدامی انجام دادند؟

آیا تصور می کنند که جهان این ترفند آنها را خواهد خرید؟

این ها فقط برای ظاهر است و فقط برای نشان دادن یک چهره نیکو از یک حکومت که یک سابقه سرکوب و جنایت دارد.

و امروز محاکمه حمید نوری در استکهلم را شاهد هستیم.

تلاش بین‌المللی برای جنایتکاران آبان ۲ سال پیش را تماشا می کنیم و همچنین کوشش تلاشگران ایرانی و دارندگان جوایز نوبل که ۲۵ تن هستند که از سازمان ملل می خواهند که حکومت ایران را و جنایات ابراهیم رئیسی را مورد بررسی و تحقیق قرار دهد.

سازمان ملل این قدرت و این اختیار را دارد و باید دست به کار شود.

آن ها دست کم در طول دهه های اخیر در ۳۳ مورد پیرامون جنایاتی که حکومت ها انجام داده اند به بررسی و تحقیق  پرداخته اند و امروز نیز ملاحظات را باید کنار بگذارند و حکومت اسلامی ایران را محکوم بدانند و جنایات ابراهیم رئیسی را مورد بررسی قرار دهند.

این  وظیفه یک سازمان بین المللی است که حق را بجوید و عدالت را دنبال کند و وظیفه سازمان ملل است.

هم اکنون در ایالات متحده صداهایی شنیده می‌شود که می گویند سربازان آمریکایی باید بار دیگر به افغانستان بازگردند.

دیر یا زود تصور می‌رود که چنین امکانی یا چنین لزومی پیش بیاید زیرا بسیار احتمال دارد که القاعده بار دیگر سربلند کند و همچنین داعش قدرت بیشتری بگیرد و سیاست‌های دوگانه و ترفند بازانه دولت پاکستان و دولت اسلامی پاکستان را از یاد نبرید.

آنها از روز نخست از طالبان حمایت کردند  آنها را زیر بال حمایت خویش گرفتند و حتی در جریان پنجشیر نیز علنا در جنگ علیه خیزش کنندگان دخالت کردند گرچه دولت طالبان و حتی دولت اسلام آباد  ادعا می کنند که چنین  نبوده است.

بود و تمام اسناد و شواهد آن وجود دارد و از دنیایی که ابراز نگرانی می‌کند باید پرسید که چرا به یاری مردم پنجشیر نیامدند.

هنوز دیر نشده است  و هنوز به طور کامل سقوط نکرده است و هنوز دلاوران جنگجویانی وجود دارند که می‌گویند تا آخرین نفس مبارزه خواهیم کرد و تسلیم نخواهیم شد.

دنیا می‌تواند به آنها یاری برساند.

ایالات متحده نیز این قدرت را دارد که از پایگاه‌های خود از حوزه خلیج فارس و دیگر نقاط این کمک را به آنها برساند.

چرا هنوز تصمیم نگرفته اند و چرا به تعویق می‌اندازند؟

گفتیم حکومت اسلامی ایران نیز نگران است.

بله نگران است و باید هم نگران باشد…

و البته تشابهاتی بین دو حکومت وجود دارد.

هر دو ادعای اسلام را دارند و هر دو پرچم اسلامی به دست می‌گیرند و شعار لا اله الا الله سر می‌دهند.

اما در افغانستان عواملی وجود دارند که خواهان تجزیه ایران هستند و خراسان را می طلبند و داعش خراسان را فراموش نکنید.

و اگر هم تصور می رود که طالبان قصد گسترش حکومت خود را ندارد که ممکن است داشته باشند این خطر هرگز نباید نادیده گرفته شود.

دخالت دولت پاکستان در این جریان ها می تواند بسیار نگران کننده باشد. پاکستانی که در همسایگی ایران قرار دارد و می‌تواند دردسرهای بزرگی برای ایران ایجاد کند.

آنچه در افغانستان می گذرد می‌تواند برای مردم ایران نیز یک الگو و یک نمونه باشد.

گروه‌های زیادی از مردم افغانستان تسلیم طالبان نشد و پرچم خیزش همگانی را بلند کردند و زنان افغانستان با شهامت بسیار در خط مقدم جبهه قرار گرفتند. البته ممکن است که سرکوب بی رحمانه آن ها موجب خاموشی محدودی شود اما این جنبش هرگز نخواهد مرد.

زنان افغانستان می‌دانند و یاد گرفتند که باید برای رسیدن به حقوق خود تلاش و مبارزه کنند و قربانی بدهند و آنها حاضر به این کار هستند.

اما در مجموع فردای سیاهی برای افغانستان پیش بینی می شود.

مردمی که چندین دهه رنج بردند و همیشه در حال جنگ بودند و فقر را تحمل کردند و شاهد جنایات بسیار و بی رحمی و سفاکی  رهبرانی بودند.

و آنها و ملت‌های جهان می پرسند که آیا این صحنه ها بار دیگر تکرار خواهد شد؟

و مردم افغانستان می پرسند و در انتظار هستند که ای دنیا به کمک شما نیاز داریم به پا خیزید و دست خود را به سوی ما دراز کنید.

منتظر هستیم…

درنگ نکنید زیرا فردا بسیار دیر خواهد بود.

اورشلیم؛ شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ –۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