بارها از خود پرسیده ام که چرا در طول تاریخ این همه با یهودیان دشمنی کرده و ستیز نشان داده اند؟
از خود می پرسم که مگر یهودیان شاخ دارند؟!
آیا یهودیان دم دارند؟!
آیا یهودیان طاعون و وبا دارند؟!
ویروس کرونا گرفته اند؟!
جذامی هستند؟!
آیا یهودیان در نیکی ها کمتر از دیگران و در پلیدی ها بیشتر از آنها سهم دارند؟!
این همه ستیز و دشمنی با قوم یهود با ملت اسرائیل و با فرهنگ این سرزمین و با قومی که پیشگام یکتاپرستی و معنویات در جهان بوده است و قومی که ادیان دوگانه دیگر بر اساس آن بنا شده است چرا؟!
این همه دشمنی ستیز و انگ و تهمت و افترا چرا؟!
یکی از عوامل تبلیغاتی حکومت اسلامی ایران برای به دست گرفتن قدرت یهود ستیزی بود.
خمینی می دانست و یا تصور می کرد که با این شیوه میتواند گروههایی از ایرانیها را علیه اسرائیل و بر علیه حکومت شاه فقید بسیج کند.
آلمان هیتلری نیز چنین میاندیشید.
هیتلر نیز یهودستیزی را عامل اصلی تبلیغات خود برای کشتار یهودیان قرار داده بود.
خمینی از روز نخست پرسید: آیا شاه ایران یهودی است؟
و پرسید آیا خون یهودی در عروق او جاری می باشد؟
و از روز نخست با شعار نابود باید گردد علیه اسرائیل به صحنه آمد و از آن روز تا به امروز همه توانایی ها و امکانات خود را بسیج کرده که به این هدف شیطانی برسند و اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس یعنی همان سپاه استعمارگری که میخواهد حکومت ایران را بر کشورهای همسایه مسلط سازد می آید و ادعا می کند که آن هزاران موشکی که توسط حماس به سوی اسرائیل شلیک شد، موشک هایی که هدف آنها کشتار شهروندان اسرائیلی بود، توسط حکومت ایران شلیک شده است.
رژیم ایران شهامت رویارویی مستقیم با اسرائیل را ندارد و پول و اسلحه خود را در اختیار سازمانهای تروریستی قرار می دهد تا آنها را به سوی جنگ علیه اسرائیل بکشاند و این سیاست بزدلانه ای است اما رژیم تصور می کند که بدین سان می تواند بی آنکه خود را به خطر اندازد به آرزوی موهوم خود یعنی انهدام اسرائیل برسد.
البته میدانیم که ملت ایران از این شیوه و از این تصور دور و دورتر می شود.
ملت ایران به یاد دارد که ترور فلسطینی بود و یاسر عرفات بود و نهادی به نام سازمان آزادیبخش فلسطین بود که گروههایی از عوامل روح الله خمینی را در اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در لبنان و دیگر کشورها تعلیم جنگی داد که بیایند و مردم ایران را بکشند
بیایند و سینما رکس آبادان را به آتش بکشند…
این واقعیتی است و حقیقتی است که بسیاری از ایرانیها از آن آگاه شده اند و امروز میبینیم که بسیاری از ایرانیها از آنچه که حمایت از فلسطینیها نامیده میشود دور و دورتر میشوند.
آنها می بینند که اسرائیل با ملت ایران خصومتی ندارد بلکه رژیم ایران است که میخواهد اسرائیل را نابود کند و این رژیم ایران است که میخواهد بمب اتمی بسازد و این حکومت ایران است که به سازمانهای ترور پول و اسلحه می رساند و این مال ملت ایران است آن را میگیرد و صرف هدفهای مفهوم خود می کند، نیت هایی که هرگز به آن نخواهند رسید.
این را ملت ایران امروز بیش از هر زمان دیگری میداند و احساس میکند و میبینیم که ایرانیها به اسرائیل نزدیکتر میشوند و از حکومت ایران دورتر می گردند.
اما این پدیده یهود ستیزی و دشمنی با اسرائیل به حکومت اسلامی ایران منحصر و محدود نمیشود.
در بسیاری از کشورهای دیگر جهان نشانه هایی از این یهود ستیزی را دیده و میبینیم و یک نمونه آن قطعنامهای است که در شورای حقوق بشر سازمان ملل به امضا رسید و در آن گفته شد که باید آنچه که جنایات جنگی اسرائیل می نامند مورد بازرسی و تحقیق قرار گیرد.
دنیای وارونه را ببینید…
حماس بود که به اسرائیل حمله برد.
حماس بود که ۴۳۰۰ موشک را به سوی خاک اسرائیل شلیک کرد.
چرا شلیک کرد؟
چون می خواست مردم اسرائیل را بکشد و اگر گنبد آهنین نبود بیتردید صدها و شاید هزاران اسرائیلی بر اثر اصابت این موشک ها جان خود را از دست میدادند و آن موقع دنیا کجا بود؟ و برای تامین امنیت اسرائیل چه کار می کرد؟
آنها بودند که اسرائیل را مورد حمله موشکی قرار دادند و اسرائیل اگر به غزه حمله برد به خاطر آن بود که این توان موشکی حماس را از میان بردارد و حمله علیه اسرائیل متوقف شود.
آنها جنگ را علیه اسرائیل به راه انداخته بودند آیا اسرائیل باید دسته گل برایشان بفرستد؟
نوازش شان کند؟
به آنها جایزه بدهد که بارکلا که آمدید و اسرائیلیها را نابود کردید؟
این در کجای دنیا نوشته شده است؟
و شورای حقوق بشر سازمان ملل می آید و تشکیل جلسه میدهد و آنگاه میگوید که باید ببینیم که اسرائیل جنایات جنگی مرتکب شده یا نشده است و در این قطعنامه کوچکترین اشارهای نکردند که این جنگ با حمله موشکی حماس آغاز شد.
