علی خامنه ای به شکست آنچه که انقلاب اسلامی نامیده اند اعتراف می کند؛تفسیر سیاسی هفته نوشته،منشه امیر

چهل و سه سال از آنچه که انقلاب نامیده اند میگذرد و علی خامنه ای در آخرین سخنان خود ادعا کرده و میگوید که انقلاب همچنان ادامه دارد و ادعا میکند که دشمن میخواد که این انقلاب را از دست آنها دربیاورد و ادعا میکند که دشمن انتظار دارد و فشار میاورد که حکومت اسلامی ایران ارزش های معنوی انقلاب خود را کنار گذارد و از آن صرف نظر کند.

از کدام ارزش های معنوی علی خامنه ای سخن میگوید؟

از اینکه به خود حق میدهند مردم ایران را سرکوب کنند.

به نام اسلام می گویند که اعتراضات علیه بدکاری های حکومت ممنوع است و میگویند هر که زبان به انتقاد از حکومت بگشاید همانند آن است که علیه اسلام زبان به اعتراض گشوده است و این مجازات سنگین دارد.

ارزش های معنوی حکومت ایران از دیدگاه علی خامنه ای آن است که با شیوه های استعماری نوین میخواهد بر کشورهای همسایه مسلط شود.

نه تسلط جغرافیایی بلکه حکومت هایی را در آنجا سرکار گذارند که اجرای منویات و  خواسته های رژیم  ایران تامین گردد.

این را اسمش را انقلاب گذاشتند.

ولی همین سخنان علی خامنه ای چهل و سه سال پس از به قدرت رسیدن نشان میدهد که او اعتراف میکند که این انقلاب شکست خورده است.

روح الله خمینی گفته بود که ما انقلاب کرده ایم نه به خاطر اینکه هندوانه و خربزه را ارزان تر بخریم…

نه مسلما نه…

آنها حتی نان را هم گران تر و گران تر کردند حتی دارو در ایران وجود ندارد و کمیاب است و قیمت آن چند برابر شده است.

بله روح الله خمینی گفته بود ما انقلاب نکردیم که چیزی را ارزان کنیم… انقلاب کرده بودیم که اسلام را گسترش بخشیم و آن را شکوفا کنیم و عزت شیعیان جهان را به آنان بازگردانیم و این به مفهوم آن است که همه امکانات مالی و سرزمینی و جغرافیایی و سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران باید برای تسلط بر کشورهای همسایه به کار رود.

همه چیز مجاز است برای آنکه این خواسته های استعماری حکومت ایران به نام اسلام عملی گردد.

این بود آنچه که روح الله خمینی می خواست و این است آنچه که علی خامنه ای آن را ارزش های معنوی انقلاب می نامد.

چهل و سه سال پس از به قدرت رسیدن آنچه که انقلاب نامیدند علی خامنه ای همچنان ادعا میکند که این انقلاب ادامه دارد و دشمن می خواهد آن را از دست رژیم بگیرد.

شاید درست می گوید زیرا در زبان عربی انقلاب یعنی زیر و زبر کردن نه خیزش مردمی برای تغییر رژیم…

انقلاب منقلب کردن است.

زیر و زبر کردن است.

بر هم ریختن است و بله در  این انقلاب آنها بسیار موفق شدند.

همه چیز را در ایران به هم ریختند.

یک هرج و مرج و آشفتگی به راه انداختند که ظاهرا درمان پذیر نیز به نظر نمی رسد.

هیچ چیز در حکومت ایران در مدیریت آن به طور عادی و سالم کار نمیکند.

همه چیز منقلب است.

همه چیز در هم ریخته همه چیز از سو مدیریت و حتی نبود مدیریت و بی کفایتی سرداران و سرکردگان رژیم حکایت دارد.

بله از این دیدگاه انقلاب آنها پیروز شده است.

و اما نه روح الله خمینی می دانست و نه علی خامنه ای از آن آگاهی دارد و اگر آگاهی دارد خود را به کوچه علی چپ می زند که همه آنچه که انقلاب یعنی در زبان عربی الثوره نامیده اند با شکست روبرو شده است.

