بس است دیگر مماشات با حکومت اسلامی ایران؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

روزی که در ایران قدرت را به دست گرفتند ادعا کردند که میخواهند نظم نوینی در جهان برپا سازند.

نظمی که قواعد کنونی را نمی پذیرد و به جای آن قوانین و قواعد تازه‌ای را پایه‌گذاری خواهد کرد.

این چنین گفتند ولی قصد واقعی آنها بازگرداندن نظم جهانی به دوران جاهلیت عرب بود.

دورانی که معیار داد و ستد شتر بود، دختران را در سن ۹ سالگی به خانه شوهر می فرستادند و دست یا پای دزدان و یا در واقع آفتاب دزدان را می بریدند و چشم مجرمین را از حدقه بیرون می‌آوردند که قصاص کرده و عدل و عدالت را در جهان برقرار ساخته باشند و آن کس که به دین و اعتقاد آنها نمی پیوست به خود حق می دادند که گردنش را بزنند. آنها با تسلط بر ایران می خواستند که این چنین قوانین را بار دیگر بر این سرزمین مسلط سازند و امروز می بینیم که شاگردان و مقلدانی دارند.

طالبان و افغانستان…

اما دنیا در برابر آنها می ایستد و می گوید که به شناخت بین‌المللی دست نخواهند یافت مگر آنکه قوانین و موازین بین المللی را  بپذیرند و به اجرای آن متعهد باشند.

سرپیچی از قوانین بین‌المللی در حکومت اسلامی ایران رنگها و جلوه های دگرگون داشت.

نخست آمدند و سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند.

آنها گفتند خود را به کنوانسیون بین‌المللی وفادار نمی دانند که در آن آمده است که امنیت و مصونیت محوطه سفارتخانه های کشورهای خارجی باید رعایت شود.

و خود را پایبند این قوانین نمی دانستند که یک فرد دیپلمات خارجی از مصونیت برخوردار است و نمی‌توان او را گروگان گرفت و اسیر کرد.

آنها همه این موازین را زیر پا گذاشتند و دولت پرزیدنت  جیمی کارتر با آنها تعامل کرد و سازش کرد و مسامحه کرد و آنها قدرت گرفتند و گستاخ تر شدند و تصور کردند که می‌توانند به تعرضات خود ادامه دهند.

بعد آمدند و به آنها گفتند که اقدامات شما در سرکوب مردم در شکنجه و کشتار و اعدام مخالف موازین بین المللی و حقوق بشری است و آنها ادعا کرده و گفتند که ما موازین خود را داریم و حقوق بشر خود را داریم و به شما اعتمادی نمی کنیم و اعتنایی نخواهیم داشت و دنیا با آنها کنار آمد اما می‌بینیم که در مورد طالبان جهان کمی آگاه تر شده و اعلام می دارد که تا هنگامی که حاکمان کنونی کابل موازین بین المللی را نپذیرفته و اجرا نکرده اند مورد شناسایی بین المللی قرار نخواهند گرفت.

چرا یک بام و دو هوا؟!!

چرا از ابتدا با رژیم ایران چنین نکردند؟

چرا به این حکومت امکان دادند که رشد کند و قدرت بگیرد و اکنون نیز در راه اتم پا به پا دارد پیش می‌رود.

اکنون  بیش و بیشتر از سازمان‌های بین‌المللی می‌شنویم که حکومت ایران قوانین بین المللی و حقوق انسانی را زیر پا می‌گذارد و خودشان نیز اذعان  دارند.

نه فقط انسان را می کشند و یا در زندان شکنجه می کنند و یا اگر زن باشد مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد بلکه به شیوه های مختلف انسان ها را به قتل می رسانند و خانواده‌ها را داغدار می‌کنند و انسانی را برای گرفتن اعتراف و اطلاع درباره  انسان دیگر شکنجه میکنند و  زیر فشار قرار می‌دهند.

نگاه کنید به بیانیه‌های سازمان‌های مختلف حقوق بشر و ببینید که آنها چگونه از جنایات حکومت ایران پرده برداشته و برمیدارند.