حماس بود که میخواست به اسرائیل دستور دهد که با شهروندان خود چگونه رفتار کنند.
حماس بود که میخواست بر اسرائیل آقایی کند.
حماس بود که خود را تحت تسلط حکومت ایران قرار داد.
حماس بود که مسلمانان و اعراب اسرائیل تحریک به شورش کرد.
اسرائیل چه گناهی دارد؟
این را فراموش می کنند و می آیند و علیه اسرائیل قطعنامه صادر میکنند.
باید از اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل پرسید که آیا وقتی که جنگ می شود، فرض بفرمایید در افغانستان چقدر گروههای تروریست آمدند و افغانی کشتند و در عملیات دفاعی ایالات متحده و نیروهای متحد آن چه تعداد افراد نظامی و افراد غیر نظامی جان خود را از دست دادند.
چه ویرانی هایی به جای گذاشته شد.
این جنگ افغانستان بود.
در اوستیای جنوبی وآبخازیا ارتش روسیه مرتکب چه جنایاتی شد آیا این را شورای سازمان ملل به حساب آورد؟
آیا شورای حقوق بشر سازمان ملل به وضعیت اویغورهای مسلمان در چین توجهی دارد؟
آیا هنگامی که نیم میلیون نفر مسلمان روهینگیا ای در برمه کشته شدند یا آواره شدند و خانههای آنها به آتش کشیده شد سخنی به میان آمد؟
و امروز را دیوار کوتاه اسرائیل را گیر می آورد و به اسرائیلیها میگویند که شما غلط کردید از خود دفاع کردید و اگر جنایات جنگی اتفاق افتاده و اگر ویرانی رخ داده این را به حساب حکومت اسلامی ایران بنویسید که به حماس موشک داد.
و این را به حساب حماس بنویسید و جهاد اسلامی که این موشکها را به سوی خاک اسرائیل پرتاب کردند.
شماری از این موشک ها در نزدیکی شهرها و شهرک های عرب نشین اسرائیل اصابت کرد.
یک موشک در شمال اورشلیم، شهر مقدس، مکان مسجد الاقصی به زمین نشست.
این را شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد فراموش میکند و علیه اسرائیل در سراسر جهان تظاهرات به راه میاندازد و نمی گویند که اسرائیل بد است میگویند همانگونه که در جنگ خیبر یهودیان را سر بریدیم اکنون هنگام آن است که جیش محمد فرا رسد و آن کار ناتمام را تمام کند.
این را جز جنایت و جز یهود ستیزی و جز انسان دشمنی چه میتوان نام نهاد؟
آیا شورای حقوق بشر سازمان ملل این را نیز نکوهش کرد و آیا علیه این رفتار قطعنامه صادر کرد؟
و آسیبی که به جامعه یهودیان جهان رسید، در آلمان، در فرانسه، در بریتانیا، در خود ایالات متحده و دیگر کشورها.
در قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل ادعا شده که باید رفتار دولت اسرائیل در مورد چند خانه در شیخ جراح مورد بررسی قرار گیرد.
اولا دولت اسرائیل دخالتی در این امر ندارد.
یک نزاع بر سر مالکیت چند خانه است که شاکیان و مدعیان به دادگاه شکایت بردند و دادگاه رسیدگی کرد و رای آن مورد توافق طرفین قرار نگرفت و موضوع اکنون در دیوان عالی اسرائیل مطرح است.
این به دولت اسرائیل یا دولتهای اسرائیل ارتباطی ندارد.
چگونه ممکن است که شورای حقوق بشر سازمان ملل میآید و در چنین موضوع کوچکی دخالت میکند اما ۵۰۰ هزار مسلمان روهینگیا ای در برمه که خانههای آنها را به آتش کشیدند را شورای حقوق بشر نادیده می گیرد. تردیدی نیست که از دیرباز یهودیان و ملت اسرائیل زیر ذرهبین قرار گرفته اند همیشه این چنین بوده است.
همیشه از یهودیان و اسرائیل توقع هایی داشته اند که هرگز نسبت به ملتهای دیگر و دولتهای دیگر مطرح نساختند.
برای من یهودی این رفتار شورای حقوق بشر سازمان ملل مهم نیست.
آن دشمنی حکومت اسلامی ایران با اسرائیل و یهودیت برایم اهمیت ندارد. آنچه که اهمیت دارد و با این رفتارها به خطر میافتد و آسیب می بیند آن است که همزیستی را آنها بر هم میزنند.
آنها از ترور و خشونت علیه اسرائیل حمایت میکنند و به اسرائیل میگویند که تو حق نداری از خود دفاع کنی.
سرت را خم کن تا با شمشیر و با همان سیف الاسلام سرت را از بدن جدا کنند.
چگونه شما انتظار دارید که یهودیان و اسرائیلی به این دستور گردن نهند.
چگونه شما از انسانیت سخن میگویید و این چنین بیداد و جنایت علیه اسرائیل و ملت یهود را تجویز می کنید.
همیشه از خود پرسیده ام آیا یهودی شاخ دارد یا دم دارد یا جذامی است یا کرونا؟
چرا دنیا چنین می کند با یهودیان؟
و این ظلم و بی انصافی تا چه هنگام در جهان ما و جهان وارونه ما ادامه خواهد یافت؟
اورشلیم – ۸ خرداد ۱۴۰۰ خورشیدی؛ ۲۹ ماه مه ۲۰۲۱ میلادی