نویسنده کویتی: «اسرائیل کاملا مشروع است، فلسطینی وجود نداشته است»

نویسنده مشهور کویتی، عبدالله الحدلق در یک مناظره تلویزیونی می گوید: اسرائیل را نباید یک موجودیت تروریستی یا یک کشور جعلی خواند، بلکه اسرائیل کاملا مشروعیت دارد و حتی در قرآن مجید نیز از بازگشت بنی اسرائیل به سرزمین پدری سخن گفته شده است . در مقابل، او می گوید که فلسطینی ها یک قوم و یک ملت یکپارچه نیستند. او در آدامه مناطره می گوید که باید حزب الله لبنان را که دست پرورده حکومت ایران است، با برپایی یک اتحاد عربی – اسرائیلی – آمریکایی نابود کرد.

در مناظره ای که در تاریخ ۱۹ نوامبر ۲۰۱۷ از تلویزیون کویتی “الرای” پخش شد، عبدالله الحدلق همچنین گفت: اسرائیل را نباید یک دولت غاصب نامید، بلکه اسرائیل کشوری است که مردمان آن به سرزمین موعود بازگشته اند.

او گفت: در سال ۱۹۴۸ که اسرائیل موجودیت دوباره خود را اعلام کرد، کشوری به نام فلسطین اصلا وجود نداشت.  الحدلق افزوده گفت: یک بار مطلبی نوشته و در آن آرزو کرده بود که ای کاش ملت های عرب نیز مانند ملت اسرائیل بودند. زیرا اسرائیلیان همیشه دلسوز یکدیگر هستند و سربازان اسرائیلی دلاورانه از وطن خویش دفاع می کنند.

آگاهان می گویند که این یکی از موارد معدودی است که یک شبکه تلویزیونی عربی جرات می کند چنین سخنان صریحی را بیان کند. برخی می گویند که پخش این مناظره گام دیگری در راه پیشبرد آشتی از جانب کشورهای عرب با اسرائیل است – که تا چند سال پیش خواهان نابودی اسرائیل بودند و خود را به این امید مجهز می کردند، ولی اعراب اکنون از مساله فلسطینی ها به طور فزاینده دور می شوند و به مزایای همکاری و همزیستی با اسرائیل پی می برند.

برنامه این مناظره تلویزیونی شبکه “الرای” را می توانید در این جا به زبان عربی ببینید و بشنوید:

ترجمه فارسی متن این گفت و شنود را به علاقمندان تقدیم می کنیم:

محری:اسرائیل چیست؟ اسرائیل نماد چه چیزی است؟ آیا اسرائیل یک کشور است؟ یا یک جماعت است؟ یک نهاد تروریستی است؟ یک کیان و موجودیت است؟ پیش از آن که وارد بحثمان شوید، بگوئید که چه تعریفی برای اسرائیل دارید؟

عبداله الحدلق: بخواهید یا نخواهید، اسرائیل یک کشور مستقل و دارای سیادت و حق حاکمیت است. اسرائیل موجودیت دارد و دارای کرسی عضویت در سازمان ملل است و اکنون کشورهای دموکرات وصلح طلب آن را به رسمیت می شناسند. گروه کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند، همان حکومت های سرکوبگر و دیکتاتوری هستند. به عنوان مثال، کره شمالی اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد. ولی این امر چیزی از وجود اسرائیل کم نمی کند. چیزی از واقعیت موجودیت آن نمی کاهد. حالا خواه ما بخواهیم و یا نخواهیم. کشور اسرائیل دارای مراکز علمی است. جنان مراکز و دانشگاه هایی که حتی قدیمی ترین و قدرتمندترین کشورهای عرب نیز فاقد آن هستند. بنابراین، اسرائیل یک کشور است و نه یک گروه تروریستی. همانگونه که گفتم، اسرائیل یک کشور مستقل است.

