زندگی یهودیان در خاک پدری و سرزمین های پراکندگی

تاریخ یهود – گفتار ششم

به دنبال ویرانی بیت المقدس یهود، با خاک یکسان شدن اورشلیم و اسارت و به بردگی فروخته شدن هزاران تن از اهالی این سرزمین، شیرازه جامعه یهود به کلی از هم پاشید و بسیاری از آنانی نیز که در سرزمین پدری باقی مانده بودند، راه غربت در پیش گرفتند.

ولی حتی در این شرائط بسیار دشوار، یهودیان لحظه ای از اجرای آئین های مذهبی و وفاداری به فرهنگ ملی خود دست برنداشتند و همچنان به تقویت پایه های دین خویش ادامه دادند.

یک مرکز مذهبی جدید در شهر یاونه (יבנה) واقع در مرکز اسرائیل امروزی توسط ربی یوحنان بن ذکای (רבי יוחנן בן זכאי) برپا گردید که رونق بسیار یافت و روحانیون و طلبه زیادی در آن به تدریس و تحصیل علوم دینی پرداختند.

خیزش های پیاپی یهودیان علیه حکومت غاصب امپراطوری رم، که از سال ۶۶ پیش از میلاد آغاز شده بود، در سال ۱۳۲ میلادی با قیام یهودیان به رهبری برکوخبا (ברכובא) به اوج خود رسید.

ولی این بپاخیزی نیز با شکست روبرو شد و مرگ هزاران یهودی دیگر را بدنبال داشت و موج دیگری از اخراج یهودیان از سرزمین پدری را موجب گردید.

همزمان، بسیاری از یهودیان نیز راه غربت در پیش گرفتند و مراکز مذهبی یهود (و از جمله حوزه مذهبی شهر یاونه) افول کرد.

گرچه یهودیان هنوز هم اکثریت اهالی سرزمین اسرائیل را تشکیل میدادند، ولی بار دیگر آزادی مذهبی، و استقلال ملی آنان بسیار محدود شده بود.

با این همه، یهودیان که به آئین پدری و ارزش های ملی خود بسیار پای بند بودند، دوباره از میان خرابه ها سر برافراشتند و در طول دهه های پس از آن، دوباره به آبادانی سرزمین پدری خود پرداختند و بخش شمالی این خاک (موسوم به ولایت اسرائیل) دوباره شکوفا شد و سنهدرین (סנהדרין- دیوانعالی قضاوت و قانوگزاری یهود) برپا گردید که بین شهرهای طبریه، صفاد و تیسپوری (טבריה, צפת, צפורי) در حال انتقال بود. در این دوران، کنیسا بعنوان نیایشگاه یهود، به مرکز گردهمآئی مردمان و کانون فعالیت اجتماعی آنان مبدل گردید و همه طبقات اجتماعی وظیفه دینی خویش میدانستند که به تعلیم و تدریس تورات بپردازند.

در آن دوران، جامعه یهودیان این سرزمین، علیرغم همه مصائب و محنت ها، توانست نهادهای آموزشی و شرعی و فرهنگی مستقل خویش را برپا سازد. شریعت یهود، که همه جنبه های زندگی فردی و اجتماعی را شامل میگردد، در دو مجموعه میشنا و توسفتا (משנה ותוספתא- در قرن دوم میلادی) تدوین و تنظیم شد و بعدها (در قرون سوم تا پنجم میلادی) به صورت تلمود (תלמוד) ویرایش و آماده گردید و در اختیار دینمداران قرار گرفت.

در همان دورانی که یهودیان در سرزمین پدری خویش زندگی خود را سازماندهی می کردند و آئین دینی و فرهنگ ملی آنان دوباره شکوفا می شد، در خارج از این سرزمین  نیز جوامع یهودی در کشورهای مختلف شکل می گرفت.

تشکیل جوامع یهودی در خارج از این سرزمین (و از جمله در ایران) از سالیان دراز پیش از آنکه بیت المقدس یهود ویران گردد آغاز شد، ولی پس از ویرانی معبد یهود شتاب بیشتری یافت و در طول زمان انسجام گرفت.

در بسیاری از کشورها، یهودیان از نظر مذهبی و فرهنگی از نوعی خودگردانی برخوردار بودند.

در طول همه دوهزار سالی که پراکندگی یهودیان در سرزمین های گوناگون و در پنج قاره جهان ادامه داشت (تا روزی که اسرائیل استقلال ملی خود را بازیافت)، آنان هیچگاه علاقه قلبی و اشتیاق دینی خود را نسبت به خانه پدری از دست ندادند و همیشه برای بازگشت به این سرزمین دعا میخواندند و آرزوی روزی را داشتند که دوران غربت به سر آید و سرزمین اسرائیل استقلال خویش را باز یابد و ملت یهود دوباره بتواند حکومت آزاد خود را برپا کند- و در میان ملتهای منطقه و جهان جاه و مقام خویش را دوباره بدست آورد.

در طول این دو هزار سال، یهودیانی وجود داشتند که از اقصی نقاط جهان به زیارت اماکن مقدس سرزمین اسرائیل می آمدند، و یا رسولانی که به این خاک فرستاده می شدند و یا بازرگانان و حتی افرادی که قصد بازگشت به سرزمین پدری را داشتند.

بدین سان، در طول این دو هزار سال، همیشه ارتباط معنوی و واقعی بین خاک اسرائیل و جوامع یهودی در سراسر جهان برقرار بود.