روز سخنرانی رئیسی را روز عزای ملی اعلام کنید. تفسیر سیاسی هفته؛نوشته،منشه امیر

پیشنهاد شده است که روز سخنرانی ابراهیم رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل روز عزای ملی اعلام شود.

این پیشنهادی بسیار به جاست…

سازمان ملل متحد به علت ویژگی های خود و قوانین و اساسنامه ای که دارد نمی تواند از ورود رئیسی و سخنرانی او جلوگیری کند.

سازمان ملل چنین اختیاری ندارد و به چنین کاری نمی تواند دست بزند.

همچنین ایالات‌متحده نمی تواند جلوی ورود رئیسی را بگیرد.

بخشی از خاک نیویورک که سازمان ملل و تاسیسات دیگر آن در آنجا برپاست از اختیارات ویژه‌ای برخوردار است که ایالات متحده نمی تواند در آن دخالت داشته باشد.

اما آنچه که دولت واشنگتن می تواند دخالت کند و در قدرت و اختیارات خود دارد آن است که رفت و آمد رئیسی به همان محدوده سازمان ملل منحصر گردد و نتواند از آنجا به نقاط دیگر نیویورک سفر کند این اختیار را ایالات متحده دارد اما اختیار بزرگتری را مردم ایران دارند…

ایرانیان می توانند در روز سخنرانی ابراهیم رئیسی…

آخوند ابراهیم رئیسی در برابر سازمان ملل یک تجمع بسیار گسترده برپا سازند و اگر سختشان است به نیویورک بیایند می‌توانند در هر نقطه‌ای از جهان که هستند اعتصاب کنند و روز عزای ملی اعلام کنند و به سوگ بنشینند و فریاد اعتراض خود را بلند کنند و خطاب به ملت های جهان بگویند که جلوی ادامه این خونریزی ها را بگیرید.

نگذارید که ملت ایران قربانی شود…

فریاد ایرانیان در سراسر جهان شنیده شود و در داخل ایران نیز مردم می‌توانند با انواع و اقسام عملیات  اعتراضی خشم خود را نسبت به سخنرانی رئیسی بیان کنند.

می توانند این روز را به یک رسوایی بزرگ مبدل سازند به جهانیان نشان دهند که ملت ایران این رژیم را نمیخواهد.

ملت ایران دیگر حاضر نیست این چنین قربانی شود.

می آیند و یک بانوی ۲۲ ساله را در خیابان و در کنار برادرش می گیرند و مضروب می کنند و به قول خودشان به اندرزگاه می برند و در آنجا او ناگهان  بیهوش میشود و به پای مرگ می رسد دیگر هیچ چیزی برای مردم ایران باقی نگذاشتند.

نان و آب و دارو در دسترس مردم به اندازه کافی قرار ندارد…

زنان نمی توانند آنگونه که میخواهند لباس بپوشند و به خیابان بیایند.

جوانان نمی‌توانند آن موسیقی که دوست دارند را بشنوند.

مردم نمی‌توانند آنگونه که میخواهند تفریح کنند…

شادی را به کلی از مردم ایران گرفته اند و اندوه و تاثر و تاسف سراسر منطقه را گرفته است…

میلیاردها تومان پول مردم ایران را صرف کردند که اربعین حسینی را در نجف و کربلا به صورت یک تنه اقدام کنند و یکپارچه حکومت ایران را در تنگنا قرار دهند و نه فقط می تواند مردم ایران را نجات دهد بلکه موجب نجات منطقه نیز خواهد شد و صلح و امنیت بار دیگر در این سرزمین ها برقرار خواهد گردید کشورهای منطقه دیگر نگران بمب اتمی و یا موشک های نقطه زن حکومت و یا پهپادهای انتحاری آن نخواهند بود.

دنیا بیاید و به مردم ایران کمک کنند و یاری برساند که از زیر بار این رژیم آزاد شود.

و روزی که این واقعه اتفاق بیفتد باید اطمینان داشت که منطقه به ثبات و رفاه خود باز خواهد گشت و نه فقط منطقه بلکه مردم ایران…

مردمانی که زحمت کش هستند و مردمانی که همیشه صلح جو و مسالمت جو بودند .

این مردمان نیاز به یاری ملتهای جهان دارند و تا دیر نشده ملت‌ها و حکومت‌ها و دولت‌ها و کشورهای غربی و ایالات متحده باید ملت ایران را دریابند.

اگر روسیه را مهار می کردند شاید جرات نمیکرد که به اوکراین حمله کند و اگر حکومت کنونی ایران را مهار نکنند و یا اینکه مهار واقعی نکنند و تحریم‌ها را ادامه ندهند و موجباتی به وجود نیآورند که این رژیم خود به خود برافتد و آشوب در منطقه و خطر برای ملت‌ها و احتمال جنگ همیشه وجود خواهد داشت بیایید خطر حکومت ایران را درک کنید و برای خنثی کردن آن به اقدامات لازم دست بزنید.

تا دیر نشده…

و ملت ایران برای همیشه از شما سپاسگزار خواهد بود.

