از ماست که بر ماست، زنان خائن به حقوق زنان در جمهوری اسلامی، بخش نخست: زهرا مشیر

زهرا سادات مشیر، همسر محمدباقر قالیباف

درود خدمت خوانندگان گرامی. در سلسله مقالات از ماست که بر ماست، سعی نویسنده بر آن است تا به معرفی زنانی بپردازد که علی‌رغم برخورداری از قدرت نه تنها از حقوق زنان در جمهوری اسلامی دفاع نکرده‌اند بلکه خود دستشان آلوده به فساد و نقض حقوق زنان در ایران است.
زهرا سادات مشیر ‌الاستخاره متولد ۸ فروردین ۱۳۴۰ در طرقبه خراسان رضوی، فارغ التحصیل لیساس و دکترای رشته جامعه شناسی فرهنگی از دانشگاه آزاد است. در سال ۱۳۶۱ و در بیست و یک سالگی در حالی که هنوز دوران دبیرستان را به پایان نرسانده بود با پسر همسایه‌شان محمدباقر قالیباف (رییس کنونی مجلس شورای اسلامی) ازدواج کرد. شخص روح‌الله خمینی، صیغه عقدشان را جاری کرد. او در سازوبرگ همسرش مدیریت اداره امور بانوان شهرداری تهران، مشاور شهردار در امور بانوان و رییس ستاد توانمند سازی بانوان را بر عهده داشته ‌است. البته بنا به ادعای قالیباف، وی در این پست‌ها، حقوقی دریافت نکرده‌است. افزون بر آن، او شعر می‌گوید، نقاشی می‌کند و جامعه‌شناسی تدریس می‌کند. وی پس از نامزد شدن شوهرش در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (۱۳۹۲) از مدیریت کل امور بانوان شهرداری تهران استعفا کرد تا در صورت انتخاب همسرش حضوری فعال در دولت وی داشته باشد. او هم اکنون رییس دانشکده علوم انسانی واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامی است. بلا شک می‌توان او را جزو ده زن قدرتمند در جمهوری اسلامی دانست.