و باز  ایالات متحده و بریتانیا و چند کشور دیگر شکایت می‌کنند که شما شهروندان ما را  به گروگان گرفته اید و به  آنها اتهام بی اساس جاسوسی زده‌اید باید آنها را آزاد کنید.

می‌گویند باید آنها را آزاد کنید اما هیچ فشاری بر حکومت ایران وارد نمی آورند و هیچ مجازاتی علیه این رژیم برقرار نمی سازند.

به انتشار بیانیه بسنده می کنند و تصور دارند که با این کار خواهند توانست حکومت ایران را راضی کنند که از رفتار خود دست بردارد.

از همه وخیم‌تر تلاش حکومت اسلامی ایران برای رسیدن به بمب هسته‌ای می باشد.

اسرائیل می‌پرسد دیگر چه اتفاقی باید بیفتد که شما هوشیار شوید و به اقدام عملی دست بزنید و اینگونه بیهوده در انتظار حکومت ایران ننشینید که بیاید و با شما وارد گفتگو شود و فرض کنید که بیاید و با شما وارد گفتگو شود اما این گفتگوها را تا چه هنگام می‌توان ادامه داد؟

در همان حالی که شما در انتظار نشسته اید تا آنها به سر میز مذاکره بازگردند و اگر باز گردند تا هنگامی که شما بتوانید خواسته‌های خود را بر آنها بقبولانید که نخواهید توانست بقبولانید ممکن است ماهها و حتی شاید سالیان دراز طول بکشد و در تمام طول این زمانها سانتریفیوژها از حرکت باز نمی ایستند و از رژیم ایران از تلاش برای رسیدن به بمب هسته‌ای  باز نخواهد ایستاد و همچنان به تلاش خود ادامه خواهد داد تا روزی که شما را غافلگیر کند و اعلام دارد که بله بمب را داریم و آن را ساخته ایم.

پرسش در آن است که رژیم ایران تا چه زمانی می‌تواند در برابر ادامه تحریم‌های بین المللی مقاومت کند؟

پاسخ به این پرسش چندان آسان نیست.

حکومت ایران حاضر است مردم را به کشتن دهد اما به هدف های خود برسد و برای اعمال نیت ها و رسیدن به آرمان های ناپاک  خود حاضر است به هر  جنایتی علیه مردم ایران دست بزند.

مردم هر روز فقیرتر و ناتوان تر و گرسنه تر و ذلیل تر می شوند اما حکومت به همه برنامه‌های خود ادامه می‌دهد و گویی هیچ تحریمی وجود ندارد و هیچ کاهش بودجه ای اتفاق نیفتاده است و همه تلاش های رژیم ایران در صحنه بین المللی برای حفظ قدرت و برای رویارویی با دیگران ادامه دارد و همچنان فریاد نابود باید گردد علیه اسرائیل می کشند و همچنان سازمان های ترور را تشویق و تحریک می‌کنند که به عملیات خود ادامه دهند.

و باز می پرسیم چگونه است که در برابر طالبان این همه سخت گیری می کنند همان رفتارها را کم و بیش حکومت ایران انجام داده و می‌دهد پس چرا با این رژیم شما مماشات می کنید؟

حساب کنید که رژیم ایران در این چهل و سه سال در کشورهای اروپایی به چه جنایاتی علیه مخالفان خود دست زده است این صدور تروریسم نیست؟

حساب کنید که حکومت ایران در منطقه خاورمیانه چه فتنه‌ها ای برپا ساخته است.

آیا هنوز شما انتظار دارید که رژیم ایران سر راه بیاید و بچه خوبی شود و مطیع و فرمانبردار گردد و نظم جهانی را حفظ کند؟

چه انتظار بیهوده ای دارید…

دنیا باید بداند که وضع حکومت ایران بسیار وخیم است.

از هر لحاظ…

در داخل آن قدرت و توان را ندارد.

مردم ایران همگی ناراضی هستند.

از معلمان و کارگران تا کارمندان و دیگر دست‌اندرکاران همه ناراضیان و همه از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند و همه می‌گویند که دیگر بس است و باید این وضع را تغییر داد.

و اگر سپاه پاسداران هر روز از موشک تازه‌ای پرده برداری می کند و پهپاد جدیدی می سازد و توسط مزدوران منطقه‌ای خود مشکل دیگری می آفریند اما این نشان قدرت نیست.