روز سخنرانی ابراهیم رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل برای آنان مهم تر بود که نشان دهند که بیش از یک میلیون نفر ایرانی رهسپار نجف می شوند تا روزهای عزاداری اربعین حسینی را برگزار کنند.

حکومت ایران قصد داشته و دارد که چون مکه و حج به روی حکومت ایران نه بسته نشده اما با محدودیت‌های بسیاری روبرو می‌شود بیایند و نجف و کاظمین و سامرا و کربلا را جانشین حج کنند.

البته این اندیشه بیهوده است زیرا حج به همه مسلمانان تعلق دارد ولی نجف و کربلا مربوط به شیعیان است و این نمی‌تواند جای آن را بگیرد اما حکومت ایران حاضر است که بیشترین پول ها را خرج کند و بیشترین تلاش‌ها را به عمل آورد تا بتواند نجف و کربلا را به یک مرکز بزرگ دینی و ابراز حمایت از رژیم کنونی مبدل سازد.

این چنین است که می‌خواهند به خاورمیانه و به دنیا و به مسلمانان منطقه نشان دهند که قدرت دارند و نفوذ دارند و پیروانی دارند و می‌توانند و یا انتظار دارند که رهبری جهان اسلام از آن  آنها باشد.

خود سران حکومت احساس می کنند و هر روز بیشتر احساس می‌کنند که به بن بست رسیده اند احساس می‌کنند که نمی توانند کشور را اداره کنند احساس می‌کنند که همه چیز فلج شده است اما از رو نمی روند.

آنها ادعا می‌کنند که بهترین‌ها هستند و بیشترین تجربیات را دارند و بهترین زندگی را برای مردم ایران تامین کردند این را با وقاحت بسیار می گویند اما در همان حال همچنین اذعان  می کنند و اعتراف می‌کنند که بله دزدی های کلانی در حکومت جریان دارد.

از یک سو می دزدند و می برند و از سوی دیگر پول مردم ایران را در راه هدف های نامشروع و ستمگرانه خود هزینه می‌کنند.

حساب کنید که برای گشت ارشاد… مثلاً چه بودجه کلانی را است اختصاص دادند.

اوباشی که خبیث هستند و از آزار دیگران لذت می‌برند و به استخدام حکومت در آمدند تا در خیابانها زنان را آزار دهند و مردان را محدود سازند و ملت ایران را بترسانند که مبادا به تعرضات سیاسی بپردازند مبادا علیه رژیم به خیابان بیایند.

فردی را به اتهام آن که به رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله علی خامنه ای توهین کرده است می‌آیند و به اعدام محکوم می‌کنند و یا به دوره بسیار طولانی زندان محکوم می سازند.

بروند در خیابان های ایران در بازارها و در هر نقطه‌ای ببینند که مردم چگونه به علی خامنه ای ناسزا می‌گویند و مرگ او را خواستار هستند.

آیا این حکومت مشروعیتی دارد؟!

اگر کسی از او انتقاد می کند و نامش را به نا نیکی می برد…

آنچه را که هر روز نشان می دهند و به آن مینازند تسلیحات است.

ابزارهای جنگی و پهپادهای انتحاری  ادعا می‌کنند که بله ما پهپادی ساختیم که می‌تواند تل آویو و حیفا در اسرائیل را نابود کند.

جز رجز خوانی و جز گفتن اینگونه لاطائلات هنر دیگری ندارند مرتباً از مرگ و جنگ و خونریزی سخن می‌گویند که هرگز  نامی از لزوم تامین رفاه مردم نمی برند.

آیا چنین حکومتی تا چه مدت می تواند دوام آورد؟

مسلما فرو خواهد ریخت…

از یک سو می گویند که ما در ایران بهشت ساختیم و مردم باید از ما سپاسگزار باشند که ما اینگونه رفاه و نیکبختی را برای آنها تأمین کرده‌ایم و از سوی دیگر فرزندان خود را به خارج می فرستند و نه خارج… به کانادا به آمریکا و همان آمریکای جهانخوار…

برای آنها زندگی در ایران سخت است و حق دارند که بروند و در کشورهایی زندگی کنند که رژیم خواهان مرگ آنها است…

ادعا می‌کنند که آنها دچار انحطاط هستند و اخلاق و معنویت در آنها از میان رفته است و این در حالی است که در حکومت اسلامی ایران است که جایی از اخلاق و معنویت باقی نمانده و بویی از انصاف و عدالت وجود ندارد.

انتشار شایعه مرگ علی خامنه ای نشان می دهد که چه اقشار گسترده ای از مردم ایران در انتظار مرگ او هستند و تصور آنها آن است که وقتی خامنه ای بمیرد همه چیز تمام می‌شود.

شاید این امید و این ارزیابی درست باشد اما قطعی نیست و معلوم نیست که وقتی خامنه ای بمیرد چه کسی جانشین و جایگزین او خواهد شد و سپاه پاسداران چه مقام و قدرتی همچنان در ایران خواهد داشت.

