منابع خبری رادیو پیام اسرائیل در ایران می گویند که گُمان می رود که علی خامنه ای می خواهد قاسم سلیمانی را به مقام ریاست جمهوری برساند و از این رو تبلیغات وسیعی برای ایجاد چهره مناسبی برای وی آغاز شده است. بدین سان، تسلط فرماندهان سپاه پاسداران بر همه امور دولتی و اقتصادی و سیاسی و نظامی در ایران تکمیل خواهد شد.
هنوز این احتمال مشخص نشده که آیا تبلیغات به سود قاسم سلیمانی به هدف برانداختن دولت حسن روحانی است و یا اینکه او را برای شرکت در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آماده می سازند که کمتر از سه سال دیگر برگزار خواهد شد.
در روزهای اخیر یک تصویر نقاشی شده از قاسم سلیمانی در رسانه های همگانی رژیم ایران انتشار یافته که از او یک قیافه دوستانه و خنده رو ترسیم کرده که نشان نظامی ذوالفقار نیر روی سینه لباس او دیده می شود.
پیشتر نیز ارزیابی شده بود که اعطای نشان ذوالفقار به قاسم سلیمانی نیز نخستین گام در راستای همین هدف بوده و انتظار می رود که از این پس فعالیت های روابط عمومی برای عرضه کردن قاسم سلیمانی گسترش یابد.
برخی محافل در تهران می گویند که قاسم سلیمانی هیچ پیروزی نظامی چشمگیری نداشته که علی خامنه ای به طور ناگهانی تصمیم بگیرد بزرگترین جایزه نظامی را به سلیمانی اهدا کند.
این نخستین بار در حکومت اسلامی است که چنین نشان لیاقتی به یک نظامی اعطا می گردد. مدال ذوالفقار از جانب پادشاهان قاجار رواج یافت و شاه فقید ایران نیز چنین نشانی را به تعداد کمی از امیران برجسته ارتش شاهنشاهی اعطا کرده بود.
منابع خبری رادیو پیام اسرائیل در تهران یادآوری می کنند که دو سال پیش نیز در ایران کارزاری برای پیشبرد محبوبیت قاسم سلیمانی، با این ادعا که او در جنگ های استعماری رژیم در کشورهای همسایه دستاوردهای بزرگ داشته، آغاز شد، ولی پس از زمانی متوقف گردید. در آن هنگام حسن روحانی هنوز از نوعی محبوبیت در میان طرفداران خود برخوردار بود که انتظار داشتند او بتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.
اما اکنون همگان معترفند که تلاش دولت برای تامین حداقل معاش و رفاه برای مردم با شکست مواجه شده است. جناح اصولگرای رژیم می کوشد گناه این وضع را به گردن ناتوانی ها و بی کفایتی های دولت روحانی بنویسد. ولی مسلم آن است که فتنه گری های رژیم بوده که خروج ایالات متحده از برجام را سبب شد و اکنون موجب فاجعه اقتصادی رژیم شده است.
به گفته منابع خبری رادیو پیام اسرائیل، یکی از علل تبلیغات درباره قاسم سلیمانی، به وجود آوردن این تصور در میان مردم است که اگر قشر آخوندی و فردی مانند حسن روحانی نتوانسته اند بحران اقتصادی را حل کنند، یک فرد نظامی که دارای به ظاهر پیروزیهای درخشان جنگی می باشد، می تواند مدیریت خود را در حل معضلات کشور نشان دهد و ایران را از فاجعه کنونی رهایی بخشد.
طرفداران انتصاب قاسم سلیمانی به سمت رئیس جمهوری آینده، از جمله می گویند که چنین اقدامی می تواند امیدهای تازه ای در مردم به وجود آورد و خیزش احتمالی آن ها علیه رژیم را متوقف کند – زیرا ظاهرا تداعی کننده این گُمان است که فرماندهان نظامی، بهتر از فشر آخوند و مذهبی، قادر به اداره کردن کشور خواهد بود.
در عین حال، مخالفان این امر می گویند که انتصاب قاسم سلیمانی، یعنی فردی که در فهرست تحریم های ایالات متحده قرار دارد، ممکن است تنش نظامی در منطقه را بالا برد و موجب یک درگیری نظامی با ایالات متحده در منطقه شود.
ریاست جمهوری ممکن است برچیده شود و رئیس دولت از طریق یک مجلس کاملا دست چین شده گماشته شود.
در هر صورت زمینه برای ریاست سلیمانی بر دولت فراهم نیست نه در داخل و نه در خارج ، از طرفی اکنون هم سپاه بر سرنوشت ایران کاملا سوار شده است و برای رهبر سلیمانی مهم تر از رئیس جمهور است.
رهبری دولتهای غیر خودی مثل خاتمی و روحانی را آنقدر محدود می کند که هیچ توفیقی نداشته باشند و این کار را به وسیله سپاه انجام می دهد.