کابینه محدود سیاسی – امنیتی اسرائیل، فردا (یک شنبه) تشکیل جلسه می دهد تا درباره آینده غزه و سیاستی که اسرائیل باید در برابر خشونت و تعرض فلسطینیان در پیش گیرد، به بحث و بررسی بپردازد.
کابینه محدود، شامل شماری از وزیران کابینه است که با امور امنیتی و بین المللی آشنایی دارند و نخست وزیر جلسات آن را اداره می کند.
این نشست در حالی برگزار می شود که سرکردگان حماس نیز در این روزها در غزه به بحث و بررسی نشسته اند تا راه آینده خود را مشخص سازند.
به گفته ناظران، سرکردگان حماس باید تصمیم بگیرند که آیا تعرض هایی که بیش از دو ماه است ادامه دارد، و چند صد نفر قربانی گرفته و ده ها میلیون دلار هزینه داشته، آن ها را به هدف نزدیکتر می سازد و یا دورتر می کند.
روز گذشته (جمعه) تظاهرات خشونت بار در طول مرزهای اسرائیل، همانند جمعه ها دیگر برگزار شد که در جریان آن چند جوان فلسطینی جدار سیمی مرزی را بریدند و به داخل خاک اسرائیل حمله بردند که نیروهای نظامی آن ها را متوقف ساختند.
در جریان آشوب های دیروز یک فلسطینی کشته شد. به موازات این اغتشاشات، فرستادن بادبادک های آتشزا به سوی خاک اسرائیل نیز ادامه یافت که ۲۶ آتش سوزی جدید در مزارع اسرائیلی ایجاد کرد. فلسطینی ها می گویند که در جریان اغتشاشات دیروز ۲۲۰ زخمی داشته اند که بررسی میزان درستی این رقم امکان پذیر نیست.
در گزارش ها از قاهره آمده است که دولت مصر طرح جامعی را برای برقراری آرامش در غزه و همچنین بازسازی آن تنظیم کرده که شرط اول آن متوقف ساختن آشوب ها و تعرضات علیه اسرائیل است. ولی کارشناسان سیاسی بعید می دانند که دستگاه رهبری حماس این طرح را بپذیرد.
برخی آگاهان می گویند که حکومت ایران از طریق صالح العَروری معاون سرکرده حماس، می کوشد هرگونه امکان آشتی را مختل سازد.
کشور قطر گزینه ای به مراتب بهتر از مصر برای مذاکره با حماس است.
قطر از نفوذ سنتی بر حماس و اکثر رهبران آن برخوردار است و از طرفی به شدت بدنبال گسترش همکاری با کشورهای صاحب نفوذ در منطقه برای رهایی از محاصره کشورهای عربی همسایه است.
شاید حتی اسرائیل بتواند در ازای همکاری قطر برای تضمین امنیت مرزهای خود با غزه از نفوذ منطقه ای خود برای رفع محاصره این کشور استفاده نموده و یک همکاری پایدار استراتژیک بین دو کشور شکل بگیرد.
پادشاه جوان قطر شخصی علاقه مند به پیشبرد صلح در منطقه است و بهبود روابط این کشور با ایران نه برای پشتیبانی از جمهوری اسلامی بلکه برای کمک به ایجاد ثبات در منطقه است و حفظ امنیت خود از رقابت ناسالم کشورهای عربی همسایه است؛ رقابتی که متاسفانه ظرفیت خوب این کشور برای پیشبرد صلح در منطقه را به مسیر نامناسبی (پناه بردن به دامن ایران و ترکیه) منحرف کرده است.
محرمانه ، فوری
به:, حاکمان قوم بنی اسراییل
اسراییل و غزه
بایدها و نبایدها
برای مقابله موثر با موضوع غزه و حماس باید بدانیم که :
۱- حماس در غزه یکی از فرزندان تروریسم دولتی جمهوری است که برای گمراه کردن افکار عمومی و سواستفاده از منابع مالی سایر کشورها با ترکیه قطر و .. بنا به دستور جمهوری اسلامی ارتباط برقرار کرده است.
