برگردان فارسی،مقاله تحلیلی اورشلیم پست:هشت جنگ و قرارداد صلحی که ممکن است در سال۲۰۲۳ اتفاق بیفتد

روزنامه پرتیراژ اورشلیم پست با انتشار مقاله تحلیلی به رویدادهای سیاسی که ممکن است در سال نو میلادی(۲۰۲۳)پرداخته است.

برگردان فارسی مقاله به طور کامل:

در اینجا فهرستی از برخی از درگیری های بالقوه خاورمیانه که ممکن است رخ دهد و قراردادهای صلحی که ممکن است در سال جاری امضا شود، آورده شده است.

اولین روزهای سال جدید نشان داده است که پتانسیل درگیری و تشدید گسترده تر در خاورمیانه یک نگرانی بسیار واقعی است.

برای مثال، حمله هوایی به فرودگاه بین‌المللی دمشق نشان می‌دهد که رژیم ایران در سال آینده به تلاش خود برای استقرار نیروهایش در سوریه ادامه خواهد داد. علاوه بر این، تصمیم یک سیاستمدار اسرائیلی برای بازدید از کوه معبد به عنوان یک تصمیم آتش زا بالقوه آماده به نظر می رسید که می تواند منجر به تنش شود. پادشاهی اردن به اسرائیل نسبت به برهم زدن وضعیت موجود در اورشلیم هشدار داد.

و باز تکرار میکنیم که در اینجا فقط فهرستی از برخی از درگیری‌های احتمالی که ممکن است رخ دهد و قراردادهای صلحی که ممکن است در سال جاری امضا شود، آورده شده است.

درگیری دیگر با حماس و جهاد اسلامی

رژیم ایران در گذشته حماس و جهاد اسلامی فلسطین را برای حمله به اسرائیل تشویق کرد. در ماه مه ۲۰۲۱، رژیم ایران این گروه های تروریستی را تشویق کرد تا در ماه رمضان تنش ها را بر سر اورشلیم تشدید کنند. این منجر به یک درگیری کوتاه شد.

این امکان وجود دارد که رژیم ایران، تحت فشار در داخل به دلیل اعتراضات و تشویق قراردادهای جدید هواپیماهای بدون سرنشین با روسیه، بتواند حماس را به تشدید درگیری با اسرائیل سوق دهد.

حماس به آزمایش موشک ها و تهدید اسرائیل ادامه می دهد. حماس ممکن است به دنبال بی ثبات کردن کرانه باختری باشد تا باعث افزایش این بحران شود.تلاش های مداوم نیروهای امنیتی اسرائیل برای کنترل این تهدیدات مهم است، اما همیشه می تواند به پایان برسد.

شکست در کنترل فلسطین،افزایش خشونت در کرانه باختری

سال گذشته شاهد افزایش گسترده خشونت در کرانه باختری بوده است. در حالی که بیشتر این موارد در درگیری‌های بین ارتش اسرائیل و گروه‌های تروریستی و باندهای مسلح در جنین و نابلس مهار شد و رخ داد، اما این احتمال وجود دارد که تشکیلات خودگردان فلسطین در حال از دست دادن کنترل خود باشد.

اگرچه نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان توسط ایالات متحده آموزش دیده اند و پلیس فلسطین توسط اتحادیه اروپا آموزش دیده است، اما خود این مقام در حال از دست دادن کنترل خود است و رهبری سالخورده آن از دسترس خارج شده است. این بدان معناست که مردان جوان مبتکر، مسلح به سیل سلاح های غیرقانونی که اخیراً در کرانه باختری بوده است، می توانند مقامات را به چالش بکشند.

این می تواند منجر به خشونت شود که در آن رام الله بی سر و صدا از اسرائیل درخواست حمایت بیشتر می کند. با یک دولت راست‌گرای جدید، اقدامات اسرائیل برای کاهش خشونت می‌تواند منجر به تشدید تنش شود.

اردن که از تغییرات ادعایی در وضعیت موجود در اورشلیم عصبانی است نیز می تواند به دنبال ایفای نقش باشد و تنش ها را تشدید کند.

