رژیم در آستانه فروپاشی قرار گرفته اما خامنه‌ای در پی برپایی خلافت اسلامی است؛ تفسیر سیاسی هفته، نوشته منشه امیر

دانلود فایل صوتی تفسیر

در اوج بحرانی که سراسر حکومتشان را فرا گرفته و هر روز شدید‌تر می‌شود و در حالی که کشاکش با ویروس کرونا دشوار و دشوارتر می گردد و در همان زمان که کارخانجات بسته می‌شود و دزدی ها افزایش می یابد و دروغ پردازی های حکومت به سطح تازه‌ای می‌رسد و در همان حال که اعتصاب های کارگری مرحله تازه‌ای را از مبارزه مردم ایران با این حکومت سرکوبگر نوید می‌دهد، علی خامنه‌ای به صراحت می‌گوید که می‌خواهد در حکومت اسلامی ایران ولایت مطلقه فقیه برپا سازد و در واقع می خواهد که خلافت اسلامی تازه‌ای را برپا کند و این دقیقا همان خواسته و فرموده روح الله خمینی بود که گفت: حکومت ایران باید کاملاً اسلامی شود و به دوران طلایی حکومت حضرت علی  بازگردد و این خواسته روح الله خمینی بود که اکنون علی خامنه ای احساس میکند که زمان برای عملی ساختن آن فرا رسیده است.

از دیدگاه آنها مرحله نخست انقلاب هنگامی بود که مردم را فریب دادند و حکومت پیشین ایران بر انداخته شد.

مرحله دوم آنچه که روح الله خمینی  انقلاب اسلامی و مردمی می‌نامید آن بود که توانستند همه گروه‌های سیاسی غیر مذهبی و غیر وابسته به روح الله خمینی را نابود سازند.

همان سازمانهایی که به او کمک کرده بودند و در واقع کمک آنها بود که توانست روح الله خمینی را به قدرت برساند.

علی خامنه‌ای شتاب دارد آفتاب عمرش بر لب بام رسیده و می‌خواهد پیش از آنکه چشم از جهان فرو بندد دوران سوم و در واقع دوران نهایی آن چه را که انقلاب اسلامی می نامند عملی سازد و آن حکومت مطلقه فقیه است.

با این تفسیر که ملت صغیر است و ملت نادان است و ملت بی تجربه است و ملت ممکن است گمراه شود و بنابراین به فرد فقیهی نیاز دارد که همه چیز را میداند و همه راه‌ها را بلد است و می‌تواند همه مشکلات را حل کند.

این خیال باطل خامنه‌ای است که اکنون می‌خواهد با گزینش آخوند ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری آن را عملی سازد.

نه تصور کنید که مشکلات ایران به پایان رسیده و اکنون هنگام اجرای نیت های رویایی و تعصب گرایانه یک فرد و یا یک گروه است.

خیر…

اوضاع در ایران روز به روز بدتر می شود.

ایران روز به روز از دولت‌های دیگر و کشورهای دیگر عقب تر می ماند.

مردم ایران روز به روز فقیر تر می شوند.

بیماری و ناتوانی در ابعاد گسترده تر برقرار می گردد و گروهی بی خرد و بی کفایت و بی لیاقت حکومت را به دست گرفتند و خودشان هم نمی دانند که چه کار می کنند.

انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که آنها در میان مردم هیچ اقبالی ندارند کسی  خواهان ادامه حکومت آنها نیز…

شاید تنها آن قشر کوچکی که از قبل این حکومت می خورند و می برند.

جز آن‌ها  همه مردم ایران خواهان دگرگون ساختن این بساط هستند.

کافی است و بس است…

مردم می‌خواهند در رفاه زندگی کنند…

ایرانی ها مردمی بسیار پیشرفته بودند تا پیش از این که روح الله خمینی قدرت را به دست بگیرد و امروز گروه‌های زیادی از مردم ایران زباله گرد و خیابان خواب و گورخواب شده اند.

چه کسی می تواند ادامه این وضع را تحمل کند؟!!!

اعتصابات  کارگری که در هفته‌های اخیر رنگ تازه‌ای به خود گرفته می‌تواند نخستین نشان از یک خیزش همگانی در حال گسترش باشد.

خیزشی که هر روز گروه های بیشتری از مردم ایران انتظار می‌رود به آن بپیوندند.

گرانی آنقدر زیاد شده که هیچ کدام از حقوق های کنونی که به کارمندان و کارگران پرداخت می شود هزینه زندگی آن ها را تامین نمی‌کند.

حکومت برای تامین معاش مردم و حداقل معاش پولی در اختیار ندارد.

مبالغی نفت را به قیمت بسیار ارزان میفروشد و دلارهایی به دست می آورد و آن را به صرف کارهای ضروری خود می‌رساند و پولی برای ملت ایران باقی نمی ماند.

برای همگان جای تردید باقی  نمانده که اگر فرد نالایقی چون آخوند ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری ایران می رسد هدف خامنه ای از این کار آن است که زمینه را برای ورود به مرحله سوم و نهایی آنچه که انقلاب اسلامی می نامند آماده سازند.

روح الله خمینی گفته بود و البته  از مردم ایران پنهان کرده بود که هدف او برقراری  حکومت دوران حضرت محمد است.

