گفتگوی آقای منشه امیر با کاترین پرز شکدم.حاضرم بر علیه رژیم با اپوزیسیون همکاری کنم

یکی از جنجالی ترین چهره های خبرساز در رسانه های فارسی زبان برون مرزی و به ویژه رسانه های متعلق به اپوزیسیون خانم کاترین پرز شکدام بوده که در شبکه های اجتماعی ادعا شد که او به عنوان مامور جاسوسی موساد (سرویس امنیت خارجی اسرائیل) به ایران فرستاده شد و اطلاعات بسیار مهمی را  از بیت رهبری به دست آورد و در اختیار اسرائیل قرار داد که ممکن است یکی از بزرگترین ضربه های اطلاعاتی و سیاسی بر حکومت ایران باشد.

خانم کاترین در مصاحبه هایی کوتاه این ادعاها را رد کرده و گفته است که او یک تحلیلگر بوده و چند سفر کوتاه به ایران داشته و هرگز به بیت رهبری دعوت نشده و مسلما هیچ ماموریت جاسوسی به او محول نشده بود.

برای بررسی واقعیات امر، آقای منشه امیر از خانم کاترین شکدام دعوت کرد در مصاحبه ای دیداری حضور یابد و به پرسش های چالشی پاسخ گوید و واقعیات امر را، آن گونه که خود ادعا می کند به تصویر بکشد.

این مصاحبه به زبان انگلیسی انجام شده و به علت کمبود وقت و تلاش برای آن که هرچه زودتر در اختیار همگان قرار بگیرد، به همان صورت انتشار می یابد. ولی به زودی برگردان فارسی را به آن خواهیم افزود.

در این گفتگو، آقای امیر پس از آوردن یک مثال از شیوه کار موساد اسرائیل، به خانم شکدام می گوید که ظاهرا همه اطلاعاتی که درباره او انتشار یافته، وی را به یک جاسوس ایده آل، ولی به صورت بالقوه مبدل می سازد.

آقای امیر در آغاز گفتگو یکی از شیوه های جاسوسی موساد را این چنین شرح می دهد:

در سال های دهه شصت قرن پیشین، سوریه در کنار مصر، بزرگترین و خطرناکترین دشمن اسرائیل بود و با تسلط بر بلندی های گولان، امنیت اسرائیل را به شدت تهدید می کرد.

برای اسرائیل بسیار ضروری و حیاتی بود که درباره ارتش سوریه و مراکز استقرار پایگاه های آن و همچنین قدرت تهاجمی نیروهای نظامی سوریه اطلاعات دقیقی به دست آورد.

موساد ابتدا یک اسرائیلی را که در سوریه زاده شده بود و زبان عربی را به لهجه سوری صحبت می کرد و قیافه ای کاملا سوریه داشت، به آرژانتین فرستاد.

این فرد که الی کُهِن نام داشت، چند سال در آرژانتین در جامعه سوری های مقیم آن کشور زندگی کرد تا همه آداب و رسوم آن ها را یاد بگیرد و زبان مدرن سوری را با واژه های جدید آن فرا گیرد و از نظر رفتاری کاملا مانند اهالی سوریه شود.

اِلی کهن، یک تجارتخانه نیز به راه انداخت و به داد و ستد پرداخت و ظاهرا ثروتمند شد و پس از آن که همه تعلیمات لازم را فرا گرفته بود، به عنوان یک مهاجر سوری که به وطن خویش باز می گردد، رهسپار دمشق شد و تجارتخانه خود را در آن جا دوباره برپا کرد و ظاهرا یک تاجر ثروتمند بود که که شب نشینی های مجلل ترتیب می داد و بلندپایگان حکومتی و به ویژه سران ارتش را به آن دعوت می کرد و با آن ها دوست می شد و اطلاعات نظامی را از دهان آنان بیرون می کشید و به اسراییل می فرستاد.

پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۳۷ وزارت اطلاعات سوریه از هویت واقعی الی کهن آگاه شد و او پس از یک محاکمه کوتاه اعدام گردید.

