یک دیدگاه

  1. سال ۸۸ زمانی که من در اروپا بودم از بازتاب گسترده اعتراضات ایران در رسانه های اروپایی واقعا شوکه و مبهوت شده بودم.
    حتی در شهر کوچکی که من ساکن بودم، روزنامه محلی تمام صفحه آخر را با تصویری تمام قد از ندا آقاسلطان پوشانده بود و هر روز چندین صفحه داخل آن با تصاویر و گزارشهای ایران پر میگردید. تمام برنامه های خبری با اخبار ایران شروع میشد و برنامه های سیاسی و هنری نیز درباره ایران بود (مانند پخش انیمیشن پرسپولیس). روزی نبود که دولتمردان و سیاسیون اروپایی سرکوب اعتراضات در ایران را محکوم نکنند و تظاهراتی سازمان یافته در شهرهای اروپا در حمایت از اعتراضات ایران انجام نگیرد.
    اما اعتراضات اخیر (آبانماه ۹۸) که به مراتب بزرگتر از سال ۸۸ بود و با کشتارهای وحشتناک و قطع سراسری اینترنت همراه شد، هیچ پوشش خبری در رسانه های اروپایی نداشته؛ آنگونه که وقتی با یکی از دوستان در اروپا صحبت میکردم با تعجب میپرسید: کی؟ چند سال پیش را میگویی؟ چرا ما چیزی نشنیدیم؟
    تاکنون هیچ یک از دولتهای اروپایی حتی تلویحا نیز سرکوب خونین اعتراضات ایران را محکوم نکرده و این در حالی است که حمله به کنسولگری ایران در نجف بارهای توسط دولتهای اروپایی (بویژه انگلیس) محکوم گردیده.
    حتی برعکس؛ اروپاییها در اوج کشتارها بسرعت قطعنامه ای برعلیه تحریمهای آمریکا در سازمان ملل به تصویب رساندند و تلاش نمودند که این اعتراضات را به گردن آمریکا بیاندازند. حتی پس از پایان سرکوب نیز با پیوستن ۶ کشور دیگر اروپایی به اینستکس، اتحادیه اروپا حمایت کامل خود از رژیم را صراحتا بیان نمود.
    – به نظر شما دلیل این تفاوت فاحش و سیاست دوگانه اروپا در قبال اعتراضات سال ۸۸ و ۹۸ ایران در چیست؟ پاسخ به این سوال حقایق بسیاری از روابط پنهانی رژیم جمهوری اسلامی و اروپا را آشکار میسازد.

Comments are closed.