۱۴۰۰ سال پیش…

و گفته بود که ولی فقیه می تواند سرنوشت مردم را رقم بزند چون از دیدگاه او  مردم صغیر هستند و قدرت تشخیص ندارند و مصلحت آنها را رهبر حکومت می تواند بداند و تعیین کند و پیش ببرد.

علی خامنه‌ای در حالی برای عملی کردن این رویا دست به کار شده که حکومت ایران در همه کشورهای اسلامی منزوی و منزوی تر شده است.

حتی در عراق شیعه می‌خواهند از شر این رژیم خلاص شوند و در سوریه نیز مردم مسلمان که حکومت اسلامی ایران را در جنایات رژیم بشار اسد کاملاً سهیم می دانند جایگاهی برای رژیم ایران باقی نمانده است و در لبنان مردم میگویند که ما حزب الله را نمی خواهیم.

در یمن حوثی ها در جا می‌زنند و این جنگ به هیچ نتیجه ای نرسیده است و در داخل ایران هنوز شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران شنیده می‌شود و این است  واقعا ندای مردمی که می‌خواهند در رفاه و آسایش زندگی کنند و از حقوق دیگر مردمان کشورهای جهان برخوردار باشند.

این حکومت دیگر پایگاهی برایش در داخل ایران و خارج از ایران باقی نمانده است.

و مذاکرات برجامی…

چه کسی می‌گوید که این گفتگوها در آستانه به نتیجه رسیدن و ایجاد توافق هستند؟!!

حتی با وجود گفته های ضد و نقیض هم از جانب ایران و هم از طرف ایالات متحده بسیار مشخص است که این گفتگوها به زودی به نتیجه نخواهد رسید. ایالات متحده و یا سران ایالات متحده تا این حد ناپخته نیستند که بیایند و امتیازهایی به حکومت ایران بدهند که بتواند در عین رهایی از مشکلات مالی به برنامه های اتمی خود ادامه دهد.

بایدن  تا این حد ساده‌لوح نیست و اسرائیل را فراموش نکنید و عربستان و کشورهای دیگر عربی را از یاد نبرید آنها هم مواظب هستند و آنها هم فشار می آورند و بنابراین بعید است که دولت پرزیدنت بایدن واقعا امتیازهایی به رژیم ایران بدهد که عمر این حکومت را طولانی سازد و در همان حال برنامه های اتمی و موشکی ادامه یابد.

تصور رسیدن به چنین وضعی بسیار بعید است.

خامنه‌ای در سالهای آخر عمر خود به سر می‌برد و بسیاری از گفته های اخیر او نشان داده که از سلامت فکری کامل برخوردار نیست.

مطالبی اظهار می‌دارد و دستوراتی می دهد که دور از منطق و عقل و تصور و آگاهی می باشد اما در همین حال او از هوس برپایی خلافت اسلامی  فارغ نشده است.

این آرزوی خمینی و آرزوی علی خامنه ای و تا دیر نشده باید در راه اجرای آن کوشید و پرسش آن است که خود ملت ایران این  به اصطلاح آنها این سومین مرحله انقلاب را چگونه تحمل خواهد کرد و تا چه حد حاضر خواهد شد در برابر آن کنار آید و حکومت برای رسیدن به این هدف چه امکاناتی خواهد داشت جز آنکه سرکوب را بیشتر کند و فقر و  ناداری را افزایش دهد و حکومت نابخردان گام بزرگ دیگری به پیش بر دارد و آنهایی که میدانند چگونه می توان دزدی کرد و مال مردم را به غارت برد در جایگاهی بالاتر قرار گیرند.

خلافت اسلامی برای یک هزار و چهارصد سال پیش در جزیره العرب و در دوران نخستین دین مبین اسلام لازم و کارساز بود اما امروز در کشور ایران، کشوری که عرب نبوده و کشوری که توسط متعصبان عرب اشغال شده و باورهایی بر آنها تحمیل گردیده و بعید می نماید که حاضر به قبول این وضع باشند.

تصورشان آن است که هر اندازه مردم را ضعیف‌تر و فقیرتر و سرخورده تر کنند زودتر می‌توانند به نتیجه برسند و بهتر می‌توانند آنها را مطیع خویش سازند و این اشتباهی بزرگ است.

ملت ایران هرگز تن در نخواهد داد و روزی میرسد که هر اندازه هم که آنها بخواهند بیشتر قربانی بگیرند و مردم ایران را شدیدتر سرکوب  کنند ملت دیگر زیر بار نخواهند رفت.

اعتصاب ها آغاز شده و ببینیم آیا گسترش می یابد و آیا قشرهای دیگری از مردم ایران به آنها خواهند پیوست؟

در  حال حاضر تصور می‌رود که پاسخ این پرسش آری  می باشد اما هنوز قضاوت زود است.

هنوز باید دید که این جریان ها چگونه پیش خواهند رفت و چگونه یا حکومت ایران  صدای مردم را خاموش خواهد کرد و یا این صدا به فریاد تبدیل خواهد شد و بساط این حکومت را بر خواهد انداخت.

ببینیم…

اورشلیم – ۵ تیرماه ۱۴۰۰ خورشیدی؛ ۲۶ ماه ژوئن ۲۰۲۱ میلادی