رفتارهای رژیم اسلامی، ایران را به آستانه جنگ منطقه ای کشانده است؛ تفسیر سیاسی هفته، نوشتۀ منشه امیر

تفسیر سیاسی هفته
نوشتـۀ منشـه امیـر

دانلود فایل صوتی تفسیر

در حکومت اسلامی ایران، از هر سو که بنگرید بوی جنگ می آید و تهدیدهای رژیم علیه همه مردم دنیا، بیش و بیشتر می شود.

اسرائیل هم زبان به تهدید و هشدار گشوده و آمریکا نیز به اخطار و تذکر به حکومت ایران ادامه می دهد و اروپا هم علیه برنامه های موشکی حکومت اسلامی زبان به اعتراض و گله مندی می گشاید.

آیا ایران در خطر جنگ قرار دارد؟ آیا واقعا آمریکا می خواهد ایران را مورد حمله نظامی قرار دهد؟

آیا اسرائیل به یک درگیری جنگی گسترده با حکومت اسلامی ایران کشانده خواهد شد؟

آیا دنیا به این باور رسیده که رژیم ایران آنقدر خوار و ذلیل شده که به آسانی می توان آن را برانداخت؟

و یا شاید بتوان با تهدیدهای جنگی، آن رژیم را به حاشیه راند و به تسلیم واداشت و شاید به زانو درآورد؟

و یا شاید این خود رژیم ایران است که زبان به تهدیدهای جنگی گشوده و بر این گمان است که همانند جنگ هشت ساله با عراق، خواهد توانست خود را از مخمصه برهاند و مخالفان خود را سرکوب کند و بر کرسی قدرت باقی بماند؟

شاید هم تصور می کند که دوران، دوران باراک اوباماست که اگر رژیم ایران تهدید کند و کرکری بخواند، واشنگتن ماست ها را کیسه خواهد کرد و یک میلیارد و دویست میلیون دلار پول نقد برای رژیم خواهد فرستاد.

در مورد آینده حکومت ایران، چند بحران بین المللی به وجود آمده که ممکن است باعث بروز درگیری جنگی شود.

یکی قصد حکومت در مورد ادامه برنامه های موشکی است، که این بار، اروپا را نیز نگران و خشمناک ساخته است.

پانزده سال پیش و بیشتر بود که نهادهای اطلاعاتی اسرائیل گفتند رژیم ایران برای تولید موشک های تهاجمی با سه برد مختلف برنامه ریزی کرده است که مرحله نخست، ساخت موشکی با برد دو هزار کیلومتر است که اسرائیل را هدف قرار دهد.

مرحله بعدی، طراحی و ساخت موشکی با برد شش هزار کیلومتر بود که به پایتخت های کشورهای اروپای غربی برسد

و مرحله سوم، موشک بالستیک با برد یازده هزار کیلومتر که سواحل شرقی ایالات متحده را هدف قرار دهد.

نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در این ارزیابی اشتباه نکرده بودند و امروز ما شاهد رسیدن رژیم ایران به دو مرحله نخستین و تلاش برای نیل به مرحله سوم، یعنی تولید موشک بالستیک است.

حکومت ایران می گوید که از این برنامه دست بر نخواهد داشت و ترامپ می گوید که با آن کنار نخواهد آمد.

بحران دوم، رویارویی رژیم ایران با اسرائیل است. حکومت اسلامی می خواهد در سوریه بماند و اسرائیل می گوید ما نمی گذاریم بمانید.

این آرزوی همیشگی روح الله خمینی بود که بر عراق مسلط شود و آنگاه به حکومت علوی سوریه بپیوندد تا بتواند نیروهای نظامی خود را به مرز اسرائیل برساند.

جنگ داخلی در سوریه، این بهانه را برای رژیم ایران به وجود آورد که با ادعای دفاع از حکومت بشار اسد، سپاهیان خود را به سوریه بفرستد تا در آنجا مستقر گردند.

اسمش را نیز گذاشته اند “سپاه قدس”، یعنی گروه مسلحی که ماموریت آن تسلط بر اورشلیم و نابودی اسرائیل است.