این هنوز برای ما مشخص نیست…

اما همین استقبال مردم از شایعه مرگ خامنه ای نشان می دهد که تا چه حد مورد تنفر مردم قرار دارد…

آنقدر متنفر شده اند مردم ایران از این فردی که خود را رهبر می داند که آمدند و برای خنثی کردن این نفرت سرودی ساختند در وصف آن چه که رهبر می نامند و دیدید که مردم ایران این سرود حکومتی را گرفتند و با آن چه کار کردند

مسلما رئیسی در نطق خود در سازمان ملل همه این واقعیات تلخ را دگرگون جلوه خواهد داد.

ادعا خواهد کرد که همه چیز در ایران رو به راه است و به غرب حمله خواهد کرد و از برنامه‌های اتمی حکومت دفاع خواهد کرد.

رئیسی در برخی از نطق‌های خود علنا گفته بود که اگر کشتار کرده و اگر فرمان قتل و اعدام و تیرباران هزاران نفر از مردم ایران را صادر کرده درست عمل کرده از عدالت دفاع کرده و از ادامه حکومت اسلامی ایران دفاع کرده و بنابراین از آنجا که ادامه این حکومت بزرگترین هدف باید باشد هر هزینه‌ای در این راه هر اندازه که بکشند و اعدام کنند و زندان بیندازند و شکنجه کنند کار درستی کردند.

از دیدگاه رئیسی کشتن مخالفان  سیاسی یک امر واجب است اگر آنها را نکشند اعتراض مردمی گسترده‌تر می‌شود و برافتادن رژیم را به دنبال خواهد داشت بنابراین برای حفظ رژیم و رژیمی که آنرا اسلامی و دینی می دانند و رژیمی که ادعا می کنند نماد راستین معنویات جهانی است یک خطا است و کشتن مردم برای حفظ این رژیم از دیدگاه رئیسی و خامنه ای و دیگران واجبات واجبات است و رئیسی ادعا میکند که کار درستی کرده است و رئیسی پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل قرار می گیرد یک جنایتکار و فردی که انگشتانش خون می چکد و می آید از عملیات رژیم دفاع می کند.

سازمان ملل نمی تواند جلوی این سخنرانی را بگیرد و اختیارات لازم را در این زمینه ندارد و گفتیم که ایالات متحده نیز نمی تواند از ورود رئیسی جلوگیری کند اما مردم ایران و ایرانیان در سراسر جهان می توانند این روز سخنرانی را به روز مرگ و اعضای حکومت مبدل سازند.

در هر نقطه ایران و در هر نقطه و شهری در جهان بیایند و اعتراضات خود را فریاد کنند و به دنیا نشان دهند که از این حکومت بیزار هستند این حکومت جنایتکار نه فقط ایرانیان را به خطر انداخته و نه فقط ایران را در راستای نابودی قرار داده بلکه خطر بزرگی برای امنیت منطقه و جهان است و باید بیایند و جلوی آن را بگیرند.

شاید اروپا نتوانسته است که جلوی حمله روسیه به اوکراین را بگیرد این امری دیگری است اما اگر دنیا دست اتحاد بدهد و یک تنه اقدام کند و یکپارچه حکومت ایران را در تنگنا قرار دهد نه فقط می تواند مردم ایران را نجات دهد بلکه موجب نجات منطقه نیز خواهد شد و صلح و امنیت بار دیگر در این سرزمین ها برقرار خواهد گردید.

کشورهای منطقه دیگر نگران بمب اتمی و یا موشک های نقطه زن حکومت و یا پهپادهای انتحاری آن نخواهند بود.

دنیا بیاید و به مردم ایران کمک کند و یاری برساند که از زیر بار این رژیم آزاد شوند و روزی که این واقعه اتفاق بیفتد باید اطمینان داشت که منطقه به ثبات و رفاه  خود باز خواهد گشت و نه فقط منطقه بلکه مردم ایران مردمانی که زحمت کش هستند و مردمانی که همیشه صلح جو و مسالمت جو بودند.

این مردمان نیازمند یاری مردمان جهان هستند و تا دیر نشده ملت‌ها و حکومت ها و دولت ها و کشور های غربی و ایالات متحده باید ملت ایران را دریابند اگر روسیه را مهار می کردند شاید جرأت نمی‌کرد به اوکراین حمله کند و اگر حکومت کنونی ایران را مهار نکنند و مهار واقعی نکنند و تحریم‌ها را ادامه ندهند و موجبات به وجود نیآورند که این رژیم خودبه‌خود برافتد آشوب در منطقه و خطر برای ملت‌ها و احتمال جنگ همیشه وجود خواهد داشت.

بیایید خطر حکومت ایران را درک کنید و برای خنثی کردن آن به اقدامات لازم دست بزنید تا دیر نشده… و ملت ایران برای همیشه از شما سپاسگزارخواهد بود…

روز سخنرانی رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل روز عزای ملی… آن را به روز اعتراض جهانی علیه این رژیم مبدل کنیم…

اورشلیم؛شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱–۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