تا «کـو»ی سرنگونی! بابک‌ داد

آقای جواد لاریجانی مطالبات مردم برای «رأی و پول و نان» را فتنه نامیده است!
دانستن و تغییر از جستجوگری سرچشمه می‌گیرند و پرسش «کو؟ و کجاست؟» اولین گام تغییر است. چنانچه پرسش «رأی من کو؟» در انتخابات ۸۸ سرآغاز آگاهی و قیام مردم شد. مردمی که (خیلی‌ها برای بار اول در ج.ا) رأی دادند «تا احمدی‌نژاد نباشد»، فردای انتخابات وقتی آن نتیجه‌ی متقلبانه دیدند، با تعجب و اعتراض پرسیدند: «رأی من کو؟» از آن زمان، پرسش‌های مردم بیشتر و پاسخ‌های حکومت سرکوبگرانه‌تر شد. و این شروع روند سرنگونی بود!

 وقتی تعداد پرسش‌های «کو؟ کجاست؟» در ذهن جامعه زیاد شود، طبعاً «چرا؟» و بعد «چگونه؟» هم به دنبال آنها می‌آیند! مردم بعد از دزدی رأی‌ها، متوجه شدند که باید دنبال خیلی چیزها بگردند. گشتند ‌و جستجوی آنها رسید تـا… افشای فساد مؤسسات مالی و اعتباری که خیلی‌ها دارایی‌شان را به آنها سپرده بودند. مردم پرسیدند: «امانت ما کو؟»
هر پرسش «کو؟»، چندین «کو، کجاست؟» دیگر آفرید. (مثال فراوان است)
– مثلاً وقتی مردم «سرسپردگی حکومت به روسیه و پوتین» را دیدند، پرسیدند: «شعار نه شرقی، نه غربی انقلاب کو؟ استقلال ایران کو؟»
– گرانی‌های سرسام‌آور را دیدند و پرسیدند «حق ما کو؟»
– فسادها و اختلاس‌های کلان را دیدند و پرسیدند: «ثروت مملکت کو؟»
– درباره‌ی وعده‌های انتخاباتی می‌پرسند: «عمل به وعده‌ها کو؟
– و…

وقتی جامعه پر از «کو؟» شود، اعتراض از بالا و پایین می‌جوشد و به «چرا؟» می‌رسد: «اصلاً چرا باید چنین حکومتی را تحمل کنیم؟» کم‌کم مردم به «ضرورت تغییر» می‌رسند. می‌فهمند یک تغییر اساسی لازم است، و حالا می‌پرسند: «خب! چگونه؟ و کِی؟»
 آقای حکومت! به جای اینکه مطالبات و پرسشگری مردم را سرکوب کنید و «فتنه‌گری» بنامید، بفهمید ملتی که گشت و نیافت و به ضرورت تغییر رسید، دیگر نگران اتهامات نخ‌نمای شما نیست. چنین ملتی در اولین فرصت، کله‌پایتان خواهد کرد. یادتان باشد خودتان با «غیب کردن رأی و ثروت و حقوق» ملت، باعث شدید تا پرسش‌ها بالا بگیرد: «حق ما کو؟ هویت ما کو؟ سهم ما کو؟ حرمت ملی ما کو؟ محیط زیست ما کو؟ پول نفت ما کو؟ آزادی ما کو؟ و…کو؟»
باری! دومینوی تغییرات اساسی، از «کو؟»ی پرسشگری آغاز و «تا کوی سرنگونی» می‌رود.
آقایان! شما آنچنان مست غارت بودید که «کو؟»های این ملت را نشنیدید. و نشنیدن، شما را سزاوار سقوط ساخت. حال اگر می‌پرسید: «فرصت جبران کو؟ راه نجات کو؟» البته برایتان پاسخی ناگوار باقی است؛ که «خود کرده را تدبیر نیست»! پس نرم نرمک به پایان سلام کنید آقایان!

بابک‌ داد