ادعا کردند که سرباز و رزمنده نفرستاده اند، بلکه مستشار نظامی فرستاده اند  و خودشان هم خوب می دانند که چه دروغ بزرگی می گویند و چگونه، تقیه می کنند.

آیا انتظار داشتند که اسرائیل ساکت بماند و بگذارد که عوامل مسلح رژیم ایران در سوریه پا بگیرند و ریشه بدوانند؟

نتانیاهو خطاب به سران حکومت ایران توصیه کرده است که بشتابند و نیروهای خود را از سوریه بیرون برند.

آگاهان امور گفته اند که اسرائیل حتی قصد دارد مراکز استقرار سپاه قدس در خاک عراق را نیز هدف قرار دهد.

در چنین وضعی، رژیم ایران بر سر یک دوراهی قرار خواهد گرفت:

یا مانند دو سال اخیر سکوت کند و یا آن که به واکنش دست بزند و آنگاه موجب شعله ور شدن آتش جنگی با اسرائیل گردد که ممکن است به پایان عمر رژیم بیانجامد.

در دو سال اخیر، به گفته خود مقامات اسرائیل و از جمله ژنرال آیزنکوت، نیروی هوایی اسرائیل هزاران هدف نظامی سپاه قدس در سوریه را با بیش از دویست سورتی مورد حمله قرار داده است.

تنها در یک حمله هوایی که حدود شش ماه پیش رخ داد، نیروی هوایی اسرائیل بیش از پنجاه هدف نظامی رژیم ایران در سوریه را مورد حمله قرار داد و رژیم خود را به کوچه علی چپ زد و ادعا کرد که همه نقاط بمباران شده، کاملا خالی و متروک بوده است.

رژیم ایران تنها یک بار به این حملات هوایی اسرائیل واکنش موشکی نشان داد که بر حسب معیارهای نظامی، بسیار ضعیف و حقیر بود و از ناتوانی و عدم مهارت سپاه قدس حکایت می کرد.

از سوی دیگر، از زبان علی خامنه ای و محمد علی جعفری و حسین سلامی و دیگران بارها شنیده ایم که گفته اند “اگر اسرائیل غلطی بکند، تل آویو و حیفا و سراسر اسرائیل را نابود خواهند کرد.

معلوم می شود که اسرائیل هیچ غلطی نکرده است. زیرا حیفا و تل آویو و سراسر خاک اسرائیل همچنان سالم باقی مانده است.

ولی اگر عملیات نظامی اسرائیل برای ریشه کن ساختن حضور نظامی سپاه قدس گسترده تر شود، آیا به درگیری جنگی خواهد انجامید؟

در این زمینه نیز، سران رژیم احتمالا بر این باورند که در صورت درافتادن با اسرائیل در جبهه جنگ، رژیم خود آنهاست که به کلی ریشه کن خواهد شد.

اسرائیل دم شیر است و نباید آن را به بازی گرفت.

مرکز بحران سوم، امکان خروج رژیم ایران از برجام است که آشوبی بزرگ برپا خواهد ساخت.

علی اکبر صالحی گفته است که “قادریم در ظرف چهار روز به غنی سازی بیست درصدی اورانیوم باز گردیم”.

مفهوم این سخن، برداشتن گام بلندی در راه رسیدن به اورانیوم نود درصدی به هدف تولید بمب هسته ای و خروج از برجام است.

کسی این تهدید را جدی نگرفته است.

مگر خامنه ای خود نگفته بود که اگر آمریکا از برجام خارج شود، او برجام را آتش خواهد زد؟

حالا حسن روحانی نیز دوباره تهدید می کند که اگر صادرات نفت ایران مختل شود، رژیم صدور نفت کشورهای همسایه را نیز برهم خواهد زد.

اگر رژیم ایران گامی در راه دست یازیدن به این تهدید بردارد، مفهومش اعلام جنگ علیه همسایگان است . همان همسایگانی که از پشتیبانی ایالات برخور دارند و مسلما از یاری اسرائیل نیز بهره مند خواهند شد.

