گران کردن نرخ بنزین، نمونه نابخردی آنانی است که ایران را به ذلت کشاندند! تفسیر سیاسی هفته، نوشتۀ منشه امیر

 

 

رفتار آنها در رسیدگی به مساله سه برابر کردن نرخ بنزین، اوج بی لیاقتی و بی کفایتی آنان در اداره کردن مملکت بود . مملکتی که همه پیش زمینه های رسیدن به رفاه و ترقی و تعالی را داشته و دارد و اکنون چهل و یک سال است که یک مشت آدم های پرمدعا و ظاهرا انقلابی، بر آن مسلط شده اند و ایران را به حضیض محنت و ذلت و بدبختی کشانده اند.

از این پایین تر نمی شود.

آن ها هر آن چه را که در مملکت وجود داشته و دارد، با سیاست های نادرست و ناشیانه خود به باد داده اند و دیگر، چیزی برای ملت ایران باقی نگذاشته اند و بهتر است چمدانشان را ببندند، راهشان را پیش گیرند و سایه شان را از سر ملت ایران کم کنند.

بهتر است هر چه زودتر! زیرا فردا ممکن است برایشان دیر باشد!

خامنه ای که همیشه خواسته و می خواهد که ادای انقلابیون معروف را در آورد و یک فیدل کاسترو یا مانوتسه تونگ یا استالین عمامه دار باشد، به تقلید از مربی خود روح الله خمینی، با شعار مرگ بر آمریکا به میدان آمد و گفت که آمریکا شیطان بزرگ است و با شیطان بزرگ هرگز نباید وارد گفتگو شد.

مگر با شیطان، می توان بگو مگو کرد؟

او غلطی نمی تواند بکند و باید پوزه اش را به خاک مالید.

آش را آنقدر شور کرد که دولت ترامپ آمد و اعلام داشت که برجام، بی فرجام.

امکان ندارد که یک حکومت فتنه گر همانند رژیم ایران، بیاید و بگوید که ما اتم را برای مدتی متوقف می کنیم تا شما تحریم ها را بردارید و در همان حال، به برنامه های موشکی ادامه می دهند و در کشورهای همسایه ریشه می دوانند و علیه امنیت اسرائیل نقشه ریزی می کنند و به سازمان های ترور پول و اسلحه می رسانند و می کوشند یک امپراطوری شیعه، یک حکومت استعماری دینی، در این منطقه برقرار سازند.

آن ها در رفتار چهل و یک ساله خود، آشکارا نشان دادند که برای رسیدن به این هدف های خیالی، هیچ قید و بندی برای خویش قائل نیستند.

گفتیم گران کردن بنزین، می تواند نمونه خوبی برای نشان دادن بی لیاقتی آنان باشد:

اول، خامنه ای کارهایی می کند که پرزیدنت ترامپ را وا می دارد از برجام بیرون آید و تحریم ها را باز گرداند

بعد، تلاش می کنند که با کمک روسیه و چین و به ویژه کشورهای اروپایی، برجام را دور بزنند و به خیال خویش، ترامپ را مچل کنند.

ولی سمبه رئیس جمهوری که اعتماد به نفس اغراق آمیزی دارد، آنقدر پر زور است که می تواند همه دنیا را وادار سازد که تحریم های آمریکایی را رعایت کنند، وگرنه، زیان مالی سنگینی متحمل خواهند شد.

در نتیجه اقدامات دولت ترامپ،صادرات نفتشان تقریبا به صفر می رسد و خزانه دولت بتدریج خالی می شود.

در چنین وضعی، چه خاکی به سرشان بریزند؟

روحانی به درستی می گوید که سه راه وجود داشت: بالا بردن مالیات ها، افزایش فروش نفت در جهان و یا گران کردن بنزین.

افزایش فروش نفت که امکان نداشت.

آمریکا همه راه ها را برای جلوگیری از دور زدن تحریم ها، بسته است.

حالا به فرض هم که بتوانند روزانه چند صد هزار بشکه نفت بفروشند. اولا باید که به بهای بسیار ارزان تری عرضه کنند تا ریسک خریدار جبران شود. دوم آن که پولش را چگونه به ایران باز گردانند؟

پس، نه نمی شود. این راه خوبی برای به دست آوردن درامد نیست.

میماند راه سوم، یعنی مالیات گرفتن واقعی از صاحبان درآمد.