حساب کنید که در یک قرن اخیر هیچ یک از انقلاب ها به نتیجه نرسید و هیچ یک از هدف هایی که به اصطلاح انقلابیون وعده کرده و بر آن اصرار می ورزیدند عملی نگردید.

در واقع انقلاب نه سپردن حکومت به دست مردم بلکه برقراری یک نوع دیکتاتوری با ادعاهای ایدئولوژیک می باشد و چه نمونه ای در شکست انقلاب بهتر از آنچه که انقلاب کبیر اکتبر در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نامیده اند. عمرش حتی به هفتاد و چهار سالگی نرسید.

در سن هفتاد و سه سالگی  فرو پاشید و منقلب شد و نابود گردید.

البته به جای آن دیکتاتوری دیگری برقرار شد. ولی این آن نبود که مردم روسیه انتظار داشتند و طلب می کردند.

حساب کنید که در کشورهای عرب چندین و چند انقلاب صورت گرفت.

شاید نامش را کودتای نظامی نامیده بودند ولی آنانی که به این اقدام دست زدند آن را انقلاب می نامیدند.

در عراق انقلاب شد و پادشاه آن برکنار گردید.

حساب بکنید که از آن هنگام تا کنون عراق حتی یک روز و یک ساعت روی آرامش به خود ندیده است و همچنین در سوریه انقلاب شد یعنی کودتاهای نظامی یکی پس از دیگری رخ داد و در مصر نیز انقلاب شد یعنی پادشاه مصر را برکنار کردند و نظامیان به نام مردم ظاهرا قدرت را به دست گرفتند و ببینید که از آن هنگام تا کنون چند روز مصر روی آرامش به خود دیده است و همین به اصطلاح انقلاب را ما با برکناری پادشاه یمن دیدیم.

از آن هنگام تا کنون آنچه که در یمن رخ می دهد در واقع هرج و مرج است. بی سامانی است.

به هم ریختگی ست و رنج و محنت مردم است.  مردمی که گرسنه مانده اند و بیمارند و جان میدهند و همچنان مبارزه بر سر قدرت  ادامه دارد.

علی خامنه ای میگوید که انقلاب ما ادامه دارد و فراموش می کند که عمر حکومت عمر البشیر در سودان چقدر بود.

چقدر کوتاه بود…

چون عمرالبشیر را  نیز برکنار کردند و سرنگون کردند.

عمر البشیر گفته بود من انقلاب کردم تا با آمریکا و با اروپا و با تمدن غرب مبارزه کنم و حکومت اسلامی ایران آمد و دست اتحاد و همکاری به عمر البشیر داد ولی البته بشیر پس از چند سال دید که راه اشتباه رفته است و آن را ترک گفت و همکاری با حکومت اسلامی ایران قطع شد.

ولی عمر حکومت عمر البشیر نیز چندان به درازا نکشید.

و به آنچه که انقلاب کوبا نامیدند فکر کنید.

به چه نتیجه ای رسید؟

امروز مردم کوبا بدبخت و فقیر و عقب مانده و حتی می توان گفت گرسنه هستند.

گرچه در سال های اخیر ایالات متحده تحریم ها علیه کوبا را کاهش داده و مردم آن کشور توانسته اند نفس راحتی بکشند ولی هنوز از ابعاد زندگی مرفه بسیار به دور هستند.

و ونزوئلا را در نظر بگیرید…

و بسیاری کشورهای دیگر…

زیمبابوه را به یاد آورید.

چه شد؟

آنجا نیز رابرت موگابه به نام انقلاب بر مردم مسلط شد و یک دیکتاتوری وحشتناک به وجود آورد و زیمبابوه را به ورشکستگی و دریوزگی کشاند.

ولی علی خامنه ای ادعا میکند که انقلاب در ایران همچنان ادامه دارد.

شاید راست میگوید…

انقلاب گفتیم به معنی درهم ریختگی و هرج و مرج و منقلب کردن اوضاع است و نه بیشتر از آن.