عادی سازی با عربستان سعودی

از زمان اعلام توافق ابراهیم، اشاراتی مبنی بر توافق عادی سازی با عربستان سعودی وجود داشته است. ریاض از قراردادهای صلح با بحرین و امارات حمایت می کرد. این بدان معناست که فرصت هایی برای اسرائیل و عربستان سعودی وجود دارد تا در بسیاری از موضوعات در آینده با یکدیگر همکاری کنند.

منافع مشترک و مسائل اقتصادی زیربنای این رابطه است. با این حال، عربستان سعودی نیز مشتاق یک ابتکار صلح بوده است که اسرائیل را ملزم به برداشتن گام های جسورانه در کرانه باختری می کند. مشخص نیست که ریاض چگونه می تواند از پیشنهاداتی که دو دهه پیش در رابطه با عقب نشینی اسرائیل از خطوط ۱۹۶۷حمایت کرده بود، با برخی تغییرات در ازای روابط کامل، پایین بیاید.

ریاض همچنین ممکن است نیاز به یافتن راهی برای جلب نظر فلسطینی ها در این زمینه داشته باشد. محتمل‌تر از یک توافق صلح بزرگ، گام‌های کوچک به سمت عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی است.

آشتی ترکیه و سوریه با حمایت مسکو

توافقی بین ترکیه و رژیم سوریه ممکن است در دست اقدام باشد.

دیدارهای اخیر در مسکو بین مقامات دو کشور نشان می دهد که همه چیز در این مسیر پیش می رود.ترکیه سال‌ها از شورشیان سوری حمایت می‌کرد، اما به دنبال هدایت شورشیان به یک نیروی نیابتی برای مبارزه با نیروهای سوریه دموکراتیک مورد حمایت آمریکا بود.

اهداف اصلی آنکارا امروز در سوریه بازگرداندن پناهجویان عرب از ترکیه به سوریه و شکست نیروهای کرد در سوریه است. آنکارا YPG(گروه مبارز کرد سوریه) را “تروریست” می داند و رژیم سوریه را ترجیح می دهد. ترکیه می تواند از طریق قراردادهای انرژی یا تسلیحات بیشتر از روسیه حمایت کند و به نوعی با سوریه به توافق برسد که در آن رژیم با سرکوب YPG موافقت کند و هر دو ترکیه، ایران، روسیه و رژیم موافقت کنند که علیه نقش آمریکا در شرق سوریه کار کنند.

این می‌تواند تهاجم جدید ترکیه را آغاز کند، اما همچنین می‌تواند منجر به انواع مشکلات دیگر مانند بی‌ثباتی شرق سوریه و فرار زندانیان  اعضای داعش شود.

یمن و لیبی

یمن و لیبی هر دو در بحبوحه درگیری‌های داخلی هستند که توافقات موقت یا آتش‌بس باعث کاهش درگیری در سال گذشته شده است. در یمن،رژیم ایران از حوثی ها حمایت می کند. حوثی ها با دولت یمن تحت حمایت عربستان سعودی می جنگند البته امارات نیز نقش دارد.

مشخص نیست که چگونه توافق در یمن می تواند فراتر از آتش بس موفق شود زیرا دو طرف بسیار از هم دور هستند. در عین حال،رژیم ایران اشاره کرده است که می خواهد از یمن به عنوان سکویی برای تهدید اسرائیل استفاده کند.

در لیبی، مصر از نیروهای شرق لیبی به رهبری خلیفه حفتر حمایت کرده است. ترکیه از دولت طرابلس حمایت کرده است.

در حالی که ممکن است یک معامله وجود داشته باشد، تفاوت های عمده ای نیز وجود دارد. ترکیه خواهان قراردادهای انرژی با دولت لیبی است و قراردادهایی را امضا کرده است که ترکیه و یونان را در مسیر برخورد برای درگیری احتمالی قرار می دهد. علاوه بر این، فرانسه، روسیه و ایالات متحده به آنچه در لیبی روی می دهد علاقه مند هستند.

تنش ترکیه و یونان

ترکیه سالهاست یونان را به حمله و درگیری مسلحانه تهدید کرده است. برخی این را صرفاً تبلیغاتی از سوی آنکارا می دانند که از احساسات ضد یونانی برای کسب رای به حزب حاکم AKP استفاده می کند.