مجری: آیا اسرائیل از مشروعیت برخوردار است؟

الحدلق: بله اسرائیل یک کشور مشروع است و مشروعیت خود را از سازمان ملل گرفته است.

( _ )

هم صحبت من، اسرائیل را یک “موجودیت غاصب” نامید. ولی این تعریف هم از نظر باور دینی و هم از نظراعتقاد سیاسی صحت ندارد.

مجری: منظورتان چیشت؟

پاسخ: از دیدگاه دینی، آیه ۲۱ در سوره پنجم قران مجید ثابت می کند که بنی اسرائیل نسبت به سرزمین مقدس دارای حق هستند. (در کلام الله مجید) الله می گوید: “آنگاه، حضرت موسی به مردمان خویش گفت: ای مردمان من، به خاک مقدس وارد شوید که پروردگار آن را به شما داده است”. بنابراین، الله این سرزمین را به آن ها داده است و آن ها غاصبانه وارد این سرزمین نشدند. غاصب آنانی بودند که پیش از بازگشت بنی اسرائیل در آن سرزمین ساکن بودند. من به دنبال شعارهای رنگ باخته و جملاتی از قبیل “اسرائیل یک موجودیت غاصب است” و از قبیل آن ها نمی روم. این موضوع که من یک عرب هستم مطلقا نباید مانع از به رسمیت شناختن اسرائیل شود. من اسرائیل را به عنوان یک کشور و یک واقعیت موجود به رسمیت می شناسم. و این، بدون آن که هویت عربی خود و متعلقات خویش را انکار کرده باشم.

مجری: من نمی دانم … اجازه بدهید چارچوب مناظره را مشخص سازیم. آیا فلسطین و اشغال آن موضوعی است که به اعراب مربوط می شود، و یا یک امر دینی است؟

عبدالله الحدلق: اشغالی در کار نیست، بلکه سخن از ملتی است که سرزمین موعود خود بازگشته است.

( _ )

آیا متوجه این موضوع هستید که تاریخ بنی اسرائیل یک امر باستانی است که پیش از اسلام رخ داده است؟ بنابراین، ما مسلمانان باید بپذیریم که بنی اسرائیل بر این سرزمین حق دارند و آن را غصب نکرده اند. آنانی که می گویند این سرزمین غصب شده است، هنوز همچنان مانند سال های دهه پنجاه میلادی و حتی پیشتر از آن فکر می کنند.

( _ )

هنگامی که در سال ۱۹۴۸ کشور اسرائیل (دوباره) برپا شد، کشوری به نام فلسطین وجود نداشت.

مجری: پس این واژه را ما از کجا آورده ایم؟ امری که ما شصت سال است از آن دفاع می کنیم؟

الحدلق: فلسطینی وجود نداشت. بلکه جماعاتی بودند که در کشورهای عرب زندگی می کردند. اسامی مختلف داشتند و از جمله “کنعانیان” و یا “عمالقه” نامیده می شدند و یا اسامی دیگری داشتند. آیه قران حتی می گوید: “… و در آن جا مردمانی پرزور (جَبّارین) هستند”. برخی آنان را جبارین (زورگویان) می خوانند. بنابراین، کشوری نبوده که نامش فلسطین باشد. من روی این موضوع تاکید دارم.

مجری: شما یک بار نوشته بودید “ایکاش من یک سرباز اسرائیلی بودم”

الحدلق: بله، درست است.

مجری: بنابراین، مساله، دیگر پذیرفتن موجودیت اسرائیل نیست. بلکه شما حتی آرزو می کنید که ایکاش یک سرباز اسرائیلی بودید!

الحدلق: بله، درست است.

