سخن کوتاه

سالی را که پشت سر گذاشتیم، برخی آشنایان امور بدترین سال قرن توصیف کرده اند. کورونا، همه کشورهای جهان را با مصینتی روبرو ساخت که دوران طاعون در قرون وسطا را به یاد می آورد. خرسندیم که می رود و به او بگوئید که دیگر بر نگردد.

در حال حاضر، هنوز نوری در انتهای این تونل تاریک دیده نمی شود، ولی روزی که این مصیبت عظمی پایان گیرد، کشورهای دیکتاتوری و عقب مانده و حکومت های چپاولگر و بی لیاقت، در فقر و عقب ماندگی باقی خواهند ماند. اما اکثر کشورهایی که حاکمان، خود را نسبت به مردم پاسخگو می دانند، شکوفایی آغاز خواهد شد و ملت ها با سرعت های متفاوت، به همان دوران رونق باز خواهند گشت. آیا تا آن هنگام، می توان امیدوار بود که در ایران نیز مردمسالاری برقرار گردد و جامعه ایرانی، مقام شایسته خود را در خانواده بین المللی از نو به دست آورد؟

—————————————————————————————————-

در جدالی که بر سر بودجه سال آینده ایران، بین قالیباف و روحانی جریان دارد، معلوم می شود که دولت دو سوم از بودجه پیشنهادی را کسری دارد. حسن روحانی قسم میخورد که قصد ندارد این کسری را با چاپ اسکناس تامین کند زیرا خود، می داند که چنین کاری نرخ کالاها را سر به فلک خواهد رساند. او می گوید که این کسری مورد نیاز را از مردم قرض می گیرد و تعهد می کند به آن ها باز گرداند.

اولا، مردم از کجا پول دارند به دولت قرض بدهند؟ دوم آن که دولت روحانی شش ماه دیگر عمرش به پایان می رسد و چمدانش را بر می دارد و از صحنه خارج می شود. این قول امروز او، چه تعهدی برای رئیس جمهوری آینده ایجاد خواهد کرد؟ وانگهی، دولتی که امروز درآمد ندارد و می خواهد از مردم پول قرض کند، فردا از کجا درآمد خواهد داشت که پول مردم را با بهره آن باز گرداند؟

یادشان رفت که چند ماه پیش نیز اوراق قرضه چاپ کردند و مورد استقبال مردم قرار نگرفت؟ از کجا آقای روحانی اطمینان دارد که مردم این بار حاضر به خرید اوراق قرضه باشند و ذخیره ناچیز خود را به دست باد بسپارند؟