۲- جمهوری اسلامی مانع چهل ساله ای بر سر راه ایجاد صلح و امنیت میان قوم بنی اسراییل و اعراب فلسطینی است و در اشکال مختلف و بطور مستقیم و غیر مستقیم تلاش داشته و دارد تا مانع صلح و امنیت در اسراییل گردد
۳- در حقیقت ناامنی و اختلاف میان اسراییل و فلسطینی ها برکات فراوانی برای ملاهای تهران داشته و دارد انان به همین بهانه حزب الله در لبنان را ایجاد کردند و پس از چهل سال تقویت مالی نظامی و … امروز تبدیل به هیولایی شده که سرزمین لبنان را بلعیده و پیکان شاخص تروریسم دولتی جمهوری اسلامی برای تهدید و باج گیری از اسراییل و تهدید سایر کشورها در ناحیه مدیترانه اروپا و خاورمیانه شده است.
جمهوری اسلامی بر همین بستر توانست حماس را در غزه ایجاد کند و با مسلح کردن و کمک مالی و هدایت انان هم از انان یک گروه شبه نظامی تروریستی بسازد و بر سر راه دولت فلسطینی مانع مذاکره و توافق انان با اسراییل باشد و هم با فریب کشورهای عربی بواسطه حماس از انان اخاذی کند و …
بستر اختلاف افکنی فلسطینی و اسراییلی و تا امن کردن اسراییل بود که به ملاهای تهران فرصت داد چهل سال افکار عمومی مردم ایران را فریب داده و از انان بعنوان رهایی قدس و … سواری بگیرند و …
بستر ناامنی و اختلاف سازی در اسراییل بود که بهانه ای برای اشغال سوریه و تبدیل ان کشور به کانون بزرگ تروریسم دولتی جمهوری اسلامی گردید و متاسفانه امروزه با تسلط تمام عیار مستقیم و غیر مستقیم جمهوری اسلامی در سوریه و نفوذ در تمامی ارکان دولتی نظامی سیاسی فرهنگی و … حکومت سوریه ، حکومت اسد را بدل به عروسک بازیچه جمهوری اسلامی کرده اند و قوم بنی اسراییل را در تهدیدی تمام عیار و پایدار از ناحیه سوریه کرده اند تهدیدی که نابود کردن ان تقریبا برای قوم بنی اسراییل ناممکن خواهد بود مگر اینکه مادر این تهدید فروریزد.
با توجه به این نکات مبرهن است که علت العلل ناامنی وحماس و غزه و .. جمهوری اسلامی است.
و اما راههای مقابله با حماس:
۱- جنگ نرم : قوم بنی اسراییل می باید در جنگ نرم دقیقی ماهیت انان را برای فلسطینی‌های غزه روشن کند ابزار این جنگ نرم رسانه ای مردمی و فلسطینی مستقل برامده از دل کوچه و خیابان و مردم غزه و البته با پشتوانه دقیق و برنامه مدون در این راستا مناسبتر به نظر می رسد.
جنگ نرم موقعیت انان را در میان ساکنان غزه سست و با روشن شدن ماهیت مزدور بودن انان برای بیگانه مردم از انها فاصله گرفته و در مقابل انان خواهند ایستاد.
۲- حمله نظامی: حملات دقیق مهلک بر پیکر تروریسم غزه با کمترین اسیر مردمی ابزار موثر بر سر راه اوج گرفتن انان خواهد بود.
۳- اطلاع رسانی به کشورهای چون قطر و … از مزدور بودن حماس برای ارابه تروریسم دولتی جمهوری اسلامی و مشارکت دادن و هویت دادن به این کشورها در برنامه مذاکرات اینده حماس را از باج گیری از انان محروم و تضعیف می کند.
۴- تقویت دولت فلسطین و حمایت تمام عیار از پلیس فلسطین برای تسلط بر غزه می تواند به نابودی زودتر تروریسم غزه کمک کند.
۵- نکته کلیدی این است که : نباید مقامات را با مذاکرات بیهوده و یا باج دادن به حماس هدر بدهیم قوم بنی اسراییل باید بداند که حماس اسب تراوای تروریسم دولتی جمهوری اسلامی در خانه قوم بنی اسراییل است و مدارا سودی نخواهد داشت .
حمله پلیس فلسطین همزمان با پشتیبانی کوبنده هوایی اسراییل بر بستر جنگ نرم اگاهی دهنده به مردم غزه است که می تواند این اسب تراوای نفوذ داده شده به خانه قوم بنی اسراییل را نابود کند.
نکته پایانی:
مدارای با کرامت داودوار قوم بنی اسراییل با اعراب فلسطینی و حقوق شهروندی برابر برای انان می تواند ریشه امنیت پایدار و توسعه را فراهم اورد و چتر امنی بر سر قوم بنی اسراییل گردد.
با احترام
اساتید دانشکده مدیریت تهران
مردادماه ۹۷