هر دو کشور عضو ناتو هستند و برای اعضای ناتو بسیار غیرعادی است که با سایر اعضای ناتو برای انتخابات جنگ ایجاد کنند. تهدیدات ترکیه در سال های گذشته افزایش یافته است، از جمله تهاجم هواپیماهای ترکیه. ترکیه مدعی است که یونان مقصر است، اما سابقه تهدید آنکارا به دیگران از جمله اسرائیل، ارمنستان و مصر نشان می دهد که آنکارا بیش از صحبت کردن، عملاً تهدید آمیز است.

از سوی دیگر، ترکیه برای احیای روابط با اسرائیل تلاش کرده است، احتمالاً سعی دارد از این روابط برای کاهش معاملات انرژی بین اسرائیل و یونان و قبرس استفاده کند و سعی دارد مسیر تجارت اسرائیل را از طریق ترکیه تغییر دهد تا اسرائیل را در تحولات انرژی آتی به آنکارا وابسته کند.

با بازگشت نتانیاهو به قدرت، مشخص نیست که آیا آنکارا در تشویق روابط اسرائیل و استفاده از صداهای طرفدار اسرائیل برای لابی کردن برای آنکارا موفقیت زیادی کسب خواهد کرد یا خیر. به این ترتیب، آنکارا ممکن است احساس کند که بازگشت به تنش با یونان و حتی اسرائیل می تواند به نفع ترکیه باشد.

آذربایجان و ارمنستان

پس از جنگ ۲۰۲۰ بین نیروهای آذربایجان و ارمنستان، ارامنه قره باغ با محاصره فزاینده ای مواجه شده اند. اقلیت ارمنی در این منطقه یک جامعه باستانی است، اما به دلیل تصمیمات دوران شوروی، این افراد در منطقه مورد مناقشه مورد ادعای آذربایجان قرار می گیرند. پس از جنگ ۲۰۲۰، جامعه ارمنی تنها با یک جاده که آن را به ارمنستان وصل می کرد، باقی ماند.

معترضان و ملی گرایان در باکو جاده را اشغال کرده اند و زندگی عادی روزمره را برای مردم قره کوهستانی با تجارت و انرژی و سایر چیزهایی که مردم به آن نیاز دارند دشوار می کنند. باکو مدعی است که صرفا ادعای مالکیت منطقه خود را دارد و این معترضان محیط بانانی هستند که نگران استخراج معادن در این منطقه هستند.

روسیه، که قرار است صلح را تضمین کند، در واقع شعله های درگیری را شعله ور می کند – مانند ترکیه.

مانند سوریه و اوکراین، نقش کلی روسیه و ترکیه به سمت جنوس است، آنها ممکن است در یک طرف ظاهر شوند، اما از درگیری سود می برند. برای اقلیت هایی مانند ارمنی ها، این به این معنی است که زندگی روزمره به هوس و میل مسکو، آنکارا و دیگر قدرت ها است. این امکان وجود دارد که فشار بیشتر بر قره باغ می تواند منجر به درگیری بیشتر شود یا مردم را مجبور به فرار کند. ارمنستان منزوی و فقیر است و ارتش آن منابع لازم برای مقابله با یک درگیری بزرگ دیگر با آذربایجان را ندارد. روسیه ایروان را وابسته کرده است و ترجیح می دهد اراده خود را برای وابستگی بیشتر آن بشکند.

تنش روسیه، ایران و آمریکا در سوریه

روسیه با پیامدهای جنگ خود در اوکراین مقابله می کند. قابل قبول است که می تواند به دنبال ایجاد حواس پرتی در سوریه باشد. این می تواند به معنای توانمند ساختن ایران برای انتقال پدافند هوایی به سوریه یا ایجاد امکان تهاجم جدید ترکیه به عنوان راهی برای کاهش حمایت از ایالات متحده در شرق سوریه باشد.

دولت بایدن نمی‌خواهد شرق سوریه برای مقابله با دشمنان مانند چین و روسیه، حواس‌پرتی را ایجاد کند. روسیه این را می‌داند و می‌تواند به تنش در سوریه دامن بزند تا عزم آمریکا را تضعیف کند. این همچنین می تواند تنش های بالقوه ای را با اسرائیل ایجاد کند. دولت جدید نتانیاهو تنش کمتر با مسکو را ترجیح می دهد و می تواند خود را در میانه دسیسه های روسیه، ایران و ترکیه بیابد.