از مسجد دیگران رانده و از میخانه وطن باز مانده اند؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

احساس میکنند که هفت طبقه آسمان یکی پس از دیگری بر سرشان ویران می گردد.

سر غم به زانو گذاشته و می گریند و عزا گرفته اند و ماتم می کنند که چرا اینگونه شده است؟

چرا به هر کجا که انگشت می‌گذارند جز ویرانی  و  نا موفقیتی چیزی به دستشان نمی آید؟

احساس می کنند که در بیرون از وطن از مسجد رانده شده‌اند و در درون از میخانه باز مانده‌اند.

کشتی شکسته آنان در گردباد زمان گیر افتاده و این سو آن سو می رود و راه گریزی ندارند.

به هر سو که می نگرند آثار ورشکستگی خود را می بینند.

در هیچ کجا  کامیاب نبودند همه جا  ناکام بودند.

البته می‌گویند و رجز می خوانند و یاوه سرایی می کنند اما خود خوب می دانند که دروغ می‌گویند و شکست خوردند و ناکام ماندند و ورشکستگی از هر گوشه و کنار آنها داد میزند.

نگاهی  به داخل کشور کنیم:

اوضاع واکسیناسیون را ببینید….

اقتصاد کشور و تولید کارخانجات و مواد مصرفی و لوازم خانگی را ببینید…

همه جا فقر و گرسنگی بیداد می‌کند…

گروهی در رفاه کامل و بسیاری در فقر و محنت و ذلت…

خمینی گفته بود که کشور و حکومت بدون مردم نمی ماند.

امروز مردمی برای این حکومت باقی نمانده است.

همه را سرکوب کردند.

بسیاری را به زندان انداختند.

شماری را به چوبه های دار آویختند.

زنان را در زندان ها بی عفت کردند و مردان را مورد بی احترامی قرار دادند.

خواستند عزت آنها را بشکنند.

شخصیت آنها را خرد کنند و امروز حکومتی دارند که ملت ندارد و ملت از دیرباز به آنها پشت کرده است و می بینیم که اعتراض ها و تظاهرات روز به روز بیشتر می شود.

بیشتر میشود و مردم گستاخ‌تر شده اند.

جرات بیشتری پیدا کرده اند.

صدای اعتراض خود را بلند تر می‌کنند و  از پلیس آنها و خودی ها و غیر خودی ها و بسیج و سرکوب دیگر هراسی ندارند. زندان‌هایشان پر شده است اما نتوانستند همه مردم را بترسانند.

تورم مالی افسار گسیخته شده است و دیگر نمی توانند آن را به کنترل خود درآورند.

وقتی که بی کفایتی هست و سوءمدیریت هست و بی‌تجربگی وجود دارد و می‌خواهند تا آنجا که  می توانند بچاپند و ببرند هرگز اقتصاد سر و سامان نخواهد گرفت و هرگز زندگی مردم بهبود نخواهد یافت.

کاملاً برعکس روز به روز وخیم تر می شود تا آن لحظه که همه‌چیز واقعاً فروپاشد و دیگر نه تا کی بماند نه تاک نشان…

چگونه خود را از این مصیبت عظما رهایی بخشند؟

خیر رهایی ندارند و به بن بست رسیده اند.

به بن بست رسیده اند و از میخانه داخل باز مانده اند…

اما از مسجد خارج نیز آنان را بیرون رانده اند.

نگاه کنید ببینید که در لبنان چه می گذرد؟

حسین امیرعبداللهیان به بیروت می‌رود اما علیه او تظاهرات می‌کنند و به او اعتراض می‌کنند که چرا آمده‌ای و چرا در امور لبنان دخالت می کنی و از او می پرسند که آیا تصور میکنید که سرزمین ما ملک شماست؟

آیا شما امپریالیست و کلونیالیست هستید که اینچنین خود را مسلط بر لبنان می دانید و می بینیم که مصر- اردن و سوریه با یکدیگر دست اتحاد می‌دهند که بتوانند لبنان را نجات دهند.

لبنان را نجات دهند از دست حزب الله…

حزب الله مزدور…

حزب اللهی که به نیابت از حکومت اسلامی فعالیت  می‌کند و می‌خواهد لبنان را ببلعد ولی اکنون احساس می‌کند که این لقمه بسیار بزرگتر از حلقوم حزب الله است.

و به سوریه بنگرید می‌بینید که روسیه و دیگران توطئه کردند که رژیم ایران را از آن سرزمین برانند.

حتی  بشار اسد احساس می‌شود که دارد به حکومت ایران پشت میکند.

دست اتحاد به غرب می دهد و با اردن و روسیه پیمان دوستی می‌بندد که لبنان را نجات دهد و از دست حزب الله نجات دهد.

بله سوریه نیز به حکومت ایران دارد پشت می‌کند.

و به عراق بنگرید می‌بینیم که در آنجا هم تلاش برای مبارزه با نفوذ حکومت ایران روز به روز گسترده‌تر می‌شود.

هر کس که می خواهد قدرت را به دست گیرد علنا می گوید که ما می‌خواهیم رژیم ایران را از این کشور بیرون برانیم و در این راه دارند موفق می شوند.

البته نه فقط به علت آنکه حکومت ایران بیشتر از این پول ندارد که به زیر پای گروه‌های مزدور و نیابتی خود بیفشاند…

خیر پول ندارد…

و نگاه کنیم به یمن…

در آنجا نیز حوثی ها در گرداب و مرداب به سر می‌برند و  دست و پا می زنند ولی راه  نجاتی نیست و پیشرفتی به دست  نمی‌آورند.

البته همچنان می‌توانند به سوی عربستان موشک پرتاب کنند و پهپاد انفجاری بفرستند که باعث خرابکاری شود.