ولی از آن جا که همه سران حکومت دزدند و می چاپند، و اکثر نهادهای اقتصادی در انحصار حکومت است، پس کسی اهل پرداخت مالیات نیست و اصولا مالیات گرفتن امری است که به زیرساخت های مدیریتی نیاز دارد که رژیم ایران آن را ندارد و اگر درآمدی بدنبال آورد، چند سال طول می کشد که به خزانه ریخته شود و ممکن است نوشداروی پس از مرگ سهراب شود.

بنابراین، یک راه باقی می ماند و آن گران کردن نرخ بنزین است.

اگر کسی اتومبیل دارد، پس امکان مالی هم دارد و باید تاوان آن را بپردازد.

ولی سران حکومت فراموش کردند که اگر بنزین گران شود، همه چیز در ایران گران خواهد شد و تورم افسارگسیخته، شتاب بیشتری خواهد گرفت.

حالا روحانی می آید و به دروغ و برای خواباندن موج اعتراض ها ادعا می کند که این افزایش درآمد بنزین را به صورت یارانه، به شصت درصد از مردم ایران که زیر خط فقر محسوب می شوند، باز می گرداند.

حسن روحانی دروغ می گوید، زیرا اگر چنین کند، خزانه دولت همچنان خالی خواهد ماند،

پس سه برابر کردن نرخ بنزین، چه سودی برای حکومت خواهد داشت، جز آن که مردم را به خیابان ها بکشاند و جوی خون به راه افتد؟

بزرگترین نشان بی لیاقتی و بی تجربگی خامنه ای در اداره کردن امور کشور، آن است که دستور می دهد یک نهاد اضطراری به نام شورای عالی همآهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه برپا سازند که بررسی کند و تصمیم بگیرد.

ما تصور می کردیم که تخصص رئیس قوه قضائیه آن است که چگونه احکام دینی را با قرائت سران افراطی رژیم، علیه متهمین به اجرا بگذارد . نمی دانستیم که آخوند ابراهیم رئیسی، استاد اقتصاد جهان نیز هست و دانشگاه های آکسفورد و کمبریج هم تلاش دارند او را به استادی و تدریس دعوت کنند.

همچنین نمی دانستیم که آخوند زاده ای به نام علی لاریجانی شعبده باز امور اقتصادی است و با یک ورد می تواند همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.

ولی خامنه ای با این کار، ظاهرا می خواست زرنگی کند و تقصیر و مسؤولیت شکست ها را به گردن دیگران بیاندازد.

او ظاهرا ولی مطلقه فقیه است. یعنی در همه امور صاحب نظر و مسؤول تصمیم گیری می باشد.

ولی می آید و به صراحت می گوید که در امور اقتصادی تبحری ندارد و بهتر است دیگران تصمیم بگیرند . تا اگر شکست خورد، خامنه ای مقصر دانسته نشود.

درست مانند آن “نرمش قهرمانانه” در امر برجام، که وقتی به شکست انجامید، خامنه ای گفت که دیگران بودند که تصمیم گیری نادرست داشتند، تقصیر من نبود.

نشان دیگر ورشکستگی خامنه ای و کل رژیم در مدیریت کشور، شیوه اعلام سه برابر کردن نرخ بنزین بود که مردم ایران را کاملا غافلگیر و به شدت خشمناک ساخت و آن ها را به خیابان ها کشاند.

ولی خامنه ای که خودش هنگام انتخاب در مجلس خبرگان، اعتراف کرده بود که الفبای کشورداری را نمی داند و بهتر است فرد دیگری به رهبری گزیده شود، اکنون مردم معترض را “اشرار” نامیده و به سپاه پاسداران دستور تیراندازی داده و بدین سان، دستان خویش را تا مرفق به خون جوانان و نوجوانان و حتی کودکان آغشته ساخته، تا یک خطر جدی برای آینده حکومت خود را، تا دیر نشده، برطرف کند.

بعد هم آمد و گفت ببخشید، شماری از قربانیان بی جهت کشته شده اند، شهید راه حکومت شده اند، بهتر است به خانواده های آنان دیه پرداخت شود.

این اوج نابخردی و ندانم کاری افرادی است که بی مطالعه تصمیم می گیرند و ناپخته دستور صادر می کنند و هرگز توجه ندارند که پیامد آن چه خواهد شد و عاقبتش به کجا خواهد انجامید.

گران کردن بنزین، تنها یک نمونه است.

همه کارهایی که در این چهل و یک سال کرده اند، با همین شیوه بوده و به فاجعه انجامیده است.

با سیاست های غلط و دور از هرگونه سنجیدگی، دنیا را با ایران دشمن کردند و هرگز نیاندیشیدند که چنین رفتاری، چه هزینه ای ممکن است برای کشور ایران و ملت ایران داشته باشد.

خمینی، صدام حسین را تحریک کرد به ایران حمله کند، و این، در اوج ناتوانی دفاعی ایران و انزوای بین المللی آن بود.

هیچ سیاستمدار با تجربه ای به چنین راه فاجعه باری گام نمی گذاشت.

از اقتدار شیعه سخن گفتند و نود درصد از مسلمانان جهان را با خود دشمن کردند

خود را رهبر جهان اسلام و مذهب شیعه معرفی کردند، و حالا حتی در عراق، آن کانون بزرگ تشییع پس از ایران، کنسولگری آن ها در شهر مذهبی نجف را سه بار به آتش می کشند و به مزدوران رژیم ایران می گویند که بروند و گور خود را گم کنند.

خواستند مردم ایران را مذهبی کنند، نتیجه ای که گرفتند فرار مردم از دین، و افزایش موارد پذیرش دین حضرت عیسی و ادیان دیگر بود.

زنان را کوشیدند حجاب به سر کنند، ولی پیکار علیه حجاب اجباری، به شعار شیرزنان ایران در راه رسیدن به آزادی مبدل شده است.

خواستند تمدن باستان ایران را به فراموشی بسپارند و خلایی ایجاد کنند که مردم به باورهای مذهبی آنان روی آورند و نتیجه آن شد که امروز کورش کبیر و میراث فرهنگی باستانی ایران به بزرگترین ایمان ملی مردم مبدل شده است.

از عدل اسلامی سخن گفتند و مرتکب بدترین جنایات بشری، به شیوه استالین شدند.

حالا هم بیشترین تلاش خود را به کار گرفته اند که از خیزش بعدی مردم جلوگیری کنند، ولی نمی دانند که این خیزش دوباره فرا خواهد رسید، زیرا آتش زیر خاکستر است و خاموش نشده و نمی شود.

گفته می شود که صدها نفر را کشته و هزاران تن را بازداشت کرده اند.

آیا آن ها می توانند هشتاد و پنج میلیون نفر مردم ایران را بکشند و یا هشتاد و پنج میلیون نفر را رهسپار زندان سازند؟

زندان هایشان گنجایش پذیرش این شمار را دارد؟

آیا یک بار دیگر دچار اشتباه و خواب و خیال شده و تصور می کنند که خواهند توانست صدای اعتراض مردم ایران را برای همیشه خاموش سازند؟

مانند همه موارد دیگر در دوران چهل و یکساله، در این زمینه نیز سخت اشتباه می کنند و شکست بزرگ دیگری در انتظارشان خواهد بود که ممکن است آخرین بارشان باشد.

اورشلیم – شنبه ۱۶ آذرماه ۱۳۹۸ ، ۷ دسامبر ۲۰۱۹

4 دیدگاه‌

  1. آیت‌الله رئیسی: ساختار‌های فسادزا باید از بین برود/ برخی از خصوصی سازی‌ها برفنا دادن بیت المال است=فساد اندر فساد=خیزش، آشوب، اعدام، ترور، جنگ، تهدید موشکی، تهدید اتمی=قوه قضائیه ولایت شیعه

    بنزین را گران کردند و اینترنت را مسدود کردند و ملت را به جان همدیگر انداختند و مثل همیشه به نرخ روز گفتند که شیطان بزرگ جنگ جهانی را تدبیر می کند

  2. اکثرملت ایران با اسلام مشکلی ندارند بلکه مشکل در افراط و تفریط وتسلط فرقه تبهکار بنام اسلام درحکومت وجامعه است و آخوندی که پیش نماز میشود تا نماز روزانه اش را بخواند حقوق بسیار مکفی دریافت کرده و رانت راه می اندازد تا به وسع خودش اموال و ثروتهای مردم را به طرق مختلف به جیب بزند و کسی هم پاسخگو نیست. ملایان تروریسم را گسترش میدهند و دایه حکومت جهانی میکنند درحالیکه کارها ورفتارهای ضد بشری انجام داده و میدهند. حق و حقوق عادی مردم ایران را زیر پا لگد مال میکنند. اموال به امانت گذاشته شده ملت ایران را میدزدند و به خود ملتش میگویند که کار کار آمریکا و اسراییل بوده است مگر مردم پولهایشان را دربانکهای آمریکا واسراییل سپرده کرده اند؟؟؟ مردم ایران حاکمانی که دین و مذهب اسلامی بصورت تزویری و ریا رواج داده اند دیگربه هیچ عنوان پذیرا نیستند. ملایان پست فطرت دروغگو چهل سال درایران برگرده مردم نشسته اند ومفت مفت میخورند و میبرند و چپاول میکنند . آیا حضرت علی علیه السلام چنین دستوری ویا بدعتی را داده بودند که شما دارید اجرا میکند؟؟؟ ملایان مخصوصاً رهبرتحمیل شده به مردم یعنی علی خامنه ای این استاد اعظم ۳۳ درجه فراماسون مذهبی نیز خودش تابع سازمانش میباشد و نه تابع خداوند متعال که به دروغین خودش را رهبرحتی کل مسلمانان جهان میخواند ویا حتی جانشین پیامبر(ص) کسی که نه شعور دارد و نه اراده و اختیاروخودش زیر مجموعه شیطان است و کلاه برداری هم حدی دارد آقایان ملاء. دیگر بواسطه بالارفتن آگاهی های ملت و گسترش اینترنت نمیتوانید عقاید چرند ومرده خودرا به مردم تحمیل کنید. ملایان حتی به دین اسلام که مدعی اجرای آن هستند نیز اعتقادی راسخ و عملی نداشته وندارند ونخواهند داشت.

  3. با سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای امیر و دوستان رادیو اسرائیل
    بدون هیچ بزرگنمایی میگویم ، تنها تفسیری است که در کل شبکه‌ها و خبرگزاری‌ها و محافل سیاسی داخل و خارج از ایران به دور از زنده باد و مرده باد و به دور از تب و تاب وقایع اخیر نوشته شده است و هرگز تاریخ انقضا ندارد یعنی به قدری منطقی و اصولی انجام شده است که اگر ۶۰ سال آینده بخواهند واقعه گران کردن بنزین در ایران و اعتراضات مردم و شرایط رژیم را در این برهه زمانی مورد نقد و برسی و تفسیر قرار دهند دقیقا حاصل آن این تفسیر خواهد بود . (( نئوهاگانا ایران ))

  4. عرض سلامی مجدد خدمت جناب امیر عزیز
    به واقع بهترین و اصولی‌ترین تفسیر وقایع بنزین تفسیر زیبای شما است . در هفته های گذشته تمامی خبرگزاری ها ، سیاسیون ، شبکه‌های تلویزیونی با احساسات و تاثیر از جو موجود تفسیرهای تاریخ انقضا دار از وقایع بنزین عنوان کردند . که از لحاظ اصول فن و اصول آنالیز مسائل سیاسی در تفسیر فقط در همان زمان درگیری ها و آشفتگی فضا اعتبار دارد ولی با افتخار و بدون کوچکترین اغراق و بزرگنمایی خدمتتان عرض میکنم که تفسیر حضرتعالی در کنار آنکه بسیار منطقی و زیباست ، موجز ، جهان شمول و به قول اهل فن ابدی است و تاریخ انقضایی ندارد گویی یک فرد آگاه و به دور از زنده باد و مرده باد و احساسات ایجاد شده از فضای واقعه یک تکه از تاریخ را به صورت کاملا اصولی و علمی مورد تفسیر قرار داده است .
    حقیقتا بارها فایل صوتی تفسیر این هفته را گوش کردم و بسیار لذت بردم . جناب امیر شما استاد و کارشناس تفسیر و برسی مسائل سیاسی هستید و تفسیر این هفته مطمئناً بهترین تفسیر وقایع هفته های گذشته ایران در تمامی شبکه‌ها و مطبوعات و خبرگزاری‌ها است .
    متاسفانه تمامی اپوزسیون چه داخل و چه خارج و شبکه‌ها و خبرگزاری‌ها تعابیر و تفاسیر بسیاری احساسی و شتابزده ای را انجام دادند . من از شما متشکرم زیرا من هم مانند تمامی رسانه‌های ایرانی شدیدا با احساسات به وجود آمده از جو داخل ایران به مسائل نگاه میکردم و کاملا دچار سر در گمی در مواجهه با تعبیر وقایع بودم و تفسیر زیبای شما برای من درس بزرگی بود و آن اینکه هرگز در نگاه به یک واقع درگیر احساسات محیطی نشوم و مهمتر آنکه همیشه به عوامل پیش آغاز واقعه ، خود واقعه و وقایع و نتایج پسا واقعه توجه کنم تا نظرم و تفسیرم از مسائل اشتباه و تاریخ مصرف دار نباشد . جناب امیر درست است که کیلومترها با شما فاصله دارم اما همیشه از شما و تفسیرها و نگاه شما به مسائل سیاسی و رسانه و خبر درس آموختم و جا دارد در اینجا با افتخار بگویم که خود را شاگرد شما میدانم و از شما سپاسگزارم .

Comments are closed.