زهرا مشیر نیز همانند همسرش همواره نامش در پرونده‌های کلان مالی و اقتصادی مطرح بوده، از خیریه امام رضا تا زمین‌های ستاد توانمند سازی بانوان. اما او و شوهرش همواره مصونیت قضایی داشته‌اند و هرگز پاسخگو نبوده‌اند. دوستان گرامی می‌توانند با جستجوئی ساده در اینترنت به پرونده هایی که زهرا مشیر و محمد باقر قالیباف در آن‌ها متهمند دست یابند، برای تسهیل بنده نیز چند لینک را در این موارد در پانویس خواهم آورد. از آنجا که هدف نویسنده بیان لطماتی است که او به زنان وارد کرده از پرونده‌های فساد مالی او عبورکرده است و این بدان معنی نیست که نویسنده اورا در پرونده‌های فساد مالی مجرم نمی‌انگارد.
سازمان شهرداری تهران از بعد از انتصاب قالیباف به عنوان شهردار بخشی را با عنوان مشاور شهردار در امور بانوان به ریاست همسر قالیباف خانم زهرا مشیر به چارت سازمانی خود اضافه کرد. درست است که این بخش در آن زمان نهادی فرمالیته و بدون هیچ توجیه‌ سازمانی و فقط سنگ بنایی برای حضور همسر قالیباف در شهرداری تهران بود اما در طول سالیان و بنا بر مقتضیات سیاسی و زمانی بخش مشاور شهردار در امور بانوان به قویترین بخش مربوط به امور بانوان در شهرداری تبدیل گشت و دیگر بخش‌های فعال در این راستا را در سازمان شهرداری تحت شعاع قرار داد و در نهایت نیز تعطیل و به بایگانی اسرار سپرده شد.
خانم مشیر پس از ورود به شهرداری به عنوان مشاور شهردار تمامی پستهای مدیریتی حوزه بانوان شهرداری را یکی پس از دیگری تصاحب کرد از جمله دو سمت بسیار حساس مدیر کل امور بانوان و مدیریت ستاد توانمند سازی زنان سرپرست خانوار. در زمان مدیریت او بود طرح‌های تندرو گرایانه مذهبی و بحث برانگیز بسیاری در شهرداری اجرا شد مانند طرح تفکیک جنسیتی در شهرداری یا ساخت پارک‌ها و بوستان‌های محصور مخصوص بانوان. تقریبا تا سالهای ۹۰ و۹۱ بخش مشاور شهردار در امور بانوان فقط یک نام و سمت بود و به طور مشخص سازماندهی شده و دارای کارمند و زیر مجموعه نبود اما در این برهه زمانی همه چیز دگرگون شد. در آن دوره بخش مشاور شهردار در امور بانوان به موازات بخش امور بانوان در تمام مناطق شهرداری تهران دارای دفتر و دستک شد و بسیاری از اختیارات و تعریف وظایف بخش امور بانوان به بخش مشاور شهردار در امور بانوان محول گردید، همینطور ستاد توانمند سازی بانوان سرپرست خانوار نیز به نوعی در مشاور امور شهردار در امور بانوان ادغام شد و بدین صورت مشاور امور شهردار در امور بانوان دارای وظایف فراوان و قدرت اجرایی بالایی گردید. (همانطور که همگان مستحضرند راه اندازی یک بخش جدید در یک سازمان آن هم به بزرگی شهرداری تهران بسیار گران و هزینه بردار است آن هم بخشی که وظایف کاری جدیدی در آن سازمان نداشته بلکه کاملا با دیگر بخشها در درون سازمان در حال موازی کاریست). دلیل این هزینه گزاف و افزودن این بخش جدید در سازمان شهرداری بر عموم پوشیده بود تا زمانیکه در سال ۱۳۹۲ قالیباف داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شد و همسرش مشیر نیز به طور معمول در انتخابات ایران از پستهای مدیریتی خود در سمت مدیر کل امور بانوان و مدیریت ستاد توانمند سازی استعفا داد، ولی تنها پست خود به عنوان مشاور امور بانوان را که قانوناً مشاورتی است نه مدیریتی حفظ کرد. اما از آنجا که بخش مشاوره خود را در واقع به مهم ترین بخش مدیریتی و اجرایی تبدیل کرده بود عملا کنترل همه چیز را حفظ کرده بود، حفظ کنترلی که برای شهرداری میلیاردها هزینه به همراه داشت.
همانطور که از قدیم گفته‌اند گاه عدو سبب خیر شود، دو سیاست تفکیک جنسیتی و حفظ صد در صدی کنترل خانم مشیر باعث شد تا در این بخش جدید کلیه کارمندان زن بوده و این بخش اقدام به جمع آوری بانک اطلاعاتی جامعی از بانوان در امور گوناگون مربوطه نماید. بخش تازه تشکیل مشاور امور بانوان زیر مجموعه‌ای راه اندازی کرد تحت عنوان بخش امور زنان بد سرپرست، بی سرپرست و سرپرست خانوار. وظیفه مشخص این بخش شناسایی زنان بد سرپرست، بی سرپرست و سرپرست خانوار، ایجاد ارتباط با آنها، ثبت اطلاعات آنها در بانک نرم افزاری، شناسایی مشکلات و ارجاع این مشکلات به بخش یا سازمان مرتبط و پیگیری رفع مشکلات بود.
همان طور که قبل تر عرض کردم تماما زن بودن این بخش و تمرکز این بخش بر مشکلات زنان، آنهم ضعیفترین قشر زنان یعنی زنان بد سرپرست، بی سرپرست و سرپرست خانوار باعث ایجاد یک حس همدردی و ایجاد روابط دوستی و حس صمیمیت میان کارمندان این بخش و مددجویان گردید. همین نزدیکی باعث آن گردید که کم کم بسیاری مددجویان سفره دل خود را بگشایند و از مشکلات و معضلاتی صحبت کنند که هرگز حاضر نبوده‌اند در جای دیگری بازگو نمایند. معضلات اجتماعی در کلان شهر تهران بسیار است و شنیدن بسیاری از اذیت‌ها و آزار‌های اجتماعی برای زنان دیگر روزمره گشته، اما نکته‌ای که مددکاران این بخش را در چند منطقه د از جمله منطقه سه، شش و هفده شهرداری تهران به واکنش واداشت، شنیدن آن بود که بسیاری از مقامات حتی مقاماتی که خود این بخش مشکلات این زنان را به آن‌ها ارجاع می‌داد، در ازای حل مشکلات از آنان تقاضای روابط سوء داشته‌اند، حتی مواردی بازگو شده که مامورین یا مقامات به زور دست به تجاوز زده‌اند. این موضوعات باعث تشکیل پرونده کاملی در چند منطقه شهرداری شد.
جالب آنکه مسائل مربوط به این پرونده‌ها (مانند پرونده‌های دیگر فساد‌های افراد حکومتی در حکومت اسلامی) نه تنها منجر به پاسخگویی و محاکمه متخلفان نگردید بلکه سبب شد تا گردآوران پرونده‌ها با تهدید، توبیخ و اخراج مواجه گردند و در نهایت نیز بخش مشاور شهردار در امور بانوان برای همیشه و بی هیچ توضیحی، تعطیل گردید و دوباره کنترل امور به بخش امور بانوان شهرداری منتقل شد. حتی نمایندگان مجلس نسبت به این تعطیلی اعتراض کردند و این موضوع هم در داخل به صورت سربسته و هم در خارج از ایران مفصل، رسانه‌ای گشت. درپانویس لینک کلیه خبرهای مربوطه را قرار می‌دهم تا علاقمندان مراجعه و مطالعه نمایند.
با توجه به تمامی مورد ذکرشده نویسنده خانم زهرا سادات مشیر ‌الاستخاره را متهم به نقض آگاهانه و سیستماتیک حقوق بشر در ایران کرده و از دوستان و همراهان تقاضامند است تا اقدام به آغاز کمپینی کرده تا او ودیگر افراد مانند او را تحت تعقیب قانونی قرار گیرند تا در بتوان آنها را به دادگاه کشاند و به سزای اعمالشان رساند.

نوشته مریم سلطانی، کارشناس روانشناسی بالینی، فعال مدنی


منابع و لینک اخبار

https://www.icana.ir/Fa

https://www.ilna.news

https://www.asriran.com/fa

https://www.hra-news.org/?p=232686

https://iranintl.com

https://www.eskannews.com/report/14477/search.html?p=hfdu.tn2tt2

https://fa.wikipedia.org