آقای امیر پس از آوردن این مثال، خطاب به خانم کاترین شکدام گفت که او نیز ظاهرا خصوصیات مشابه دارد: در یک خانواده یهودی در فرانسه به دنیا آمده و بعدها با یک مسلمان یمنی ازدواج می  کند و ظاهرا به اسلام می گرود و پس از جدایی از این شوهر، به حکومت اسلامی ایران روی می آورد و به تهران می رود و به بیت رهبری راه می یابد و با ده ها و شاید صدها تن از فرماندهان سپاه پاسداران و مقامات ارشد حکومتی آشنا می شود و آن ها را تخلیه اطلاعاتی می کند و موفق می شود به موقع از ایران خارج شود و چند سال بعد به افشاگری بپردازد و در وبلاگ شخصی خود بنویسد که چگونه به ایران رفته و توانسته است با آخوند ابراهیم رئیسی مصاحبه کند.

آقای امیر پس از این مقدمه، از خانم کاترین پرسید که این اطلاعات درباره وی تا چه حد درست است و آیا او توانسته به بیت رهبری نیز رخنه کند و به گردآوری اطلاعات بپردازد؟

البته باید یادآوری کرد که وبلاگ خانم شکدام که در وب سایت “تایمز اسرائیل” نیز انتشار یافت، به صورت صد در صد جعلی به فارسی ترجمه گردید و وسیله ای برای حملات سیاسی گسترده از جانب اپوزیسیون ایران علیه رژیم گردید.

آقای امیر از خانم شکدام پرسید که کدامیک از این ادعاها درست است و چه مدت او در بیت رهبری مشغول بوده و با کدامیک از مقامات ارشد رژیم دیدار و ارتباط داشته است.

خانم شکدام همه این جزئیات را دروغ و بی اساس خواند و نسخه خود را ارائه کرد که دیدگاه وی را از جزئیات زندگیش و سفرها به ایران و حمایت از جمهوری اسلامی روشن می سازد.

ترجیح دادیم این گفت و شنود را با همان صدای اصلی خانم کاترین منتشر کنیم، ولی در این جا فشرده ای از گفتگوها را در اختیار بینندگان قرار می دهیم.

آقای امیر در ابتدا خطاب به خانم کاترین گفت که با توجه به شیوه ای که در مورد الی کهن توضیح داده شد، او نیز می تواند یک مدل ایده آل جاسوسی برای موساد باشد. زیرا او در یک خانواده یهودی زاده شده و ابتدا با یک مسلمان یمنی ازدواج می کند که با اخلاق و رفتار مسلمانان آشنا شود، پس از این دوره تجربه اندوزی، از همسرش جدا می شود و به سوی حکومت ایران که اهل تشیع است روی می آورد و به ایران دعوت می شود و بین پنج تا هشت سال در آن کشور می ماند و با بسیاری از چهره های کلیدی سیاسی و شاید نظامی حکومت نزدیک می شود پس از انجام این ماموریت، سالم از ایران خارج می شود.

آقای امیر توضیح داد که این ادعا بر اساس استانداردهای گفته شده و مطالبی است که در شبکه های اجتماعی انتشار یافته است. آقای امیر خطاب به خانم کاترین گفت: «شما جاسوس موساد هستید! در این باره چه میگوید؟»