امنیت یک کشور دیگر را به خطر بیاندازند…

اما بالاتر از این ببینید که در روابط حکومت ایران با آذربایجان چه می گذرد؟

کاملا حکومت ایران در زمینه سیاست بین المللی ورشکسته شده و همه کارت های  برنده خود را از دست داده است.

در امور سیاسی و بین‌المللی و منطقه‌ای مصیبتی بزرگتر و بالاتر از این نیست که آذربایجان سرزمینی که در دورانی به ایران تعلق داشته و سرزمینی که از نظر فرهنگی با ایرانیان بستگی بسیار نزدیک دارد و سرزمینی که مردم آن دستکم ۷۰ درصد از مردم آن شیعه هستند و کمتر کشوری در همسایگی دور و نزدیک ایران این چنین ویژگی دارد این کشور نیز به حکومت ایران پشت میکند.

پشت می‌کند و دست همکاری به سوی پاکستان و ترکیه دراز می‌کند و امروز همه جا می‌گویند که اسرائیل آذربایجان را حیات خلوت خود کرده است.

ممکن است که این چندان درست نباشد.

اسرائیل با آذربایجان همکاریهای نزدیک دارد.

همکاریهای امنیتی و بازرگانی و نظامی.

چرا این نباشد؟

مگر آن نیست که حکومت اسلامی ایران در حیاط خلوت اسرائیل جای خوش کرده است.

آمده است و با ترفند و حیله و نیرنگ می کوشد بر سرزمین لبنان مسلط گردد.

حزب الله را علم کرده که خود را آقای لبنان نشان دهد اما مردم لبنان از این گروه نفرت دارند و نفرت خود را بیان می کنند.

و همچنین می بینیم که امیرنشین های عرب حوزه خلیج فارس بیش و  بیشتر به سوی اسرائیل روی می‌آورند.

به سوی اسرائیل روی می‌آورند  به این مفهوم که از حکومت اسلامی ایران دور می‌شوند.

چرا چنین نباشد؟

حکومت ایران تمامیت ارضی و حق حاکمیت آن سرزمین ها را تهدید می‌کند اما اسرائیل چنین هدفی ندارد و اسرائیل می‌خواهد دوست باشد و همکاری داشته باشد و روابط بازرگانی برقرار کند.

از سوی دیگر دولت ایالات متحده همه توان خود را به کار گرفته تا سوریه را از حکومت ایران دور سازد.

مصر و اردن با دست اتحادی که به سوی لبنان دراز کرده‌اند سوریه را به همکاری را خوانده اند و دولت بشار اسد این دعوت را می پذیرد و از آن بسیار خوشحال است.

و فردا هنگامی که بشار اسد بتواند خیزش مردمی را به کلی سرکوب کند آنگاه عذر حکومت ایران و سپاه پاسداران را خواهد خواست و آنها دیگر کاری نخواهند داشت که در سوریه انجام دهند و از آنجا بیرون شان می کنند و به همین گونه بیاندیشید که فردای عراق پس از انتخابات چه خواهد شد؟

در آنجا نیز موضوع دخالت های حکومت ایران نیو کلونیالیزمی  که حکومت ایران به راه انداخته مطرح است و بسیاری از مردم عراق و حتی شیعیان آن کشور نیز می‌خواهند که رژیم ایران از سر کشور آنها دست بردارد و آنها را به حال خود بگذارند.

عراق تحت الحمایه رژیم ایران نیست و اگر قاسم سلیمانی ها می خواهند وارد عراق شوند باید ویزا بگیرند.

و سرنوشت مذاکرات حکومت ایران با عربستان چه خواهد شد؟

روزگاری بود که روح الله خمینی تلاش می‌کرد از طریق مناسک حج جهان اسلام را علیه سعودی‌ها بشوراند.

او در کتاب کشف الاسرار نوشته بود که یکی از وظایف بزرگ مسلمانان جهان  برانداختن رژیم وهابی در عربستان سعودی است. همان خادمین حرمین شریفین…

روح الله خمینی بود که به خاطر این اندیشه نابخردانه خود بیش از ۵۰۰ نفر ایرانی و غیرایرانی را قربانی کرد و چه سودی به دست آورد؟ !!!

درست است که سفارت عربستان در تهران را به آتش کشیدند و کنسولگری عربستان در مشهد را ویران کردند اما از این وحشی‌گری چه سودی بردند و چه کاری انجام دادند؟

امروز حکومت ایران التماس می‌کند  به دولت ریاض که بیایید با همدیگر آشتی کنیم و پاسخ عربستان آن است که ما به شما اعتماد نمی کنیم اگر واقعاً دوستی می‌طلبید فعالیت نظامی  حوثی های یمن علیه ما را متوقف سازید.

بنابراین وقتی به حساب می نشینیم و همه چیز را بررسی می‌کنیم می‌بینیم که حکومت ایران در همه زمینه ها شکست خورده…

شکست خورده و ورشکست شده است…

شکست خورده و کشتی آن در دریا سرگردان است و ساحل نجاتی نمی‌بیند و راه امیدی ندارد و مردم ایران هم هر روز با شهامت بیشتر می کوشند که صدای خود را فریاد کنند و حق خود را می طلبند.

چنین رژیمی هرگز برای طولانی مدت دوام  نتواند آورد…

و آنها سر غم بر دامان نهاد و ماتم گرفته و سوگوار نشسته اند که بالاخره چه خواهد شد؟

اما در همان حال به دزدی ها و به چپاولگری و به دروغ گویی و مردم فریبی ادامه می دهند…

روندی که چندان به درازا نخواهد کشید.

اورشلیم؛ شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ –۹ اکتبر ۲۰۲۱