آیا کودتای نظامی راه رهایی ملت ایران از این ستمگری است؟؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

شماری به این باور رسیده اند که تنها یک راه وجود دارد که ملت ایران از این محنت و ستم رهایی یابند و آن انجام یک کودتای نظامی است.

آنها به دور و بر خود می نگرند و می بینند که هرگونه مخالفت و اعتراض مردم ایران به شدت سرکوب می شود.

درست است که هم اکنون بسیاری از گروه های صنفی در ایران به اعتصاب و اعتراض ادامه می‌دهند.

معلمان…

بازنشستگان و کارمندان قوه قضاییه…

و به زودی کارمندان دولت…

در کنار آنها کارگران ایران که حداقل دستمزد را می گیرند و حتی نان برای خوردن برایشان نمی ماند.

ایران می جوشد و می خروشد اما حکومت سرکوب می‌کند…

تهدید می‌کند که هر کسی را که زبان به اعتراض بگشاید خواهد کشت و هیچ ترحمی ندارد.

خود خامنه ای گفته است که اگر کسی به مخالفت با رژیم برخیزد و اگر بخواهد به گفته او کشور اسلامی را براندازد باید با او همانند بدترین دشمنان رفتار شود و او را کشت و خنثی کرد و مهدور الدم اعلام کرد.

و سپاه پاسداران نشان داده است که در راه کشتن مردم ایران هیچ باکی ندارد.

خامنه‌ای به آنان اجازه آتش به اختیار داده است که هر گاه لازم بدانند بکشند و منتظر دستور رهبر حکومت باقی نمانند.

از دیدگاه علی خامنه‌ای همانگونه که روح الله خمینی به او گفته و تذکر داده بود مهمترین امر  نه نگاهداری و پاسداری از اسلام بلکه نگاهداری از جمهوری اسلامی ایران است.

آنها ادعا می‌کنند که اگر حکومت اسلامی بر افتد اسلام بر خواهد افتاد. گویی وجود اسلام دین مبینی که ۱۴۰۰ سال است ادامه دارد وابسته به سرنوشت این حکومت است…

حکومتی که می‌دزدد و می چاپد و می‌کشد و خون می ریزد و ستم روا می دارد و ادعا می کنند که اگر بروند اسلام خواهد رفت.

از این رو برای ماندن رژیم شان خود را مجاز به هرگونه اقدام ضد انسانی می دانند.

در حدی که یک هواپیمای مسافربری را با همه سرنشینان و با شلیک دو موشک ساقط می سازند تا به خیال خودشان آمریکا نتواند به آن‌ها حمله موشکی کند و یا اگر حمله کند بگویند که بله موشک آمریکایی بود که این هواپیما را ساقط کرد و ۱۷۶ نفر را بی رحمانه کشت و حسین سلامی در یک گفتگو ادعا می‌کند که اگر ما این هواپیما را نمی زدیم و این فاجعه را به وجود نمی‌آورد ایم آمریکا به ما حمله می‌کرد و ۱۰ میلیون نفر انسان را می کشت!

رجز می خواند و دروغ می‌گوید و خزعبلات تحویل مردم می دهد آمریکا هرگز به مراکز جمعیتی ایران حمله نخواهد کرد.

اگر آمریکا در پاسخ به حمله موشکی رژیم ایران به عین الاسد می‌خواست واکنشی نشان دهد موشک‌های آمریکایی پایگاههای سپاه پاسداران را می‌زد.

قرارگاه های موشکی را نابود می کردند و تاسیسات اتمی رژیم ایران را هدف قرار می‌دادند و نه مردم تهران و ایران را…

بنابراین آنها سراپا دروغ می‌گویند و ادعاهایی مطرح می‌کنند که هیچ منطق و اساسی ندارد و تصور می‌کنند که مردم ایران همچنان ساده اندیش و زودباور باقی مانده اند و هرگونه دروغ رژیم ایران را باور می‌کنند…

خیر آن دوران گذشته است…

امروز ملت ایران بیدار شده و از حقایق آگاهی دارد و به آسانی تسلیم رژیم نمی شود.

آنهایی که میگویند با یک کودتا باید به عمر این رژیم پایان داد تصور می کنند که راه دیگری باقی نمانده است.

درست است که معلمان و کارمندان و کارگران دست به اعتصاب می‌زنند اما هنوز این عملیات اعتراضی جنبه صنفی دارد و هنوز فراگیر نشده است و آنها ناامیدند از اینکه همه مردم ایران یکپارچه به پا خیزند.

آن ناامیدان می‌گویند که اگر در جریان اعتراض های آبان ماه رژیم در ۲ روز و نیم یک هزار و ۵۰۰ تن را کشت اگر همه ملت ایران یک جا به پا خیزند ممکن است شمار کشته شدگان ممکن است از ده‌ها هزار نفر نیز فراتر رود.

آنها استدلال می‌کنند که حتی اگر در صفوف سپاه‌پاسداران خللی به وجود آید و گروهی از سپاهیان از دولت و حکومت جدا شوند و به مردم بپیوندند آنگاه رژیم دست به دامان فاطمیون و زینبیون و همه شیعیان بیکار در عراق و پاکستان و لبنان و افغانستان خواهند شد که بیایید  ما را نجات دهید و ما پول‌های کلان به شما خواهیم داد.

اینگونه افراد باور نمی کنند که نزدیک است روزی که ملت ایران خود به پا خیزد و از جان خود بگذرد و حق خویش را بطلبد و حکومت در برابر یک خیزش فراگیر مردمی در چهارگوشه ایران قدرت مقاومت نخواهد داشت…

در آن روز است که حکومت به تدریج فرو خواهد ریخت…

در آن روز است که افراد سپاه پاسداران و بسیج و دیگران اسلحه خود را نه به سوی مردم بلکه  بلعکس جهت گیری خواهند کرد و آن روز به پایان رسیدن عمر حکومت حتمی خواهد بود.

اما آنهایی که طرفدار کودتا هستند این را بعید می دانند.

گروهی دیگر از ایرانیان می گویند که راه دیگری جز خیزش مسلحانه وجود ندارد.

با اعتراض‌های مردمی هر اندازه هم که گسترده باشد به باور آنها نمی‌توان این رژیم را برانداخت و آنها می گویند که مردم باید دست به اسلحه ببرند و در برابر مقام های حکومت و سرکردگان آن به عملیات مسلحانه دست بزنند و در غیر این صورت امکان برانداختن رژیم وجود ندارد.

اما این را هم برخی دیگر رد می کنند و می‌گویند که ملت ایران اگر به چنین خیزشی دست بزنند سرنوشتی همانند مردم سوریه خواهند داشت. در آنجا نیز گروهی از نظامیان و افراد مسلح و سازمانهای مخفی و زیرزمینی به خیزش مردمی پیوستند و جنگ داخلی به  راه انداختند که نتیجه آن را دیدیم.

بین ۴۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار تن از مردم سوریه قربانی شدند.

شهر ها ویران گردید و خانه ها خراب شد و مردم آواره گردیدند اما رژیم بشار اسد همچنان بر قدرت و در قدرت باقی مانده و حتی برخی کشورها می‌گویند که بماند اما عدالت را رعایت کند و تعهد بسپارد که به زودی انتخابات آزاد و عمومی دست خواهد زد.

آنهایی که اینگونه هشدار می‌دهند می‌گویند که اگر بشار برای ماندن در قدرت ۴۵۰ هزار نفر را کشت رژیم ایران برای آنکه برانداخته نشود و برای آنکه همچنان بتواند بدزدند و به تاراج ببرند به سرکوب مردم با شدت بسیار بیشتری ادامه خواهند داد و اگر بشار نیم‌میلیون را کشت آنها حاضرند حتی ۵ میلیون نفر از ایرانیان را قربانی کنند.

در واقع رفتار سالهای اخیر آنها نشان داده است که برای جان مردم ایران اهمیتی قائل نیستند و نمونه آن برانداختن و ساقط کردن همان هواپیمای اوکراینی بود.

آن را انداختند و ۱۷۶ نفر از ایرانیان را کشتند تا ظاهراً به آمریکا هشدار بدهند که مبادا به ایران حمله موشکی کند در غیر اینصورت می گویند که آمریکا بود که این هواپیما را ساقط کرد.

همچنین در مورد واکسن ضد کرونا دیدیم و شنیدیم و شاهد بودیم برای آنکه بتوانند سودی به جیب بریزند و سپاه پاسداران بودجه بیشتری بگیرد ۸۰۰ میلیون دلار به این سپاه پول دادند که بروند و واکسن برکت بسازند و  تا آن هنگام خامنه ای دستور داده بود که واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع و حرام است.

خامنه ای واردات واکسن را از این دو کشور ممنوع کرد چرا که آنها را شیطان خواند و آنها را دشمن لقب داد اما نمایندگان خود را به وین فرستاد که بروند و با همان آمریکای جهانخوار مذاکره کنند…

مذاکره حلال است اما آوردن واکسن برای نجات مردم ایران حرام اندر حرام است.

این را خامنه‌ای گفته است…

و چه نشانی بالاتر از این که ثابت می کند رژیم برای جان مردم ایران هیچ اهمیتی قائل نیست.

بنابراین افرادی از خود می‌پرسند که اگر فراگیری اعتراض‌های مردمی بی فایده است و به نتیجه نمی رسد و اگر شرایط برای خیزش مسلحانه مردم وجود ندارد و اگر کشورهای خارجی از مردم ایران به طور قاطع و فعال پشتیبانی نمی کنند پس چگونه می توان این رژیم را برانداخت؟!

و یک پاسخ را می شنویم و  آن انجام کودتای نظامی می باشد… طرفداران آن یادآوری می‌کند که کودتای نظامی و انجام آن در منطقه خاورمیانه هیچ چیزنادری نیست…

در واقع بنیانگذار خاندان پهلوی رضا شاه فقید نخستین کودتا را در ایران انجام داد و به قدرت رسید و پس از آن نیز دو کودتای نافرجام در ایران رخ داد…

اما به کشورهای منطقه بنگریم و ببینید که رژیم پادشاهی عراق در نتیجه کودتای نظامی بر افتاد و رژیم سلطنتی مصر با کودتا نظامی ساقط شد و همینطور پادشاه یمن و جز این پادشاهان در سوریه نیز بارها و بارها در ظرف یکصد سال اخیر کودتای نظامی رخ داده است.

در واقع در ظرف ۷۵ سال اخیر یعنی هنگام پایان جنگ جهانی دوم بنابراین آنها تصور می‌کنند که با انجام یک کودتای نظامی می توان این حکومت را به طور موثر برانداخت و رهایی ملت ایران را تضمین کرد اما آنها یک چیز را در نظر نمی گیرند و آن اینکه کدام یک از نیروهای مسلح ایران می تواند کودتا کند و بهتر است رژیم کنونی باشد و ملت ایران را نجات دهد…

کدام یک از نیروهای مسلح؟

آیا نیروهای بسیج؟

سپاه پاسداران؟

و یا ارتش ایران…

ارتش ایران شاید…

اما خیر امکانات آن را ندارد.

ارتش ایران یک ارتش کوچک و محدود باقی مانده است و تاثیر و نفوذ شبکه ای  در سراسر ایران در اختیار خود ندارد و این در حالی است که به سپاه پاسداران بنگرید که بسیج نیز جزئی از آن است ببینید که در همه شهرهای ایران و  در همه استانهای ایران مستقر است.

در شهرها پایگاه دارد…

در استانها دارای فرماندهی مستقل می باشد و در سراسر ایران حاکمیت را در دست دارد.

مگر سپاه پاسداران مریض است که دست به کودتا بزند؟!

چه نیازی دارد؟!

همه چیز ایران در اختیار سپاه پاسداران است.

سپاه است که بر ایران و ملت ایران حکمفرمایی می کند.

در واقع ستم روا می دارد و می چاپد و دزدی می کند و غارت می کند و علی خامنه ای همچون یک عروسک در اختیار سپاه پاسداران است. بنابراین علتی وجود ندارد که سپاه پاسداران دست به کودتا بزنند.

مگر بیشتر از این انتظار دارد که همه چیز ایران را در تسلط خود داشته باشد؟

خوب امروز نیز بدون انجام هیچ کودتایی و با همکاری فعال علی خامنه‌ای همه چیز ایران  بر وفق مراد سپاه پاسداران است.

و این سوال همچنان باقی می ماند که چگونه می توان ایران را رهایی بخشید و ایران را از وضعیتی که در آن گرفتار آمده است رها کرد…

و کلید آن همچنان در دست خود مردم ایران است که روزی که به پا خیزند و عملاً نشان بدهند که خواهان برانداختن چنین حکومتی هستند بعید نیست که کشورهای دیگر نیز به کمک آنها بیایند.

رژیم ایران امروز در منطقه و جهان کاملاً منزوی مانده است.

حتی روسیه و چین که رژیم ایران را می چاپند می کوشند این حکومت را در نقاط مختلف مهار کنند و روسیه در سوریه می‌کوشد این رژیم را مهار کند.

و در غرب حکومت های اروپایی هستند که می‌گویند باید به این فتنه گری های رژیم ایران پایان داد و ایالات متحده نیز نمی خواهد به تنهایی اقدام کند ولی هنگامی که ملت ایران برخیزد انتظار می رود که ایالات متحده نیز به یاری آنها بیاید.

بنابراین هنوز این پرسش باقی مانده است که چگونه می توان ایران را ایران عزیز را  این سرزمین باستانی  را از چنگال این رژیم ددمنش آزاد کرد؟

و کلید در دست خود مردم ایران است…

اورشلیم؛ شنبه  ۲۵دی ۱۴۰۰  – ۱۵ ژانویه ۲۰۲۲