خانم کاترین گفت که مردم، در نهایت امر، آن چه را که خودشان می خواهند باور می کنند و شخص وی قربانی درگیری های سیاسی بین جناح های مختلف شده است. برخی گروه های رقیب با این ماجرا فرصتی یافته اند که دولت پرزیدنت ابراهیم رئیسی را مورد حمله و اتهام قرار دهند. خودتان می دانید که رژیم ایران عادت دارد هر امری را به موساد نسبت دهد.. تمام آنچه که در مورد من گفته شده، یک نوع خیالپردازی است و واقعیت آن است که من سالیان دراز به نویسندگی (سیاسی) مشغول بودم و نوشته های من مورد پسند رژیم ایران نیز قرار گرفت.  یک علت آن بود که اکثر نوشته های من ضد عربستان سعودی بود.در این نوشته ها من از حق حاکمیت دو دولت سوریه و عراق دفاع می کردم و نوشته های جنبه ضد آمریکایی داشت. من به عنوان یک روشنفکر غربی مورد توجه آنان قرار گرفتم و اگر تصور شود که آن ها از من سوءاستفاده کردند، عکس ای ارزیابی درست است. این تصور که هر یهودی می تواند جاسوس بالقوه موساد باشد، نابخردانه است و از تصورات غلط ناشی می شود. ولی در مورد من، این که یهودی هستم و می توانم جاسوس موساد باشم، صدق نمی کند. من یک یهودی سکولار زاده فرانسه هستم و اگر این تصورات می توانست درست باشد، قاعدتا سرویس اطلاعات فرانسه بود که می بایست مرا بسیج می کرد. فرانسه زادگاه من است و درک نمی کنم که چرا موساد ممکن بود مرا به ماموریت خود درآورد.تمام این ادعاها در مورد من ادعاهای نادرست است.

آقای امیر یادآور شد که وبلاگ کاترین در مورد این که به ایران رفته و با رئیسی مصاحبه کرده است، توسط افرادی به زبان فارسی انتشار یافت و ادعا شد که این مطلب مصاحبه ای با کاترین است و تنها شباهت این ترجمه با متن انگلیسی، تاریخ انتشار بود و مسلمات مصاحبه ای صورت نگرفته بود و در وبلاگ کاترین انتقادهای زیادی نیز از رژیم ایران شده بود. آن ها وبلای که در “تایمز اسرائیل” انتشار یافت، به صورت یک مصاحبه دروغین و خیال پردازانه در شبکه های اجتماعی فارسی زبان منتشر ساختند و این جنجال را به راه انداختند.

خانم کارتین در واکنش، ارزیابی کرد که دوستان و نزدیکان به احمدی نژاد بوده اند که به این کار دست زده اند و این رفتار بخشی از نبرد قدرت در داخل ایران است.

خانم کاترین در پاسخ به پرسش های آقای امیر، گفت که او جمعا پنج بار به ایران سفر کرده و مدت اقامت او کوتاه بوده است و مصاحبه ای که با رئیسی انجام داده پیش از انتخابات ریاست جمهوری بوده است. او آخوند رئیسی را فردی مودب و محترم توصیف کرد و در پاسخ به این پرسش که آیا او می داند رئیسی یکی از قضاتی بود که هزاران تلاشگر سیاسی ایرانی را به چوبه دار فرستاد، گفت که بله او از این ادعا اطلاع دارد.

او گفت که گرچه در خانواده یهودی به دنیا آمده، یک فرد سکولار است و مانعی برای ازدواج با یک مسلمان نمی دیده است.

او در پاسخ به پرسش مکرر آقای امیر گفت که ممکن است در گذشته اشتباهاتی مرتکب شده و اگر امروز بود، شاید آن رفتار را تکرار نمی کرد.

او گفت که امروز خود را یک “صهیونیست” و طرفدار کشور اسرائیل می داند. او گفت که تا کنون از اسرائیل دیدن نکرده، ولی مایل به چنین دیداری می باشد.

آقای امیر پرسید که آیا کاترین حاضر است توانایی های خود را در اختیار اپوزیسیون ایرانی قرار دهد> خانم کاترین در پاسخ گفت که او علاقمند است به اپوزیسیون ایرانی کمک کند.

وی در پایان مصاحبه فاش ساخت که قصد دارد کتابی بنویسد که در آن جزئیات ماجرای سفرها به ایران تشریح خواهد شد، ولی محور اصلی کتاب، تجربه مقاله نویسی او درباره یمن، ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است.

نسخه کامل گفتگو در اختیار مخاطبین گرامی قرار دارد: