حکومت اسلامی ایران همانند امارت اسلامی طالبان.تفسیر سیاسی هفته؛نوشته،منشه امیر

یک سال از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان می گذرد و همچنین ۴۳ سال از عمر حکومت اسلامی ایران در ایران طی شده است.

وقتی طالبان دوباره را با حکومت اسلامی ایران در یک ردیف قرار می دهیم می بینیم که هیچ تفاوت اساسی بین آنها وجود ندارد.

روح الله خمینی با خدعه و نیرنگ توانست بر ایران مسلط شود و طالبان در افغانستان با شیوه های مشابه  وعده هایی را به مردم افغانستان  دادند اما به آن عمل نکردند.

شاید یک تفاوت کوچک بود و آن اینکه طالبان  بیرحم و خشونت بار اقدام کردند اما حکومت اسلامی ایران از طریق وعده های دروغین وارد صحنه شدند و خیلی  زود همه همکاران آن احساس کردند و مشاهده کردند و دریافتند که فریب خورده‌اند و حکومت به آنها دروغ گفته است و اکنون در افغانستان حکومتی قدرت را به دست دارد که به هیچ کس اجازه سخن گفتن نمی‌دهد و هیچ گروه دیگری را در حکومت خود سهیم نکرده است و همه را سرکوب می‌کند و رژیم اسلامی در ایران نیز همچنین رفتار می کند.

حکومت مطلق گرا که به هیچ یک از عوامل به ظاهر ناخودی اجازه دخالت نمی دهد و به هیچ کس که از این رژیم کوچکترین خورده را بگیرد اجازه تنفس نمی دهد.

همه چیز را می خواهد در دست خود قبضه کرده باشد و حکومت طالبان نیز همچنین رفتار می کند.

طالبان هزاره ها را که در واقع مسلمانان اهل تشیع هستند هیچ میداند…

آنها از دیدگاه رژیم این هزاره ها و این اهل تشیع کافر محسوب می‌شوند و باید سرکوب گردند و از هرگونه حقوق انسانی محروم باشند.

و حکومت اسلامی ایران نیز به اهل تسنن به دیده تحقیر می نگرد و به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که مناسک و مراسم اسلامی را آنگونه که به آن ایمان دارند برگزار کنند.

اهل تسنن در حکومت اسلامی ایران مورد تبعیض قرار دارند و آپارتاید دینی برقرار است.

و همچنین برای بسیاری دیگر از اقلیت های دینی در ایران

بهاییان در ایران در سخت ترین شرایط زندگی می کنند.

گروهی راهزن و چپاولگر خانه ها و دارایی های آنها را مصادره می‌کنند و خودشان را زیر فشار می‌گذارند و به زندان می‌اندازند و حتی برخی از آنها را اعدام کردند و این در حالی است که بهایی همانند زرتشتی- یهودی- مسلمان شیعه و مسلمان اهل تسنن و هر گروه دینی دیگر و یا ارامنه دارای حقوق مساوی باید باشند.

آنها انسان هستند و آنها ایرانی هستند. آنها حق دارند به باور خود معتقد باشند و پایبند باشند و زیر فشار قرار نگیرند و نگاهی به طالبان در افغانستان می‌اندازید می‌بینید که آنها نیز همینند و بدتر از آنها داعش است که مسلمانان شیعه را می کشد و روز جمعه وارد مساجد اهل تشیع می شود و آن ها را به گلوله می بندد و همین وضع را در برخی موارد در افغانستان دیدیم و نه برخی موارد متعددی بوده است که شیعیان در افغانستان و پاکستان هنگام اجرای مراسم سنتی و باورهای دینی خود مورد حمله قرار گرفتند و خون آنها جاری شده است.

منتها یک تفاوت عمده بین ایران و افغانستان وجود دارد.

افغانستان کشوری است در وسط کشورهای دیگر و راه به دریا ندارد و کشورهای همسایه آنقدر قوی هستند از هند و روسیه تا پاکستان و هند آنقدر قوی هستند که هیچ کس در داخل افغانستان و حتی طالبان و حتی داعش خیال دست اندازی علیه آنها را ندارند افغانستان در زندگی مردم کشورهای دیگر نقشی ایفا نمی‌کند نفت هم ندارد و راه به دریا نیز ندارد و اکنون سالیان دراز است بیش از نیم قرن است که مردم افغانستان به جان یکدیگر افتاده اند و یکدیگر را می کشند و البته کشورهای دیگر دخالت کردند و افغانستان در زمانی خاستگاه القاعده بوده همان سازمان تروریستی که برج های دوقلو در نیویورک را منفجر کرد و فجایع دیگری در ایالات متحده به راه انداخت.

افغانستان خاستگاه القاعده بود اما القاعده عناصر بیگانه‌ای بودند و افغان نبودند که آنجا را پایگاه عملیاتی خود قرار دادند.

اما ایران کشوری است با موقعیت استراتژیک بسیار قوی و خلیج فارس ،خلیجی که از آن در گذشته دور ۷۰ درصد از سوخت مورد نیاز جهان عبور می کرد.

کشورهای عرب همسایه و  ایران تولیدات نفتی خود را به دنیا صادر می کردند و هنوز هم صادر می کنند.

این اهمیت ایران را بسیار بالا می برد…

ایران در همسایگی جنوبی روسیه قرار دارد  همان کشوری که در گذشته اتحاد جماهیر شوروی بود و عامل اصلی جنگ سرد با کشورهای غربی و این هم بر اهمیت استراتژیک ایران می‌افزاید و همچنین همسایگان ایران: ترکیه- عراق -پاکستان و حتی افغانستان اینها همه همسایگان ایران بودند و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ترکمنستان نیز به آن اضافه شد و این ها همه اهمیت ایران را بالا می برد.

در آنجا به تحصیل می پرداختند و دانش اندوخته شده خود را به ایران می آوردند اما افغانستان همیشه دارای تعصبات مذهبی بسیار عمیق بوده است.

افغانها از نظر فرهنگ آشنایی با امروز جهان با معنویاتی که مورد قبول اکثریت مردم دنیا قرار دارد همیشه یک گام عقب بودند و از این نظر همیشه گروه هایی که در افغانستان تسلط پیدا کردند در ۵۰ سال اخیر و بیشتر گروه‌های تندرو بودند.

یک گاه طالبان با همه افراط گری مذهبی و گاهی دیگر کمونیست هایی که می خواستند به گفته خود افغانستان را نجات دهند اما در واقع آنها مهره ای از جنگ سرد به دست اتحاد جماهیر شوروی بودند.

ایرانیان از آزادی و معنویات و ارزشهای اخلاقی جدید بسیار بهتر از افغانها آگاهی داشتند بنابراین نمی توان مردم ایران را با مردم  افغانستان مقایسه کرد و در یک سطح قرار دارد.

یعنی ایرانی ها هم از از نظر اهمیت جغرافیایی کشور خود و هم از نظر دانش و علم و شناخت دنیای امروز در ردیف بالاتری از افغانستان قرار داشتند.

اما باز میگردیم به مقایسه بین دو حکومت می بینیم که حکومت اسلامی ایران هیچ دست کمی از طالبان در افغانستان ندارد.

رژیم ایران حتی امروز نیز سرکوب زنان را افزایش داده است…

از روز اول گفته بودند که جای زن در خانه است و در آشپزخانه است.

زن باید بچه داری کند و باید لذت و نیازهای جسمی و روحی همسر خود را فراهم کند و نباید در جامعه ظاهر شود و همین است که همه سیاستی است که طالبان در افغانستان در پیش گرفته است و زنان را سرکوب می کند.

حکومت اسلامی ایران از روز نخست به تدریج تلاش کرد که حجاب و به قول خودشان پوشش اسلامی را در ایران رواج دهد.

ایرانی که حدود یکصد سال پیش از قید چادر و حجاب اجباری آزاد شد و فردی در ایران قدرت را به دست گرفت که گفت حجاب یا چادر نشان تبعیض است و این تبعیض را باید از میان برداشت و کاری کرد که زنان در ردیف مردان قرار گیرند و از همه حقوق برخوردار باشند و بتوانند در جامعه رسالت ها و وظایف مشابهی با مردان را انجام دهند.

این دستور و این آزادی از حجاب و معافیت از چادر از دوران رضا شاه کبیر برقرار شد و همین توانست زنان ایران را به پیش برد و آن ها را در ردیف مردان قرار دهد البته مدت ها طول کشید اما آغاز کار از جانب رضاشاه بود و ایرانی ها با این امر خوی گرفتند و همین امر باعث پیشرفت زنان شد در حدی که وزیر فرهنگ ایران نیز برای نخستین بار یک زن بود.

همان زنی که اعدامش کردند…

چرا اعدامش کردند؟

به خاطر اینکه زن بود و از دیدگاه حکومت اسلامی ایران زن حق ندارد وزیر شود…

ولی می‌بینیم که هم اکنون در هر دو کشور ایران و افغانستان زنان جلودار اعتراض‌ها و مخالفت های مردمان کشورها در مورد شیوه رفتاری حکومت بوده و هستند و می بینیم که زنان ایران امروز در برابر حجاب اجباری و سرکوب گسترده ای که روز به روز شدیدتر می‌شود شجاعانه مقاومت می‌کنند و با آن مخالفت می ورزند و مردان را نیز به دنبال خویش می کشانند.

ما از کشتار هزاره ها در افغانستان سخن گفتیم درست است که دین طالبان را دارند اما مذهب آنها را ندارند این یک سنی است و دیگری  شیعه است و سنی در افغانستان شیعه را می کشد و یا او را سرکوب می‌کند و در قدرت و حکومت دخالت اش نمی‌دهد و می‌کوشد که تا آنجا که ممکن است حقوقش را پایمال کند.

و گفتیم که در حکومت اسلامی ایران نیز نه فقط بهایی ها را می کشند یا سرکوب می کنند و یا اموال آنها را می گیرند زیرا زرتشتی ها نیز از بسیاری از آزادی های مذهبی خویش محروم هستند و همچنین اقلیت های دیگر اما نه تنها حکومت شیعه ایران اهل تسنن و اهل باورهای مذهبی دیگر را مورد تبعیض و آزار قرار می‌دهد بلکه فرقه‌هایی از شیعه نیز در ایران ممنوع الفعالیت هستند و سرکوب می‌شوند و رهبران آنها به زندان می افتند و رژیم می کوشد که آنها را نیز محدود کند.

و می کوشد یک جامعه شیعه  دوازده امامی را در ایران مسلط کنند و از نظر جنایاتی که رژیم مرتکب شده است بازهم ما تفاوت عمده‌ای بین طالبان افغانستان و رژیم اسلامی ایران نمی بینیم.

حساب کنید از روزی که خمینی قدرت را به دست گرفت تا به امروز چند تن ایرانی را کشته است؟

به صورت مستقیم  یا غیر مستقیم…

در واقع روح همه مردم ایران را کشته است…

امروز دیگر ایرانی قدرت نفس کشیدن ندارد و مورد ظلم و ستم قرار گرفته است و از حقوق ابتدایی محروم است.

و همچنین در افغانستان امروز همه گروه هایی که طالبان نیستند مورد تبعیض و فشار و سرکوب قرار دارند.

طالبان در یک سالی که از آغاز حکومت آنها می‌گذرد هیچ گامی در راه بهبود وضع مردم خویش بر نداشته است.

به جای آنکه در فکر آبادانی باشند همیشه کوشیده و می‌کوشند که چگونه جامعه افغان را به قول خود مسلمان تر کنند.

به عبارت دیگر چگونه می توانند فشار را بر مردم غیر متعصب را بیشتر کرد.

آن‌ها در این یک سال نه تنها گامی در راه بهبود مردم خویش بر نداشتند بلکه به عکس تمام امکانات را از آن ها گرفتند.

امروزه مانند مردم ایران فقیر و گرسنه در افغانستان بیش و بیشتر شده است.

امروز در افغانستان همانند ایران چپاولگری سران حکومت ادامه دارد و هر روز شدیدتر می‌شود.

امروز در افغانستان همانند ایران رشد تولید کشور پایین و پایین تر می آید و هیچ امیدی در راه بهبود وضع مردم وجود ندارد.

امروز افغانستان یعنی رژیمی که در افغانستان سرکار است مورد تنفر و انزجار قرار دارد و همین است که حکومت اسلامی ایران.

افغانها و در واقع طالبان برای آن که به قدرت برسند بیرحمانه کشتار کردند و حساب کنید که حکومت اسلامی ایران در این چهل و سه سالی که بر این سرزمین مسلط شدند چقدر کشتار کرده است و امروز هم برای آن که در قدرت بمانند بی تردید حاضر است که به کشتارهای گسترده تری دست بزند.

امروز آخوندی در ایران پیدا میشود که میگوید بیماران؟ ما باید بیماران را معالجه کنیم؟ آنها را باید سر نیزه کرد.

در واقع آنها همه آنها ثابت کردند که جان مردم ایران برای آنها اهمیتی ندارد…

فراموش نکنیم که دستور علی خامنه ای را در مورد واکسن آمریکایی و واکسن بریتانیایی وارد نکنید…

بگذارید که مردمان ایران همچنان بمیرند چه اهمیتی دارد. اسلام باید پیروز شود…

در پایان این گفتار می‌پرسیم که بالاخره سرنوشت ملت ایران و سرنوشت ملت افغانستان چه خواهد شد؟

حکومت ایران هنگامی که طالبان در افغانستان بار دیگر قدرت را به دست گرفتند با شادمانی اعلام کرد که پوزه آمریکا به خاک مالیده شده است…

خیلی خوشحال بودند اما آنها توجه نکردند و شاید نمی دانستند و دانش دیپلماتیک آن را نداشتند که بدانند افغانستان طالبان یک خطر جدی امنیتی برای سرزمین ایران و حتی یک رقیب سرسخت برای رژیم ایران است این را متوجه نبودند و امروز می بینیم که برخی عوامل داخلی در ایران احساس خطر می‌کنند.

در خط مرزی ایران و افغانستان درگیری های نظامی رخ می دهد حکومت طالبان در افغانستان حقابه ملت ایران را نمی دهند و نمی گذارند که آب کافی در هیرمند جاری شود و بی‌تردید بدانید که هر چه زمان بگذرد اختلاف بین ایران و افغانستان شدیدتر خواهد شد و طالبان سیاست خشونت‌بار تری را علیه ملت ایران در پیش خواهد گرفت.

یک سال از آن حکومت و چهل و سه سال از این حکومت میگذرد اما بین جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی طالبان تفاوت اساسی وجود ندارد…

اورشلیم؛شنبه ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۱–۱۹آگوست ۲۰۲۲