روزی که جهانیان اراده کنند و وارد صحنه شوند از پای درآوردن این رژیم کار مشکلی نخواهد بود.

دنیا باید تصمیم بگیرد و حکومت ایران هنگامی که فشار را احساس کند و هنگامی که با خطر موجودیتی روبرو گردد به زانو در خواهد آمد و سر تعظیم فرود خواهد آورد.

و این همان توصیفی است که خمینی کرده بود…

خمینی گفته بود که برای حفظ حکومت اسلامی می‌توان حتی مهمترین دستورات مذهبی اسلام را نیز باطل نگه داشت و به آن عمل نکرد.

برای خمینی و برای خامنه ای که از خمینی درس عبرت گرفت و توبیخ او  شد تردیدی باقی نمانده و نمی ماند که برای حفظ حکومت اسلامی باید به هر اقدامی دست زد و از جمله از حج و روزه صرفنظر کرد.

البته به طور موقت…

و اکنون دنیا بر سر دوراهی قرار گرفته که با حکومت ایران چه باید بکند؟

حتی روسیه و چین نیز می‌گویند که حکومت اسلامی ایران باید به مذاکرات برجامی بازگردد و از  ساخت بمب اتم  منصرف شود.

این را روسیه می‌گوید و چین هم می‌گوید و اروپا می‌گوید و آمریکا می‌گوید و اسرائیل هم  می‌گوید…

اما هیچ اقدام عملی هنوز آغاز نشده است.

و اینجا پرسیده می شود که آیا واقعاً دنیا هم اینگونه در انتظار می‌نشیند تا وقت بگذرد و دیر شود و دنیا در برابر یک واقعیت انجام شده قرار گیرد؟

این پرسشی است که ایالات متحده و دولت پرزیدنت بایدن باید به آن پاسخ بگوید و اروپایی‌ها باید به آن پاسخگوی آن باشند و دست از مماشات بردارند.

امید ادامه بازرگانی با حکومت ایران را حداقل برای یک مدت کوتاه کنار بگذارند تا این رژیم سقوط کند و هنگامی که سقوط کند، زمانی که مردم ایران خود قدرت را به دست گیرند و در دورانی که مصالح ملی مسئله واقعی ملت ایران جایگزین یک ایدئولوژی افراطی و غیرقابل اجرا شود اقتصاد ایران بار دیگر شکوفا خواهد شد.

ملت ایران بار دیگر با دنیا داد و ستد خواهد کرد…

ایران برای بازسازی و نوسازی به کمک کشورهای دیگر و وام‌های کلان نیازمند خواهد بود و آنگاه اگر اقتصاد ایران شکوفا شود و اگر تحریم‌ها برداشته شود که حتماً با تغییر رژیم برداشته خواهد شد پول بیشتری در دسترس مردم ایران قرار خواهد گرفت و سطح زندگی مردم بالا خواهد رفت و آن هنگام است که اروپا نیز می‌تواند بیشتر کالا به ایران بفروشد.

ملت ایران برای همسایه شمالی خود روسیه و کشور بزرگ چین و همه ممالک دنیا احترام بسیار قائل است.

روزی که ملت ایران تصمیم گیر و تعیین کننده سیاست خارجی باشد آنگاه ایرانی ها با همه کشورهای دنیا در صلح و صفا و همزیستی و همکاری و همیاری  خواهند بود و آنگاه است که ملت های جهان و دولتهای جهان از هر قماشی که باشند می‌توانند از وجود ایران بهره بیشتر بگیرند.

رهبران دنیا به واقعیات بنگرند و مصالح خود را در ایران فردا بجویند…

ایرانی که متعلق به ملت خواهد بود و اقتصاد شکوفا خواهد شد و داد و ستد بین المللی آن گسترش خواهد یافت و این نه تنها به سود ملت ایران بلکه به نفع آن کشورها  نیز خواهد بود.

این را در نظر بگیرند و از مماشات با رژیم کنونی ایران دست بردارند.

اورشلیم؛ شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰ –۱۶ اکتبر ۲۰۲۱