هنوز وضع اقتصادی ایران به درجه اعلام رسمی ورشکستگی نرسیده است که علی خامنه ای میگوید که ما می خواهیم به آن ادامه دهیم.

چه چیزی را می خواهند ادامه دهند؟!

مگر نگفته بودند که به قدرت رسیده اند که عظمت و شکوه اسلام را به آن بازگرداند؟

در این راه نه تنها موفق نشدند بلکه در میان مردمان مسلمان در سراسر جهان نشان دادند که بازگشت به ارزش های یک هزار و چهارصد سال پیش به مفهوم عقب ماندگیست.

ادعای بازگشت به ارزش های معنوی اسلام را آنها به دیکتاتوری و سرکوب مردم توصیف کردند.

آنها آمدند و همه اقلیت های دینی و قومی و فرهنگی ایران را زیر فشار و سرکوب قرار دادند. آمدند مرد را از زن جدا کردند…

آمدند به جای همکاری دوستی بین طبقات مختلف نفاق و فرافکنی ایجاد کردند…

و آمدند به جای آنکه کوخ نشینان را کاخ نشین کنند کاخ نشین ها را نیز کوخ نشین کردند و در واقع خودشان بر خانه های آنها مسلط شدند و اگر کافی نبود آمدند و قصرهای تازه نیز ساختند. نگاه کنید ببیند در لواسانات و نقاط دیگر چه خانه های باشکوهی برای خود برپا کرده اند.

بله آنها کوخ نشین بودند و الان کاخ نشین شدند…

شاید از این نظر بتوان گفت که انقلاب آنها بسیار موفق بوده است و علی خامنه ای اکنون باید بگوید که آنچه که انقلاب می خواند به چه راهی می خواهد برود؟

دارو را گران کردند…

نان را گران کردند…

گوشت و مرغ را از مردم گرفتند و  امکانات مالی را از آنها سلب کردند.

یک غول اقتصادی به نام سپاه پاسداران به وجود آورند.

میلیاردها دلار از ثروت مردم ایران را به نام بیت رهبری سپردند و ثبت کردند و خامنه ای و مجتبی و دیگران بر آن مسلط شدند و دیگر بپرسیم چه کاری برایشان باقی مانده است که هنوز نکرده اند و چرا می گویند که انقلابشان همچنان ادامه دارد؟!

نه فقط در داخل ایران سرکوب شدند بلکه تلاش آنها برای تسلط بر جهان اسلام نیز نه تنها به نتیجه ای نرسید بلکه به عکس باعث ایجاد انزجار در میان مسلمانان جهان علیه این شیوه حکومتی شد.

حتی آنهایی که خود را مسلمان شیعه نه تنها شیعه بلکه رهبر جهان اسلام می دانند.

چه کسی به آنها اعتنا دارد؟

کی حرف آنها را می خرد؟

کدام فرد یا گروه و  فرقه پشیزی برای آنها قائل است؟

هیچ و هیچ…

نه تنها کشورهای غربی می گویند که رژیم ایران تروریستی است و سپاه پاسداران باید همچنان در لیست تحریم ها قرار داشته باشند بلکه کشورهای مسلمان جهان نیز این رژیم را یک حکومت فتنه گر می نامند که باید از آن دوری جست.

برای مردم ایران مانند روز روشن مسلم است که این حکومت به بن بست رسیده و در آستانه سقوط قرار دارد.

این را همه ایرانیان می دانند و احساس کردند و اگر  هنوز خیزش عمومی رخ نداده بدون شک در راه خواهد بود.

آنها به انقلاب خودشان ادامه دهند ولی مردم ایران بالاخره در زمان مساعد خیزش خواهند کرد و همانگونه که تمام جنبش های به ظاهر انقلابی به شکست انجامید آنها نیز به بن بست کامل خواهند رسید و آن روز چندان دور نخواهد بود…

اورشلیم؛ شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱–نهم آپریل ۲۰۲۲