هیچیک از بحران هایی که از آن ها نام بردیم، در مرحله کنونی، هنوز تا احتمال بروز جنگ فاصله دارد. ولی وقایع آینده را نمی توان به طور دقیق پیش بینی کرد و همیشه ممکن است حوادثی پیش بینی نشده رخ دهد.

ولی در هر حال، سرکردگان حکومت ایران بدانند که منطقه را به نقطه انفجار کشانده اند و هر درگیری جنگی با دیگران، به بهای ادامه حکومت خود آنان تمام خواهد شد.

اورشلیم – شنبه ۲۹ دی ماه ۱۳۷۹، ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹

 

5 دیدگاه‌

  1. ما بارها از زبان پرفسورهای حقوق سیاسی در آلمان شنیده ایم که آمریکا هیچگاه به دنبال جنگ و یا فکر براندازی حکومت ملاتاریا در ایران نیست، زیرا نمی‌خواهد که ایران هم مانند لیبی و یا عراق شود و در آن هرج و مرج بوجود بیاید. ولی از آنجا که رژیم لیاقت کشورداری را ندارد و می خواهد کشور گشایی کند، مانند دخالت در سوریه و عراق و افغانستان و یمن این احتمال که دست به جنگ بزند وجود دارد. در فیلم های وسترن دیده ایم آنکه ابتدا دست به اسلحه می برد زودتر می میرد. به گفته مادر بزرگهای ایرانی خودمان: “بز وقتی جون به او پست می کند (از جانش سیر می شود) می رود نان چوپان را می خورد”. سپاه پاسداران که اینهمه کرکری می خواند و موشک های زنگ زده خود را به رخ می کشد، فقط برای جنگ چریکی (نامردی) درست شده یا آنچه که از نظر علمی Asymmtric War گفته می شود و نه اینکه برای جنگهای مدرن نیروی هوایی آن که صفر است و آمریکا چنان بلایی سر آنها خواهد آورد که مانند صدام حسین دنبال سوراخ موش بگردند. فقط در این گیرو دار مردم بی گناه کشورمان آسیب خواهند دید به ویژه کسانیکه به کمکهای نخستین (نان) نیاز دارند که بتوانند زنده بمانند. در پارسی می گوییم سنگ به درب شکسته می خورد.

  2. چندین سال پیش دیپلماتی از یک کشور همسایه ایران در مورد بهترین راه رفتار با آخوندهای حاکم چنین توصیه کرد: اگر بد نگاه کردند، فحششان بدهید؛ اگر فحش دادند، بزنیدشان؛ اگر خواستند بزنند، بکشیدشان وگرنه اگر فکر کنند از آنان میترسید، وای به حالتان! نتایج شوم سیاست مماشات غرب برای ایرانیان و دنیا طی چهل سال گذشته نشان داد این توصیه چقدر داهیانه بوده است.

  3. هرگز از یاد نبرید که رژیم حاکم بر ایران یک رژیم اهریمنی است و تنها یک هدف را دنبال می‌کند و آنهم یک جنگ عالمگیر است.
    در چهل سال گذشته هر آنچه گفته و کرده اند در این جهت بوده است.
    اینها در حوزه یاد گرفته اند که در روز رستاخیز نود در صد انسان‌ها باید نابود شوند.
    این در کتابهای آخوندها مکررأ نوشته شده.
    بزرگ‌ترین خطری که تا کنون بشریت را تا این حد تهدید نموده همانا رژیم اهریمنی آخوندی حاکم بر ایران است.
    زمان آن رسیده که ماهیت اهریمنی این رژیم را برای همه آشکار نمود.

  4. مردم ایران لیاقت بهترینها را دارند و کشور ایران باید سکوی صلح در منطقه و دنیا باشد و آرامش و امنیت به خاورمیانه بازگردد.
    در کنار بی لیاقتی سران حاکم بر کشور، احتمالاً بسیاری از قدرتهای جهان از خاورمیانه آرام و صلح و آشتی در این نقطه جهان خوششان نمی آید. به نظر شما راه چاره چیست؟؟

Comments are closed.