مجری: ولی شما بعنوان یک شخص ننوشتید، بلکه نوشتید که جوانان عرب آرزو می کنند که ایکاش آن ها هم یک سرباز اسرائیلی بودند. آیا این منطقی است؟ آیا این یک امر واقع بینانه است؟

الحدلق: من این مقاله را در سال ۲۰۰۶ نوشتم و آن هنگامی بود که یک سرباز اسرائیلی به نام گیلعاد شلیط ربوده شده بود.  وقتی من این جملات را نوشتم، منظورم آن نبود که دلم می خواست اسلحه در دست داشتم و در راه اسرائیل می جنگیدم. منظورم این بود که ایکاش ما نیز مثل مردمان کشور اسرائیل بودیم. زیرا اسرائیلیان مانند یک فرد واحد و دست به دست هم، به خاطر یک تن سرباز اسرائیلی به تلاش پرداختند. (مترجم: اسرائیل بابت این سرباز ربوده شده، بیش از یک هزار تروریست فلسطینی زندانی را آزاد کرد)  از این جهت، من نوشتم “آرزو می کردم که بتوانم یک چنین سربازی باشم که کشورش از او این گونه حمایت می کند. شما را به خدا، آیا اگر این سرباز متعلق به یک کشور عرب بود، ایا آن ملت و یا آن حکومت و رهبران آن، همانند این اسرائیلیان رفتار می کردند؟ کشورهای عرب دارای هزاران سرباز مفقود الاثر هستند و کسی به سرنوشت آن ها اعتنایی ندارد.

( _ )

از شما چه پنهان، من از واژه “عادی سازی” خوشم نمی آید و ترجیح می دهم که آن را “همزیستی مسالمت آمیز با کشور اسرائیل” بخوانم.

مجری: منظورتان مثل مصر و اردن است؟ (که با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده اند)

الحدلق: دقیقا، همزیستی در صلح و صفا.

مجری: بالاخره نتیجه چه شد؟

الحدلق: هر دو طرف از آن سود می برند.

( _ )

مجری: آیا اعراب و مسلمانان باید علیه حزب الله در کنار یکدیگر قرار گیرند؟

الحدلق: رهبر یکی از کشورهای حوزه خلیج (فارس) گفت که او حاضر است علیه آنان حتی با شیطان همکاری کند. منظورش از “شیطان” اسرائیلی ها بود، که اعراب آن را “شیطان” می خوانند. ولی من می گویم: چرا ما با اسرائیل در صلح وصفا زندگی نکنیم و چرا با یکدیگر علیه بزرگترین دشمن که همانا حکومت ایران است و رژیم حاکم بر ایران است، همکاری نکنیم؟

محری: منظورتان آن است که کیان صهیونیستی با حکومت ایران مخالف است؟

الحدلق: رژیم ایرن رجز می خواند که توانسته است جهار کشور عربی را به زیر سلطه خود در آورد (کشورهای عراق، سوریه، یمن و لبنان) و اکنون نوبت کشور پنجم است. آیا اسرائیل هرگز تا کنون چنین سخنانی گفته است؟ اسرائیل به سرزمین خویش بازگشته است، و این در حالی که رژیم ایران یک عنصر غاصب است.

( – )

من طرفدار یک اتحاد سه جانبه با عضویت اسرائیل، کشورهای غرب حوزه خلیج (فارس) و آمریکا هستم که برای نابود کردن حزب الله دست به دست یکدیگر بدهند، که هرگز نتواند دوباره سر بلند کند.

یک دیدگاه

  1. جانا سخن از زبان ما می گویی :
    یکی از فضلای زمان به صاحب بن عباد نامه ای نوشت در نهایت لطافت و بلاغت. چون صاحب آن را مطالعه کرد، دید که بیشتر نوشته های نامه از کلمات و اصطلاحات خود اوست. بنابراین در جواب نوشت: «جانا سخن از زبان ما می گویی» از آن زمان به بعد وقتی کسی کاری شبیه دیگری که قبل از او این کار را انجام داده است، انجام دهد یا حرفی بزند که طرف مقابل او بپسندد و در واقع حرف دل او هم باشد می گویند: «جانا سخن از زبان ما می گویی.»

Comments are closed.